خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س)، خلاصه ای از گفتار هفتم کتاب «تفسیر آیه مودت و نخستین قربانی» اثر علامه محمد حسین حسینی طهرانی تقدیم نظر می گردد؛
قالَ اللهُ الحكيمُ فى كتابه الكَريم: قُل لاَ أَسْـئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِى الْقُربَى وَ مَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَهَ غَفُورٌ شَكَورٌ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَهِ كَذِبًا فَإِن يَشَإِ اللَهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَ يَمْحُ اللَهُ البَاطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَـتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ * وَ هُوَ الَّذِى يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيّـِئاتِ وَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ * وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـالِحَـتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِن فَضْلِهِ وَ الْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ. ( آيات بيست و سوّم تا بيست و ششم از سوره شورى چهل و دوّمين سوره از قرآن كريم )
سر تشدیدهای فراوان در بعضی از احکام شرعی
در بعضى از أحكام شرعيّه در قرآن مجيد تشديدهاى فراوانى به عمل آمده است. با آنكه به ظاهر بعيد به نظر مي رسيد كه درباره اين حكم اين نوع از تشديد مورد لزوم باشد؛ ولى پس از رحلت رسول أكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم كه به علّت عمل ننمودن به آن حكم و رشد نمودن ريشه فساد ، كمكم نتائج سوء و عواقب وخيمى عائد بر مسلمين شد ، معلوم شد كه آن اصرار و تأكيد قرآن مجيد درباره آن حكم و توعيد به عواقب خطرناك و عذاب دردناك با ألحان تشديد ، همه و همه براى جلوگيرى از آن نتائج شوم بوده است . گرچه در زمان خود رسول الله كه آن حكم از جانب خدا نازل شد و آن تشديد فراوان در ابرام آن به عمل آمد ، براى مسلمانان شايد مورد تعجّب و شگفت بود و آن اصرار فراوان در مورد امرى حقير بيجا به نظر مىآمد، ولى با ملاحظه آثارى كه بعداً مترتّب شد معلوم ميشود كه آن تأكيدات همه به موقع و بجا بوده است .
تاکید شدید قرآن کریم بر عدم مودت و محبت کفار
از مواردى كه درباره آن در قرآن مجيد تأكيدات بسيار به عمل آمده است مودّت و محبّت ننمودن به كفّار است، خواه مشركين و خواه يهود و نصارى. و در اين باره تشديد به اندازهاى زياد است كه شخصى را كه با آنان رابطه مودّت و دوستى برقرار كند از زمره مؤمنين به كلّى خارج مي كند.
لاَ تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَآدُّونَ مَنْ حَآدَّ اللَه (۱) خداوند خطاب به پيغمبر ميفرمايد: « اى پيغمبر ! گروهى را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، نخواهى يافت كه دوستى با دشمنان خدا بنمايند.»
و نيز مي فرمايد : يَـآأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصَـری أَوْلِيَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَ مَن يَتَوَلَّهُم مِنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَهَ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّـالِمِين.(۲)« اى كسانى كه ايمان آوردهايد ، طائفه يهود و نصارى را دوست خود مگيريد ، آنها خود با خود دوست هستند . و هر كدام از شما كه آنها را دوست خود بگيرد ، از آنها خواهد بود . خداوند مردم ستمگر را كه به اختيار خود راه انحراف را طىّ كنند ، هدايت نخواهد نمود.»
و نيز ميفرمايد : وَ لَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَهِ وَ النَّبِىِّ وَ مَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَآءَ وَلَـكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُون (۳)« و اگر مسلمانان ، ايمان به خدا و رسول خدا و قرآنِ نازل از جانب خدا به پيغمبرش داشته باشند، با يهود و نصارى طرح دوستى نخواهند ريخت، لكن بسيارى از ايشان ( آنها كه با آنان محبّت و مودّت مىكنند ) از جادّه مستقيم منحرفند .»
دوستی با هر چیزی موجب شکل گرفتن روحیات انسان بر اساس آن چیز می شود
ملاحظه مي شود كه در اين آيات، أفرادى را كه با مشركين و يهود و نصارى روابط دوستى و صميميّت برقرار مى كنند، از زمره مؤمنين خارج مي كند ، و گويا مثل آنكه اسلام با مودّت با آنان جمع نمىشود و اين نه از جهت آن است كه قرآن نمى خواهد خيرى به آنها برسد ، بلكه از آن جهت است كه مودّت و محبّت رفته رفته موجب آشنائى و اُنس مي گردد و اين مؤانست و مجالست كمكم موجب تأثير أفكار و روحيّات آنان در شخص مسلمان مي شود.
و معلوم است كه ريشه اسلام و ايمان همان عقيده پاك به خدا و ايمان راسخ به رسول خدا و روز معاد و أحكام و دستورات الهى است و چون مسلمانى به علّت نزديكى با آنان در عقيده پاك و ايمان او تزلزلى حاصل شود، از نقطه نظر معنى مسلمان نخواهد بود ، گرچه به صورت ظاهر به آداب اسلامى مؤدّب باشد . و رفته رفته بواسطه محبّت و به دنباله افكار آنان، از اعمال و روش و سنّت و آئين آنها در امور زندگى و اجتماعى پيروى مي شود تا به جائى كه در مسلمانِ قوىّ الإراده، مجاهد فى سبيل الله، مسلمانِ نمازگزار و مُنفقِ در راه خدا ، اين صفات كمكم ضعيف ميشود و بجاى آنها ضعف و فتور و سستى در جميع امور، باده گسارى و قمار و انواع فحشاء و منكرات جاى آنها مىنشيند.
آرى، در آن روز كه قرآن مجيد با اين لحن تشديد آميز مسلمين را از مؤانست و مودّت با كفّار بر حذر ميداشت ، شايد براى بسيارى از مردم مفاسد مودّت با آنان روشن نبود و اين گونه تشديدها را حمل بر مبالغه مىنمودند؛ ولى امروز كه سنن و آداب آنها در كشورها رواج يافته و به علّت مراوده و رفت و آمدهاى دوستانه و تعلّم از مكتبِ آنان، هر روز سوغاتى جديد از رذائل اخلاقى هديه مىآورند، مطلب براى عموم واضح گرديده است كه چگونه يك اجتماع قوىّ متين ، نمازگزار ، صاحب اراده و اختيار، كمكم به علّت همين مودّت به ضعف و زبونى دچار ميشود، تمام كمالات روحى خود را از دست داده و به مرحله هلاكت سقوط مي كند.
رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امری حقیقی و عاری از تصنع و محافظه کاری است
بايد دانست كه موضوع رسالت حضرت رسول أكرم صلّى الله عليه و آله يك امر معنوى و حقيقى و عارى از شوائب تصنّع و محافظه كارى و خارج از قراردادها و سنن مجعوله اجتماعى بوده است. رسالت يعنى برانگيخته شدن آن حضرت بر اساس وحى الهى و اتّصال قلب آن حضرت به عوالم عاليه و اكتساب فيض قلبى از انوار قدسيّه و معرفت بر خدا و أسماء و صفات خدا و معرفت بر نفس و طرق كمال نفس و اطّلاع بر وساوس شيطان و راه هاى اغواى او از دريچه نفس أمّاره و بالأخره اطّلاع بر اسرار آفرينش و اسرار مخفيّه انسان از نقطه نظر باطن و ادراكات قلبى به توسط جبرائيل امين.
گرچه به تبع اين انوار ملكوتى، عالم مُلك نيز روشن مي گردد و هزاران هزار حكم اجتماعى براى تكميل نفوس بشر به ميان مىآيد، ولى تمام اينها به تبع آن سرّ الهى و در شعاع آن كانون معرفت قرار مي گيرد.
نبوت برای استکمال نفوس بشری است و فقط ولایت اهل بیت توان ادامه این راه را دارد
البتّه معلوم است كه اين امر پس از رسول خدا فقط و فقط در اهل بيت بوده است و هيچ كس غير از آنها از معانى مخفيّه و بواطن امور و اسرار قرآن مجيد و راه تكميل نفوس بشريّه به عالم توحيد و تأويلات كتاب آسمانى آگاه نبوده است يا آنكه اگر براى بعضى آگاهى حاصل شده بوده فى الجمله و در حدودى خاص بوده است . ولى در وجود مقدّس أميرالمؤمنين عليه أفضل السّلام به نحو أعلى و أكمل بود . آن حضرت به منزله نفس رسول خدا بود و در ادراكات و معارف و اتّصال به عوالم غيبى، تالى تِلو آن حضرت و اوّلين شاگرد آن مكتب بوده است؛ و روى اين زمينه حقيقت نبوّت و سرّ ولايت وجان و خلاصه اسرار بوده است .
أحاديثى كه شيعه و سنّى مستفيضاً يا متواتراً از حضرت رسول الله صلّى الله عليه و آله روايت ميكند كه آن حضرت ميفرمايد: «على نفس من است»، «على به منزله من است» ، «من و على هر دو از يك نور آفريده شدهايم» ، «من و على هر دو از يك درخت خلق شدهايم» ، «على برادر من است» و امثال اين تعبيرات، همه حاكى از اين معناست.
مودت اهل بیت تنها یک مساله اجتماعی نیست بلکه برقراری ارتباط با ملکوت است
داستان نبوّت رسول الله و نزول قرآن و أحكام اسلام و عظمت مسلمين در عصر رسول الله، مبنى بر يك سيستم اجتماعى نيست كه فقط از دريچه ظاهر بدون توجّه به معنى و باطن امر، مورد بحث و گفتگو واقع شود، بلكه فقط متّكى بر اتّصال به عوالم غيب و صفاى باطن و ادراك علوم قلبيّه بر اساس طهارت و وصول به مقام عبوديّت محضه بوده است . و پس از رحلت رسول الله وقتى اين معنى دوام پيدا مي كند كه شخصى مانند أميرالمؤمنين به دنباله رسالت آن حضرت زمام امور را بدست بگيرد و جامعه بشريّت را در همان خطّهاى كه پيغمبر سير مي داده است سير بدهد؛ و الّا اگر ديگرى كه در اين افق از طهارت قدم نگذارده است بخواهد زمامدارى كند، او مردم را در راه رسول الله سير نخواهد داد، بلكه در حدود ادراكات خود در راهى كه خودش طىّ نموده و به نظر خود پسنديده آمده است سير مي دهد؛ و اين راه با راه رسول الله بطور مسلّم اختلاف زاويه بسيارى خواهد داشت .
**************
۱. سوره مجادله صدر آيه ۲۲
۲. سوره المآئده آيه ۵۱
۳. سوره المآئده آيه ۸۱ .
نظر شما