به گزارش خبرنگار دانشگاهي مهر، حضرت آيت الله خامنه اي در 27 مرداد سال 83 با بيش از صد تن از نخبگان ديدار كردند و ضمن ابراز خرسندي فراوان از ديدار با نخبگان جوان و شنيدن نظرات صريح آنان درباره مسائل علمي و ديگر مسائل كشور، اعتماد به نفس جوان ايراني بويژه نخبگان جوان در بيان پي برده ديدگاه هاي خود را يكي از دستاوردهاي ارزشمند انقلاب اسلامي بر شمردند و تاكيد كردند: عزيزان من! به شما عرض كنم: آن كساني كه در ابتدا روند علم و تحقيق را در كشور ما كند كردند و بعد بكلي متوقف كردند، اولين تدبيرشان اين بود كه اين روحيه را در ايراني از بين ببرند؛ يعني ايراني احساس كند كه در فكر، در علم، در پيدا كردن راه زندگي و در جستن حتي واژه هاي لازم براي بيان مقصود، از خود چيزي ندارد و همين، يك ملت را خاكسترنشين ميكند؛ ملتي كه به خودش اعتماد نداشته باشد. من خوشحالم از اين كه امسال در جمع شما جوان ها اين روحيه را ميبينم. در جلسات ديگري هم كه با جوان ها داشته ام، خوشبختانه مي بينم روزبه روز اين روحيه در حال رشد است.
ايشان تصريح كردند: بعضي از نكاتي كه دوستان مطرح كرديد، مسائلي است كه صد درصد اجرايي است مانند ارتباط با نخبگان خارجي، اين مسأله يي است كه احتياج به سياستگذاري دارد. بعضي مسائل يك قدر وسيعتر است؛ مثل اين كه دستگاه هاي دولتي نخبگان را بورسيه كنند، كه نكته درستي است. مسأله سربازي هم كه بعضي از دوستان مطرح كردند، به نظر من حل شده و مشكلي وجود ندارد. اما مسأله ديگري كه در اين جلسه به نظرم شما دوستان نگفتيد، ولي در جلسات قبل گفته شد و من هم براي آن اقدام كردم، موضوع ورود راحت تر برگزيدگان المپيادها و برگزيدگان علمي به دانشگاه هاست، كه من از آقايانِ دو وزير محترم خواهش ميكنم اين مسأله را بررسي كنند و اگر حس ميكنند مشكلي وجود ندارد، حتماً براي اين فكر خوب، اقدام كنند كه نخبگان مثلاً تا يك رتبه يي - رتبهي دوم يا سوم - بتوانند وارد دانشگاه ها شوند.
مقام معظم رهبري در ادامه مراسم خاطر نشان كردند: همه چيز به اميد متكي است؛ يعني بايستي شما و مسؤولان دانشگاههاي كشور - مسؤولان دولتي در ردههاي مختلف - كه بناست در هر زمينه يي از جمله در اين زمينههايي كه شما ميگوييد، فعاليت كنيد، اميدوار باشند كه ميتوانند پيش بروند و ميتوانند به نقطهي مطلوب برسند. نوع بيان را نوعي نكنيد كه معنايش حاكميت فضاي يأس بر تحرك باشد؛ نه، هيچ جاي يأس و نوميدي نيست و پيام يأس آلود هم به نظر من جايي ندارد.
ايشان با تأكيد بر اين كه ورود در ميدان معرفت علمي - حالا هر علمي؛ چه علوم انساني، چه علوم قرآني، چه علوم طبيعي يا انواع و اقسام علومي كه امروز شماها در آن تلاش و كار مي كنيد - و ورود در ميدان تحقيق علمي بايد شما را از غور و پيشرفت در ميدان معرفت ديني، تمرين اخلاقي و كسب فضيلت باز ندارد اظهار داشتند: بايد اينها را با هم داشته باشيد. اين آيه يي كه اين برادر عزيزمان در ابتدا قرائت كردند: «و يزكيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة»، خداي متعال پيغمبر را فرستاد، تا او تعليم بدهد و تزكيه كند. بنابراين، تعليم و تزكيه با يكديگر است؛ اين دو را از هم جدا نكنيد.
حضرت آيت الله خامنه اي تصريح كردند: اين مسائلي كه شما درباره نخبگان گفتيد، حرف هايي است كه اعتقاد خود من هم همين هاست: بسترسازي براي پرورش نخبگان، شناسايي استعدادهاي نخبه، كمك به آن ها در رفتن به سمت قله هاي علمي و تحقيقي؛ اينها همه كار هاي بسيار مهمي است كه البته اين كارها در كشور ما شروع شده؛ بعد از آن كه در گذشته - قبل از انقلاب - مطلقاً در اين كشور وجود نداشت و حتي در جهت عكس آن حركت ميشد؛ يعني در واقع نخبه كشي بود؛ سعي در كشتن روح اميد در جوان ها بود؛ سعي در اين بود كه آن كسي مطرح شود كه نسخه غربي را به طور كامل و صد در صد مي تواند بخواند و اجرا كند و به آن اعتقاد دارد.
ايشان يادآور شدند: از خود جوشيدن، از خود روييدن و باليدن، اصلاً وجود نداشت. اين معنايش اين است كه هميشه كشور و ملت ما زائده اي بر ديگران باشد؛ دنباله روي آنها باشد. پيداست كه چنين كشوري اعتلا پيدا نميكند. در گذشته وضع ما اين بود؛ اما انقلاب روحيهها را عوض كرد؛ وضعيت را تغيير داد. الان چند سال است كه بحمداللَّه توجه به نخبگان در برنامه قرار گرفته؛ لكن آنچه تاكنون شده، كافي نيست. به هر صورت، بسياري از اين نكاتي كه دوستان الان مطرح كرديد، چيزهايي است كه مورد اهتمام قرار داشته و براي اينها كار شده و تلاشهايي انجام گرفته و پيشرفتهايي هم داشته و انشاءاللَّه بايستي بيشتر هم پيش برود.
مقام معظم رهبري تآكيد كردند: البته من در مورد خاص نخبگان اين جور به نظرم ميرسد كه ما يك بنياد نخبگان لازم داريم. من سالها پيش - قبل از دولت آقاي خاتمي - به رئيسجمهور وقت گفتم دفتري درست كنيد كه به مسائل ارتباط دانشگاه با صنعت بپردازد. در يك نگاه وسيعتر، در واقع اين مي توانست دفتري باشد براي رسيدگي به مسائل گوناگون نخبگان: شنيدن حرف هايشان، حل كردن مشكلات ويژه شان، نگاه به پيشنهادهايشان در زمينه پيشرفت كار و اصلاً نگاه كلي به نخبه پروري در جامعه. بعد، در زمان دولت كنوني هم - دولت آقاي خاتمي - به ايشان يكي، دو مرتبه گفتم، كه كارهايي هم انجام داده اند؛ منتها كافي نيست. ما بايد يك بنياد درست كنيم كه زير نظر رياست جمهوري باشد؛ چون بهترين جا آن جاست. الان شنيده ام كه بعضي از دستگاه ها كارهايي ميخواهند بكنند، لكن هيچ جا براي اين كار مناسبتر از دستگاه رياست جمهوري نيست؛ حتي دستگاه وزارتي هم براي اين كار كافي نيست؛ چون اين كار فراتر از كار يك وزارتخانه است.
ايشان همچنين خاطر نشان كردند: همانطور كه شماها گفتيد، برخي از مسائل شما به وزارت علوم، بعضي به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، بعضي به وزارت آموزش و پرورش، احياناً بعضي به وزارت ارشاد و بعضي هم به وزارتخانههاي ديگر مثل صنايع و نفت ارتباط پيدا ميكند. يكي از دوستان، پتروشيمي را مثال زدند؛ كاملاً درست است. بله، من اطلاع دارم كه برخي از نخبگان به وزارت نفت رفته اند؛ منتها آن كاري كه بايد از آنها خواسته شود، خواسته نشده و آن استفاده لازم صورت نگرفته است. بههرحال، مركزي براي جمع كردن اين امور لازم است، تا آن مركز بتواند با نگاه صحيح، درست، مستمر و بخصوص غيرسياسي، كه هيچ آلوده به نگاه هاي سياسي و اهداف سياسي نشود، مسأله نخبگان را به عنوان مسأله مستقل در كشور دنبال كند. آنوقت، طبعاً همه اين مسائلي كه شما گفتيد، در آنجا ميگنجد؛ يعني اول شناسايي استعدادها، بعد پرورش آنها و آنگاه هدايت استعدادها به سمت كارهاي لازم و مناسب.
نظر شما