خبرگزاری مهر، گروه استانها - زهرا بهرامی: خلیج گرگان بهعنوان تنها خلیج دریای خزر در مرزهای سیاسی از جنبه استراتژیکی برخوردار است و همین امر باعث شد روسها بهویژه در دوران قاجار علاقه و تمایل خاصی به آن داشته باشند.
عمق زیاد آب و پهلو گرفتن کشتیهای تجاری و مسافربری در آنچه ازنظر جغرافیایی و چه ازنظر زیستمحیطی، موقعیت خاصی را برای این خلیج فراهم کرده است.
در سال ۱۳۵۴ خلیج گرگان به همراه تالاب میانکاله و زاغمرز، بهعنوان نخستین مجموعه تالاب بینالمللی جهان در فهرست تالابهای کنوانسیون رامسر به ثبت رسید و ازآنپس نهتنها خود خلیج، بلکه نواحی اطراف آن شامل شبهجزیره میانکاله (پناهگاه حیاتوحش) و تالاب بینالمللی گمیشان به یک مجموعه ارزشمند زیستمحیطی تبدیل شدند.
این خلیج نهتنها به لحاظ اقتصادی، تجاری و زیستمحیطی بلکه به دلیل آرام بودن آن در سواحل گلستان، مناسبترین تفریحگاه دریایی بوده و همچنین زیستگاه و محل اصلی تخمریزی ماهیان خاویاری است که ارزش اقتصادی و تجاری بسیاری برای کشور به همراه دارد.
اما این روزها شاهد پسروی و کاهش شدید عمق آب هستیم و این موضوع به مهمترین چالش و مشکل این خلیج تبدیلشده است. مشکلی که نهتنها کارشناسان و مسئولان بلکه ساحلنشینان و گردشگران را نگران کرده است.
مشکلات زیستمحیطی و آلودگی آب دریا، افزایش آلایندهها، خطر انقراض گونههای جانوری و گیاهی، بلااستفاده ماندن طرحهای شیلاتی و بندری، افزایش صید غیرمجاز و چالشهای اجتماعی و سیاسی بهواسطه نبود شغل در منطقه و افزایش صید غیرمجاز در مرزهای آبی و ... تنها بخشی از دغدغههایی است که در نگاه اول بهواسطه پسروی آب و خشکی خلیج گرگان در حال شکلگیری در این استان است.
پسروی یک کیلومتری آب دریا
اسکله بندر ترکمن در عصر یک روز بهاری بعد از بارشهای نسبتاً خوب بهاری هنوز کاملاً خشک است و آب دریا تا حدود یک کیلومتر پسروی کرده و جایی که تا حدود دو سال قبل کاملاً پر آب بود حالا به زمین ورزشی و محل برپایی چادرهای مسافران و گردشگران تبدیلشده است.
در این محدوده دیگر نه از آب خبری هست و نه از باتلاق؛ چند بوته و علف، زباله و قایقهای بلااستفاده تنها چیزهایی است که میبینید.
این حال وخیم تنها به ساحل خلاصه نمیشود کانال چاپاقلی آنجایی که آب دریا را به خلیج گرگان میرساند نیز روزگاری خوشی ندارد؛ برخورد قایقها با کف دریا، بوی مشمئزکننده پساب و افزایش شمار حشرات موذی مصداق ضربالمثل معروف رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون است.
دریا خواری مهمترین پیامد خشکی خلیج گرگان
یکی از متخصصان محیطزیست از خشک شدن کامل خلیج گرگان در صورت ادامه روند موجود خبر میدهد و دراینباره به خبرنگار مهر میگوید: در اثر بالا آمدن آب و رسوبگذاری از سمت خشکی کانال خو زینی در سمت چپ جزیره آشوراده بستهشده است.
مزدک دربیکی بابیان اینکه تنگه طبیعی سمت راست (شرق) جزیره نیز در حال بسته شدن است، ادامه میدهد: بهواسطه شیب موجود، کل دریای خزر رسوب خود را به شرق این دریا میآورد و دو کانال خزینی و چاپاقلی بهواسطه همین رسوبات مسدود شده است.
وی اضافه کرد: از سویی دیگر تبخیر آب خلیج با ورودی آب به این محدوده بزرگ برابر نیست و بارشها و افزایش آب رودخانهها هم نمیتواند میزان آبی را که براثر تبخیر از دست میرود جبران کند.
وی از انجام برنامهریزیها برای جاری شدن دوباره آب از سمت چپ جزیره خبر داد و متذکر میشود: اگر تدابیری برای باز شدن راههای ورود آب به خلیج گرگان صورت نگیرد و این موضوع کنترل و مدیریت نشود، در آیندهای نزدیک خلیج گرگان خشک میشود.
وی بابیان اینکه هماکنون نیز پیامدهای این موضوع در منطقه آغازشده، تصریح کرد: برخی از پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهد که در حالت خوشبینانه ۱۶ سال و در بدبینانهترین حالت ۸ سال دیگر، خلیج گرگان خشک میشود.
برخی از پژوهشهای دانشگاهی نشان میدهد که در حالت خوشبینانه ۱۶ سال و در بدبینانهترین حالت ۸ سال دیگر، خلیج گرگان خشک میشود
به گفته دربیکی این پسروی چه به دلایل اقلیمی و طبیعی و چه دخالت انسانی باشد، بحث ما نیست بلکه آنچه ما را در این زمینه نگران کرده، پیامدهای آن است؛ خشک شدن خلیج گرگان پیامدهای محیط زیستی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی زیاد و خطرناکی همچون مهاجرت گسترده مردم منطقه و عواقب آن را در بر خواهد داشت.
وی خاطرنشان میکند: زمینخواری یا دریا خواری مهمترین پیامد پس رفت دریا و پیش رفت ساحل است و بهسرعت زمینهای ساحل فنس کشی میشود و این پدیده بهتنهایی مشکلات بسیار بزرگی را برای منطقه به وجود میآورد.
این کارشناس محیطزیست همچنین میافزاید: طبق بازدیدها و مشاهدات، چندی است همزمان با پسروی آب دریا و خلیج، پدیده دریا خواری هم بهویژه در استان مازندران و محدوده شهرستان بهشهر آغازشده است. بهاینترتیب که ساکنان حاشیه دریا اراضی خود را فنس کشی کرده و با عقبنشینی دریا، آنان نیز بهدوراز چشم متولیان، فنسهای خود را یک متر جلوتر بردهاند؛ جلو بردن فنسهای یک متر به یک متر ادامه یافته تا طی مثلاً پنج سال، افراد متخلف چند هکتار به اراضی خود افزودهاند.
خاویار هم بی خانمان شد
اما دغدغهها در خصوص خشکی خلیج گرگان و پیامدهای آن به همینجا ختم نمیشود. یکی از تأثیرات منفی پسروی آب خزر، بر روی گونههایی است که در این منطقه زندگی میکردند. خاویار، ماهی ماقبل تاریخ دریای خزر که حالوروز خوبی به دلیل صید بیرویه نداشت، امروزه بیخانمان هم شده است، زیرا محل زندگیاش، یعنی خلیج گرگان رو به نابودی است. یک کارشناس شیلات به خبرنگار مهر میگوید: دریای خزر در نقاط نزدیک به سواحل استان گلستان به دلیل آرام بودن آب و همچنین ارتباطی که با گرگان رود و قرهسو دارد، یکی از مهمترین زیستگاه ماهی خاویاری است که به دلیل ساختن سدها و کم شدن آب رودخانهها، ماهیان خاویاری که رود کوچ هستند، نمیتوانند در فصل تخمریزی به رودخانه مهاجرت کنند.
ابراهیم محمدی میافزاید: از سویی دیگر دام صیادان غیرمجاز همیشه در دریا پهن است و اینگونه ماهیان که فسیلهای زنده دریای خزر با بیش از ۲۵۰ میلیون سال قدمت هستند، اسیر این دامها شده و باقیمتهای چند ۱۰ میلیون تومان به فروش میرسند.
وی ادامه میدهد: بهرهبرداری از ماهیان خاویاری با حداکثر برداشت حدود ۲۷ هزار تن در سال ۱۹۸۷ میلادی به همراه ۳ هزار تن خاویار، امروزه به ذخیره بهرهبرداری با برآوردی حدود ۲۸۰ تن گوشت و ۲۰ تن خاویار رسیده است.
وی اضافه میکند: به گفته مسئولان، میزان صید ماهیان خاویاری نسبت به گذشتههای نهچندان دور حدود ۳۰۰ برابر کاهشیافته و گفتههای دیگر کارشناسان وخامت این اوضاع را بیشتر تشریح میکند.
وی یادآور میشود: در پنجساله اخیر روند کاهش سطح آب دریای خزر آسیبهای جدی به اکو توریسمهای آبی حوزه جنوب شرقی دریای خزر (محدوده استان گلستان) زده است بهنحویکه بیش از ۳۰ درصد مساحت خلیج گرگان و ۵۰ درصد مساحت تالاب گمیشان کاهشیافته و در صورت تداوم روند فعلی، امکان خشک شدن تالاب گمیشان تا کمتر از پنج سال آینده قطعی است.
به گفته محمدی، اکوسیستمهای خلیج گرگان و تالاب گمیشان از مناطق مهم پرواربندی انواع آبزیان سواحل ایرانی دریای خزر محسوب میشوند.
این کارشناس شیلات بابیان اینکه بیش از ۹۵ درصد ذخایر خزر وابسته به تکثیر مصنوعی است، خاطرنشان میکند: زمان انقراض دیگرگونهها هم با توجه به شرایط کنونی نزدیک است و شاید دور نباشد زمانی که از خاویار خزر، تنها نامی باقی بماند.
وی متذکر میشود: تشکیل ستاد راهبردی شیلات استان و انجام مطالعات جامع دریای خزر شاید بتواند به کاهش آسیبها در این حوزه کمک کند.
نتایج ناخوشایند شبیهسازیها
هرچند این کارشناس شیلاتی بر انجام مطالعات جدید و جامع تأکید دارد اما شواهد و قرائن موجود نشان میدهد پژوهشها در این حوزه بیش از یک دهه قبل آغازشده و همچنان ادامه دارد. به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه دریایی، دریا مانند یک موجود زنده است و از خود رفتار و عکسالعمل نشان میدهد و این عکسالعملها در شرایط مختلف ممکن است متفاوت باشد. عدهای از کارشناسان سعی میکنند این رفتارهای دریا را در نرمافزار تحلیلی شبیهسازی کنند تا بتوانند برخی رفتارهای نوسانی آن را از قبل پیشبینی کنند.
یک کارشناس ارشد علوم دریایی و اقیانوسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان دراینباره به خبرنگار مهر میگوید: از سال ۱۳۸۷ تحقیقات در خصوص خلیج گرگان و دریای کاسپین (خزر) را آغاز کرده و تاکنون بیش از ۱۵ مقاله و ۸ طرح پژوهشی از خلیج گرگان تهیه و منتشر کردهام.
سعید شربتی که فعالیت علمیاش شبیهسازی رایانهای فرآیندهای زیستی و غیر زیستی درگذشته و آینده است، ادامه میدهد: اساساً سطح آب دریای کاسپین تحت چند عامل هیدروکلیماتولوژی حاکم بر آن و فعالیتهای زمینشناختی قرار داشته و در طی ۱۲هزار سال گذشته سطح آب خلیج متأثر از این عوامل بهدفعات بالا و پایین رفته است.
وی توضیح میدهد: کاهش سطح آب دریای کاسپین در ۲۰ سال گذشته بیش از یک متر بوده و همین امر باعث شده بخش اعظم پتانسیل دریایی بندر گز، ترکمن و خواجه نفس از بین رفته و تالاب میانکاله و گمیشان رو به اضمحلال رفته و وضعیت خوبی نداشته باشند.
وی هشدار میدهد: کاهش سطح آب دریای کاسپین در سالهای آتی باعث میشود تالاب میانکاله، تالاب گمیشان بهکلی از بین رفته و سه بندر استان گلستان کاملاً خشکشده و به زمین فوتبال تبدیل شوند.
وی ادامه داد: تحقیقات نشان داده است که از سال ۱۳۷۴ به بعد بهطور میانگین سالانه ۶ سانتیمتر سطح آب دریای کاسپین پایین آمده و با فرض یک سناریو خوشبینانه و ادامه این روند تا سال ۱۴۱۰ خلیج گرگان هیچ راه ارتباطی با دریای کاسپین نخواهد داشت.
شربتی خاطرنشان کرد: البته تنها در عرض چهار سال گذشته (۱۳۹۰ الی ۱۳۹۳) سطح آب به میزان ۴۲ سانتیمتر کاهش داشته است که اساساً این امر درنتیجه تغییر شرایط اقلیمی حوزه آبخیز دریای کاسپین و از همه مهمتر کاهش دبی رود ولگا به دریای کاسپین است.
وی اضافه کرد: بر این اساس نتایج شبیهسازیهای کامپیوتری تحت سناریو واقعبینانه نشان میدهد که با ادامه روند تغییرات اقلیمی و کاهش سالانه ۱۰.۵ سانتیمتری سطح آب تا سال ۱۴۰۲ خلیج گرگان هیچ راه ارتباطی با دریای کاسپین نخواهد داشت.
به گفته وی در این سال عملاً خلیج گرگان ارتباط خود را با دریای کاسپین ازدستداده و ازآنجاکه بارش و دبی ورودی رودخانهها به خلیج گرگان در مقایسه با عامل تبخیر آب از سطح خلیج بسیار کم است لذا پس از چند سال خلیج گرگان به یک تالاب فصلی کوچک و با مساحت چند ده هکتار تبدیل میشود.
وی متذکر میشود: شبیهسازیهایی میتواند قابلاتکا باشد که بر اساس ویژگیهای نوسانی سطح آب دریای کاسپین بوده و نتایج خروجی این شبیهسازیها تعیین بندرها جدید، مراکز توریسم جدید، ایجاد جزایر، اکوسیستمهای دریایی و خشکی جدید و ایجاد مراکز تکثیر و پرورش ماهی در آب دریا است.
تشکیل جلسه ویژه خلیج گرگان در کارگروه ویژه مرز شورای عالی امنیت ملی
گرچه نگرانیها درباره پسروی آب خزر هرروز بیشتر میشود، اما برخی نیز معتقدند که این نگرانیها آنقدر که بحرانی نشان دادهشده، نیست و پسروی آب دریای خزر تا حدی طبیعی است. رضا مروتی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار گلستان یکی از افرادی است که اعتقاد دارد، پسروی آب خزر اتفاق جدیدی نیست. وی از تشکیل جلسه ویژه خلیج گرگان در کارگروه ویژه مرز شورای عالی امنیت ملی خبر داد و به خبرنگار مهر گفت: موضوع پسروی آب خلیج گرگان درگذشته نیز اتفاق افتاده و در دورههای متناوب آب آن کموزیاد شده است و نمونه بارز این پسروی و پیشروی در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۷۷ رخداده است و اتفاقی جدیدی نیست.
مروتی بابیان اینکه پسروی آب خلیج گرگان دلایل مختلفی دارد، اضافه کرد: کم شدن حق آبِ دریای خزر که بخشی به کشورهای حاشیه دریا مرتبط است و همچنین رسوبگذاری که اوج آن در حاشیه جنوب شرقی دیده میشود، ازجمله عوامل مؤثر در این موضوع است.
وی خاطرنشان کرد: نگرانیهایی در این زمینه وجود داشت و نیاز بود که مطالعات میدانی در این زمینه صورت گیرد که در جلسه ویژه مرز شورای عالی امنیت ملی در ۲۶ اسفندماه سال گذشته این کارگروه سه ماه به سازمان حفاظت از محیطزیست مهلت داد تا گزارش نهایی و راهکارهای نجات آن را ارائه کند.
وی ادامه میدهد: بهعنوان یک کارشناس حوزه سازههای دریایی تأکید میکنم رسوبگذاری تنها دلیل وضعیت فعلی خلیج گرگان نیست بلکه یکی از علل آن میتواند باشد.
وی اظهار میکند: در جایگاه یک کارشناس و نه معاون عمرانی استاندار اعلام میکنم؛ هرچند شاهد رسوبگذاری شدید در چاپاقلی و کانال خزینی هستیم اما نگرانی وجود ندارد، زیرا رسوبگذاری عامل از بین برنده خلیج گرگان نیست.
مروتی یادآور میشود: بخشی از پسروی آب دریا طبیعی بوده و تحت تأثیر جریان آب و هوایی است اما نگرانیهای دیگری وجود دارد که باید بهصورت جدی موردتوجه قرار گیرد؛ بنده بیشتر از رسوبگذاری نسبت به افزایش آلایندگی خلیج گرگان نگران هستم.
نگرانی از ورود آلایندهها به خلیج گرگان
درحالیکه معاون عمرانی استاندار گلستان نیز مانند کارشناسان حوزه محیطزیست و شیلات نگران آینده خلیج گرگان است اما بهعنوان کارشناس سازههای دریایی معتقد است پسروی و پیش روی آب دریا امری طبیعی است و جای نگرانی ندارد اما تأکید میکند ورود آلاینده آینده خلیج گرگان را تهدید میکند. نکتهای که مدیرکل حفاظت از محیطزیست گلستان نیز نسبت به آن هشدار داد و به خبرنگار مهر میگوید: سطح آب دریای خزر طی ۱۹ سال گذشته یک متر کاهشیافته است و ۴۲ سانتیمتر از این میزان افت تراز تنها طی چهار سال اخیر رویداده است.
اسماعیل مهاجر افزود: رودخانهها و روانابهای سطحی یکی از مهمترین منابع واردکننده آلودگی به خلیج هستند و مقادیر زیادی از آلایندهها را وارد خلیج میکنند.
وی ادامه داد: فاضلابهای صنعتی، کشاورزی و مراکز مسکونی مستقر در سواحل یا مصعب رودخانهها با حجم زیاد وارد خلیج شده و منجر به کاهش اکسیژن و افزایش سولفید هیدروژن و سایر آثار زیانبار زیستمحیطی میشود.
به گفته وی مقادیر برخی فلزات سنگین نظیر سرب، کادمیوم و کروم در آب خلیج بالاتر از استانداردهای محیطزیست است و در رودخانههای قرهسو و گرگان رود، مقادیر سمومی مانند دیازینون بالاتر از استاندارد بوده و درنهایت وارد خلیج میشوند.
مهاجر بابیان اینکه پایش ماهانه وضعیت آلودگی میکروبی خلیج گرگان حاکی از وجود مقادیر فراوان بار میکروبی و در برخی موارد بالاتر از حد استاندارد بوده است، متذکر شد: رسوبگذاری ناشی از عدم مدیریت صحیح حوضههای آبخیز بالادست، فاضلابهای خانگی، شهری و صنعتی، فلزات سمی و کود شیمیایی، سموم دفع آفات نباتی و همچنین تداوم ورود آلایندهها به خلیج گرگان در شرایط تداوم افت تراز منجر به تغلیظ و تشدید اثرات تجمعی آلایندهها شده است.
پایش ماهانه وضعیت آلودگی میکروبی خلیج گرگان حاکی از وجود مقادیر فراوان بار میکروبی و در برخی موارد بالاتر از حد استاندارد بوده است
مدیرکل حفاظت از محیطزیست گلستان به چالشهای عمده ناشی از تغییرات تراز آب دریای خزر با تأکید بر خلیج گرگان نیز اشاره و میگوید: افزایش بار آلودگی به انواع آلایندههای فیزیکی، شیمیایی و میکروبی، شکلگیری تعرضات ارضی و تعارضات حقوقی مرتبط با زمین، تهدید تنوع زیستی، افزایش احتمال آلودگی هوای منطقه به ریز گرد، تهدید زیرساختها و بازدهی اقتصادی طرحها و پروژههای گردشگری، آبزیپروری و بندرگاهی مرتبط با خلیج گرگان پیامدهای نامطلوب اجتماعی تنها بخشی از چالشها در این حوزه است.
مهاجر مروری نیز بر برخی پیامدهای کاهش سطح آب دریای خزر در گلستان دارد و اظهار می کند: تهدید پایداری و کارکرد زیرساخت و سرمایهگذاریها در بخش گردشگری وابسته به دریا، نابودی زیرساختها و سرمایهگذاریهای انجامشده در بخش آبزیپروری، دستاندازی غیرقانونی به اراضی خلیج و تالابها، ایجاد چالش حقوقی و اجرایی جدید، بروز پدیده ریزگرد و پیامدهای اقتصادی و بهداشتی آن، ایجاد تنش اجتماعی ناشی از افزایش بیکاری، مهاجرت، تهدیدات بهداشتی ... تنها بخشی از پیامدهای این کاهش است.
به گفته وی قطع ارتباط مؤثر با دریای خزر و کاهش میزان خود پالایی آب و شروع توالی بومشناختی، تبدیلشدن بومسازگان خلیج گرگان به بومسازگان خشکی، تغییر مؤثر در سطح آبهای زیرزمینی، نابودی بومسازگان آبی خلیج گرگان و تالاب گمیشان، کاهش مؤثر تنوع زیستی کشور و تشدید غلظت آلایندهها و وقوع تغییر چشمگیر کیفیت آب و رژیم هیدرودینامیک خلیج بخش دیگری از پیامدهای پیشبینیشده است.
مهاجر همچنین به راهکارها و رویکردهای سازمان حفاظت از محیطزیست اشاره و متذکر میشود: برنامهریزی و پیگیری طرحها و برنامههای استراتژیک سواحلی با توجه به پسروی آب دریا، بازنگری در توسعه شنا گاهها، آبزیپروری و گردشگری با توجه به کاهش توان خود پالایی خلیج، آمادگی کامل نهادهای مسئول دریایی برای مقابله با روند کاهش سطح آب خزر، امکانسنجی لایروبی کانال خزینی و دو آبراهه ناحیه چاپاقلی و یا ایجاد ارتباط جدید با دریا و همچنین تهیه نقشههای حد بستر و حریم دریا و علامتگذاری در سواحل بهعنوان اولویت اصلی اقدام برای ساماندهی سواحل دریای خزر است.
مدیرکل حفاظت از محیطزیست گلستان توضیح میدهد: توجه به ظرفیتهای موجود در کشور درزمینهٔ مطالعات و تحقیقات دریای خزر و استفاده از آن در تصمیمگیریهای مدیریتی و برنامهریزیهای کلان توسعهای سواحل گلستان و مازندران و پیشیابی موقعیت بومسازگانهای حساس جدید دریایی با توجه به نتایج مدلهای پیشیابی تغییرات تراز آب و موقعیت خطوط ساحلی نیز میتواند به نجات خلیج گرگان کمک کند.
با توجه به دغدغهها و نگرانیهای موجود در مورد خلیج گرگان و پیشنهادها و راهکارهای نجاتبخش در خصوص آن، به نظر میرسد درنهایت باید منتظر پایان مهلت سهماهه کارگروه ویژه مرز شورای عالی امنیت ملی برای ارائه گزارش و برنامههای سازمان محیطزیست کشور و تصویب آن در این کارگروه باشیم.
نظر شما