به گزارش خبرنگار فرهنگي « مهر» دكتر پايا گفت : يكي ازدعاوي پست مدرنها كه مطلوب جلوه داده شده اين است كه درعصر مدرن يك روايت غالب وجود داشت كه به ديگر روايتها محلي local اجازه ظهور نمي داد ، در حالي كه در روزگار پست مدرن به روايتهاي محلي نيز اجازه ظهور داده مي شود ، چرا كه هيچ يك از روايتها بر ديگري برتري ندارد ، در جهان پست مدرن نوعي برابري و پلوراليسم وجود دارد . در جامعه ما هم اين مدعا را با انديشه هاي ديني تفسير مي كنند .
دكتر پايا پس ازذكر اين مقدمه كوتاه به تصويري كه ژان فرانسوا ليوتار در كتاب " وضعيت پست مدرن " ازعلم ارائه كرده پرداخت و گفت : در ديدگاه پست مدرن همه علوم در عرض هم قرار مي گيرند و هيچ يك بر ديگري برتري ندارد . از ديدگاه پست مدرن هدف روايتها narrations دستيابي به صدق true نيست ، بلكه دست يافتن به امر اجتماعي است . در جهان سنتي روايتها و اسطوره ها به علم مشروعيت مي دادند در حالي كه امروزه علم از چنين مشروعي برخوردار نيست .
وي درباره تفاوت ميان علم و روايت گفت : روايت مشروعيت خود را ازخود اخذ مي كند ، اما، علم تجربي بايد مشروعيتش را ازجاي ديگري بگيرد . درست به همين دليل ، ليوتار معتقد است كه در حال حاضر علم در وضعيت بحراني به سر مي برد . منظور ليوتار از علم ، علم پوزيتيويستي است . هر چند كه ليوتار از علم پوزيتيويستي انتقاد مي كند ، اما، خود وي به شهادت برخي از مطالبي كه در كتاب خود ( وضعيت پست مدرن) نوشته از هر پوزيتيويستي پوزيتيويستي تر است . متد اصلي ليوتار در اين كتاب " بازيهاي زباني " است كه از لودويك ويتگنشتاين اخذ شده است . ليوتار مي گويد : معرفت علمي اقتضاء مي كند كه فقط يك بازي زباني ، يعني ارجاع و دلالت denotion بايد حفظشود و ديگر بازيهاي زباني بايد طرد شود .
وي ادامه داد : چون نظامهاي آكسيوماتيزه پيشرفت چنداني نداشتند ، لذا، از دهه 70 به بعد رهيافتهاي معنا شناختي semantic و ارائه مدل ها جايگزين آن در تبيين علم شدند . درباب بازيهاي زباني ازديدگاه ليوتار بايد گفت : قواعد اين بازيهاي مشروعيت خود را به همراه ندارند ، بلكه اين قواعد ممكن است يك قرارداد صريح يا ضمني ميان بازيگران باشد ، و البته اين بدين معنا نيست كه بازيگران قواعد را ابداع مي كنند . نكته ديگري را كه بايد درباره بازيهاي زباني متذكر شوم اين است كه اگر قاعده اي نباشد بازي اي هم دركار نخواهد بود . حتي يك تغيير ، ولو بي نهايت كوچك در يكي از قوانين ، ماهيت بازي را تغيير خواهد داد .
دكتر پايا در بخش ديگري ازسخنان خود به ديدگاه ليوتار درباره مشروعيت زدايي از علم گفت : اين مشروعيت زدايي از دو منظر معرفت شناسي و سياسي - اجتماعي صورت مي گيرد . ازمنظر معرفت شناسي ، شرايط صدق دروني و ذاتي آن بازي هستند ، و دو نوع مختلف از پيشرفت وجود دارد : يكي متناظر و مطابق با يك حركت جديد ( استدلال جديد) در درون قواعد مستقر است ، و ديگري با ابداع قواعد تازه بازي به وجود مي آيد . بين گزاره هاي علمي و گزاره هاي غير خبري هيچ ارتباطي وجود ندارد ، بنابراين علم ، نفيا و اثباتا نمي تواند درباره ديگر گزاره ها سخني بگويد . اگر مشرعيت زدايي از علم اندكي پيگيري شود ، و اگر ميدان آن وسيع تر گردد ، آنگاه راه براي يك جريان مهم پست مدرنيته هموار مي شود .
ازمنظر سياسي و اجتماعي هم بايد گفت كه به نظر ليوتار ، در جهان جديد ، معرفت ديجيتاليزه شده و صورت قبلي خود را از دست داده است . در روزگار جديد، معرفت شكل كالا پيدا كرده و اگر معرفتي به صورت ديجيتالي در نيايد از ميان مي رود . دكتر پايا در نقد سخنان ليوتار گفت : پرسش اساسي در اين رابطه اين است كه آيا ماهيت معرفت تغيير كرده است ؟ . در توضيح اين مطلب بايد گفت كه : معرفت را به هر سه معنايي كه در حال حاضر ميان فيلسوفان به كار مي رود ، يعني باور صادق موجه، يا باور صادق متكي به ابزار قابل اعتماد ، و يا مجموعه اي از حدسهاي قابل اعتماد ، در نظر بگيريم با اطلاعات information تقاوت دارد. آن چيزي كه تغيير كرده و به شكل كالا درآمده اطلاعات information است نه معرفت knowledge .
ازديگر موارد مشروعيت زدايي از علم ازمنظر سياسي- اجتماعي مي توان به اعمال نفوذ شركتهاي بزرگ چند مليتي بر پژوهش هاي علمي و فناورانه، سلطه و كنترل دولتها، سود محور شدن دانشگاهها و موسسات آموزش عالي ، و از بين رفتن روايت كبير روشنگري كه ايده هاي حقيقت، آزادي از طريق معرفت را وعده داده بود ، اما نه تنها به آنها دست نيافت ، بلكه در جهت عكس آن وعده ها حركت كرد ، نام برد . ليوتار تمامي عوامل معرفت شناختي و سياسي- اجتماعي را مبيين مشروعيت نداشتن علم عنوان كرده ، و معتقد است كه : علم مدرن بايد جاي خود را به نوع ديگري از علم كه در جهان پست مدرن شكل خواهد گرفت بدهد .
دكتر پايا در بخش ديگري از سخنان خود به راه حل ليوتار براي بيرون آمدن از بحران موجود اشاره كرده و گفت : به نظر ليوتار در فضاي پست مدرن راهي براي مشروعيت بخشي به علم فراهم مي شود . وي ازاين راه حل با اصطلاح paralogy ياد مي كند و منظور خود را از paralogy را چنين عنوان مي كند : " من در ذيل عنوان paralogy اقلامي نظير سيستم هاي باز ، موجبيت محلي local determenism ، و ضد روش را جاي مي دهم .
وي در پايان سخنان خود گفت : چون نهاد علم در كشور ما نوپا است ، بايد تلاش كرد تا از حداقل هاي معرفتي برخوردار باشد .
گفتني است كه كتاب " وضعيت پست مدرن " توسط دكتر حسينعلي نوذري به زبان فارسي ترجمه شده و انتشارات گام نو آن را در سال81 منتشر كرده است .
نظر شما