به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر کیهان برزگر رئیس گروه روابط بین الملل دانشگاه علوم و تحقیقات در تحلیلی به بررسی آثار برجام بر جایگاه منطقه ای و بین المللی ایران و مخالفتهای برخی کشورها با قدرت یابی ایران در پسابرجام پرداخته است که در ادامه می آید.
دو دیدگاه در مورد جهت سیاست خارجی ایران در دوران پس از برجام وجود دارد. یک دیدگاه با رویکردی توسعه ای بر ضرورت بهره گیری از منفعت اقتصادی برجام تاکید می کند. دیدگاه دیگر نیز با رویکردی سیاسی-امنیتی بر منفعت ژئوپلتیک برجام تاکید دارد.
منطق رویکرد توسعه ای بیشتر بر این مبناست که پذیرش توافق هسته ای با قدرت های بزرگ بر مبنای یک اضطرار داخلی اقتصادی در نتیجه تحریم های بین المللی شکل گرفت. خروج از محدودیت های اقتصادی فعلی نیازمند جذب سرمایه گذاری های خارجی وافزایش صادرات انرژی و بطور کلی ادغام اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی است. از این لحاظ، توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران وابسته به تعامل با قدرتهای اقتصادی جهان و نهادهای بین المللی است.
منطق رویکرد ژئوپلتیک بیشتر بر ضرورت تثبیت موقعیت و نقش ایران در معادلات سیاسی-امنیتی منطقه و جهان قرار دارد. بر این مبنا، استراتژی امنیت ملی ایران به خصوص در حوزه هایی که ارتباط مستقیم با مفهوم تهدید دارد (همانند سایر کشورها همچون آمریکا، روسیه، ترکیه و عربستان) در اولویت سیاست خارجی است. از این لحاظ، برجام با ایجاد یک ظرفیت جدید نقش ایران را در معادلات ژئوپلتیک خاورمیانه افزایش داده و لذا باید از فرصت بوجود آمده در جهت دفع معضلات و تهدیدات استراتژیک با غرب و به خصوص آمریکا نهایت استفاده را کرد.
از لحاظ عملی، هر دو رویکرد توسعه ای و ژئوپلتیک با مفهوم نقش ثبات بخش ایران در رویکرد سیاست خارجی ارتباط می یابد. انتظار دولت روحانی هم همانگونه که توسط رئیس جمهور، وزیر خارجه محمد جواد ظریف، دبیر شورای امنیت ملی علی شمخانی، محمد نهاوندیان رئیس دفتر رئیس جمهور و سایر مقامات بیان شده که برجام همزمان نفع اقتصادی و ژئوپلتیک برای ایران به همراه داشته باشد. یعنی سیاست خارجی ایران سعی دارد به نوعی بین تعاملات اقتصادی بین المللی و معادلات ژئوپلتیک منطقه ای تعادل ایجاد کند.
اما چالش اصلی مخالفت های منطقه ای به خصوص از سوی عربستان و تا حدودی ترکیه است که بر جنبه منفی برجام بر جایگاه منطقه ای خود تاکید می کنند. نگرانی اصلی این دو کشور از بهبود روابط ایران و قدرت های غربی اروپایی و به خصوص آمریکا و پذیرش واقعیت اجتناب ناپذیر نقش منطقه ای ایران است که از نظر آنها توازن قدرت را به ضرر آنها بهم می زند.
عربستان و ترکیه همچنین نگران نزدیکی روسیه به ایران هستند که چندان تصادفی و زودگذر نبوده و بیشتر از این درک جدید روسها است که برجام ظرفیت جدیدی به سیاست خارجی ایران داده که در نهایت به نفع منافع روسیه است. با رفع تحریم های بین المللی روسیه تجارت تسلیحاتی و مبادلات اقتصادی با ایران را از سر می گیرد و افزایش قدرت منطقه ای ایران بر نقش ثبات بخش این کشور در منطقه می افزاید که این خود در اولویت روابط روسیه با ایران است.
بر این مبنا، سعودی ها که به ناچار مجبور شدند تا بطور رسمی برجام را بپذیرند، اکنون با یک تغییر استراتژی سعی دارند اثرات مثبت برجام بر تقویت جایگاه ژئوپلتیک ایران در منطقه را از طریق تشدید فشارها در کنگره و سنای آمریکا برای اعمال تحریم های جدید و جلوگیری از اعطای امتیازات اقتصادی به ایران محدود کنند. طبق گزارش اخیر کریستین ساینس مانیتور سعودی های 11 میلیون دلار برای لابی کردن علیه ایران سرمایه گذاری کرده اند. دولت اردوغان در ترکیه هم با نگاهی بدبینانه اجرایی شدن برجام را مساوی با افزایش نقش منطقه ای ایران و به ضرر منافع منطقه ای خود به خصوص در بحران سوریه می بیند و به همین دلیل سعی کرده تا جبهه واحدی با سعودی ها تشکیل دهد.
تشدید تنش های ژئوپلتیک پسابرجام به نفع ایران نیست. ورود سرمایه گذارهای خارجی و رونق اقتصادی نیاز به ثبات در منطقه دارد و این خود نیازمند رفع تنش های منطقه ای با عربستان و ترکیه در حوزه بحران های عراق و سوریه و به خصوص حل مسئله داعش است. همزمان اهمیت اصلی ایران برای کشورهای غربی به دارا بودن یک دولت قوی است که همزمان قادر به حفظ ثبات خود و ایفای نقش منطقه ای برای حل بحران های جاری است.
واقعیت این است که اضطرار ژئوپلتیک منطقه ای کشورهای غربی را در مسیر دستیابی به توافق هسته ای با ایران قرار داد. عدم تعامل با ایران در سالهای گدشته محدودیت های استراتژیکی برای کشورهای غربی در حل بحران های منطقه ای و سرکوب حرکت های تروریستی مثل داعش ایجاد کرد. این تحول کشورهای غربی را در روند پذیرش این تصمیم استراتژیک قرار داده که نمی توان نقش ایران را در معادلات منطقه ای و حتی جهانی نادیده گرفت. از این لحاظ، حضور ایران در مذاکرات صلح سوریه بیشتر با موافقت آمریکا و اصرار کشورهای اروپایی بر مبنای رویکرد جدید غرب به نقش ایران در دوران پسابرجام به عنوان یک کارگزار ثبات بخش برای حل این بحران است.
به عبارت دیگر، اهمیت برجام بر مبنای نگاه جدید ژئوپلتیک قدرت های غربی نسبت به نقش ایران در ایجاد ثبات منطقه ای است. فدریکو موگرینی نماینده اتحادیه اروپا اخیرا گفته که نگرانی های عربستان را درک می کند اما واقعیت این است که نمی توان ایران را در نقشه منطقه نادیده گرفت. این دیدگاه در رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آمریکا باراک اوباما و جان کری هم برجسته است. در واقع، مشروعیت مخالفت عربستان با برجام در مجموعه غرب و در سطح بین المللی پذیرفتنی نیست. در شرایطی که سعودی ها سیاست تهاجمی در بمباران یمن و اخلال در روند صلح سوریه از طریق حمایت از تروریست های تکفیری را دنبال می کنند، به همان اندازه مخالفت ها بر ضد این کشور در غرب ریشه می دواند. چون قدرتهای جهانی با اعمال هرگونه سیاست های جنگ طلبانه در منطقه به خصوص به لحاظ گسترش تروریسم مخالف هستند.
ژئوپلتیک برجام حتی معادله روابط با روسیه، چین، هند، ژاپن و غیره را به نفع ایران تغییر داده است. در شرایط بهبود روابط ایران با اروپا و آمریکا این کشورها به سرعت خواهان توسعه روابط همه جانبه با ایران شدند. رفع تحریم های اقتصادی مانع اصلی تجارت آنها با اقتصاد 80 میلیونی ایران را از بین برد. حل معضل استراتژیک هسته ای و مشارکت ایران در حل مسائل منطقه ای هم اهمیت ژئوپلتیک ایران را در نزد آنها افزایش داد.
برجام در پرتوفهم درست قدرت های جهانی از ضرورت پذیرش نقش منطقه ای ایران در تامین صلح و امنیت منطقه ای و به خصوص مبارزه با تروریسم داعش اجرایی گردید. سیاست خارجی ایران باید از ظرفیت ژئوپلتیک دوران پسا برجام و روابط متعادل با قدرت های بزرگ برای رفع تنش های منطقه ای و پیشبرد رویکرد توسعه ای و رونق اقتصادی استفاده کند.
نظر شما