خبرگزاری مهر، گروه جامعه- مسعود بُربُر: برخی فعالان محیط زیست شرکتهای درگیر در پروژههای بزرگِ مدیریت آب مثل سدسازی و انتقال آب را مافیا میخوانند. مدافعان سدسازی در اغلب گفتگوهای شبکههای اجتماعی از این تعبیر برآشفتهاند و این واژه را ناسزا میدانند و در مقابل، ادبیات تندتری به کار میبرند. اما به راستی اطلاق واژه مافیا به سدسازان از کجا میآید؟ آیا کارشناسان و مهندسانی که برای مدیریت آب کشور تلاش میکنند شایسته انتساب این واژه هستند؟ موضوعی که در یک میزگرد مجازی در گروه محیط زیست مهر در تلگرام به بحث گذاشته شد.
فعالان محیط زیست معتقدند مافیا به مجموعهای گفته میشود که ابزار توسعه و فعالیت اقتصادی دارد و این فعالیت را با روشهای فراقانونی انجام میدهد. به اعتقاد این فعالان تفاوت فعالیت فراقانونی با غیرقانونی در آن است که «غیرقانونی» به دزدی و جرائم دیگر گفته میشود اما فراقانونی یعنی اینکه کسی بتواند از روابطی فراتر از قانون برای فعالیتی که با ابزارهای قانونی ممکن نیست بهرهگیری کند. به گفته این فعالان وقتی یک شرکت بدون ضوابط رایج میتواند پروژه بگیرد و قابل بازخواست و شکایت قضایی از جانب شهروندان هم نیست و دولت هم امکان اینکه به این شرکتها پروژه ندهد را ندارد این مجموعه مافیایی است. فعالان محیط زیست معتقدند کسانی که در احداث سد گتوند با بودجه ۱۵۰۰ میلیارد تومان، دست داشتند اما اکنون در بهترین حالت باید ۴۰۰ میلیارد تومان دیگر برای جبران این اشتباه هزینه کنند، تا زمانی که تکلیف آن سد از نظر قانونی مشخص نشده است حتی نباید برای اداره یک مهد کودک اجازه داشته باشند اما همچنان پروژههای بزرگتری میگیرند و نه سازمان محیط زیست، نه دولت و نه رئیس جمهوری نمیتوانند جلوی این پروژهها را بگیرند. فعالان محیط زیست تأکید میکنند اگر مجموعهای که پروژه او روال قانونی را طی نکرده اما رئیس جمهور هم نمیتواند جلوی او را بگیرد، مافیا نیست، پس این کلمه را به چه کسی میتوان نسبت داد؟
هنوز هم بسیاری از طرحهای انتقال آب و سدهای ایران با وجود این که طبق قانون باید پیش از هر کاری تاییدیه ارزیابی زیست محیطی دریافت کنند، قبل از دریافت مجوز حتی احداثشان شروع میشود و این یک مصداق فراقانونی عمل کردن است. با وجود این مدافعان سدسازی معتقدند کلمه مافیا با جرم و جنایت در آمیخته است و کاربرد این کلمه را توهینآمیز میدانند.
مدیریت نادرست آب از قاچاق دارو برای کشور خطرناکتر است
با این همه برخی فعالان محیط زیست معتقدند کسانی که محیط زیست انسانها را نابود میکنند یا در کشوری مثل ایران منابع اقتصادی و آب را تلف میکنند حتی از مافیای قاچاق دارو نیز ضربه بزرگتری به کشور میزنند.
پدرام آستانی در این میزگرد گفت: هیچ کارتل یا مافیایی از مافیای آب در ایران خطرناکتر نیست. مافیای دارو عدهای از بیماران را متضرر میکند اما مافیای آب زیستبوم ایران را به نابودی میکشاند و نسلهای بعدی ما را نیز دچار بدهکاری و بیکاری و فقر و بدبختی خواهد کرد و این نسلها باید به سمت بیگانگان دست دراز کنند.
رفتار شرکتهای دولتی سدسازی، مافیایی است
مدیرمسئول آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز) در میزگرد تلگرامی گروه محیط زیست مهر گفت: فعالان اجتماعی، سدسازان را مافیا می نامند چون زمان و نحوه تشکیل و نیز متن اساسنامه بزرگترین شرکت کارفرمای ساخت و بهرهبرداری سدهای بزرگ و نیروگاههای برقآبی کشور دارای خلاهای قانونی بزرگ بود و ضمن ایجاد انحصار در این حوزه، آشکارا برخلاف ساختار حقوقی شرکتهای دولتی بود. نطفه تشکیل این شرکت در دولت موسوم به سازندگی، خلاف رویه حقوقی وقت کشور بود. توجه نمایندگان مجلس و فعالان محیط زیست را به این نکته جلب می کنم که اگر نطفه این شرکت دولتی قانونی است چرا بودجه ی جاری در بودجه مصوب مجلس ندارد؟ و چرا بودجه جاری خود را با روندی غیرشفاف از یک سازمان دیگر می گیرد؟
محسن حیدری افزود: ساختار غیرعادی پیشبینی شده برای این شرکت دولتی، عملا موجب عدم شفافیت و عدم پاسخگویی میشد. مثال بارز آن به کارگیری چندین تن از چهرههای تندرو اصلاحطلب خوزستان است که در اواخر دولت اصلاحات به آن شرکت و زیرمجموعه های آن منتقل شدند بیآنکه کمترین تخصص فنی در آن رشته داشته باشند و جالب اینکه دولت احمدی نژاد نیز با همه اختلافاتش با آن حزب این چهره های غیرمتخصص را در پست های خود در سدسازی حفظ کرد.
این فعال رسانهای حوزه محیط زیست ادامه داد: در دولت احمدی نژاد طیف تندرو راست با طیف تندرو چپ در اینجا به وحدت رسیدند و چپهای سیاسی و غیرمتخصص از مدیریت سدسازی کنار گذاشته نشدند و بالعکس در دولت روحانی، مدیرعامل آن شرکت در دولت قبل که متخصص این کار هم نبود و فاجعه مدیریتی سد گتوند علیا را در آن دولت رقم زد، در پست خود ابقا شد. اگر این همگرایی مسبوق به سابقه در سایر حوزه ها و متکی به «تخصص» بود، موجب نگرانی افکارعمومی نمی شد ولی این همگرایی، این شائبه را ایجاد میکند که نیروهای غیرمتخصص نه براساس دانش فنی مشترک بلکه به خاطر منافع مالی متحد شده اند.
حیدری نمونه دیگر از «رفتار مافیایی» را نحوه برخورد سدسازان با منتقدان دانست. در ماجرای انتقاد رسانهها از سد گتوند علیا، مدیرعامل وقت شرکت مورد اشاره شخصا از محسن حیدری مدیرمسئول آژانس خبری بختیاری شکایت کرد و سه اتهام نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام را به او وارد دانست که البته بیپایه بودن این اتهامات در دادگاه اثبات شد.
به گفته حیدری در جریان دادرسی پرونده، حوادث شگفت انگیزی رخ می داد که بازپرس پرونده نیز از آن متعجب بود که نهایتا با هشیاری معاون دادستان تهران اقداماتی که برای صدور کیفرخواست محاکمه غیابی انجام شده بود بی اثر شد و با اثبات بی گناهی منتقدان سدگتوند قرار منع تعقیب صادر شد.
«سیمینوف» برای گرفتن موبایل استاد دانشگاه رفتار مافیایی نیست؟
مدیرمسئول آژانس خبری بختیاری گفت: مساله بعدی که موجب شد افکارعمومی رفتار سدسازان را غیرمتعارف بداند و آن را «مافیایی» بنامد، رویکرد خاص این شرکت دولتی در حفاظت فیزیکی معایب پروژه هاست. مثلا پس از آنکه اولین عکسها از کوه نمک سد گتوند در رسانه ها منتشر شد، شرکت یادشده تعدادی تک تیرانداز در اطراف کوههای مشرف به دریاچه مستقر کرد تا کارگران پروژه را بترساند که کسی عکس از فجایع محیط زیستی این پروژه نگیرد و به بیرون نفرستد که البته کارگران نه تنها نهراسیدند بلکه دهها عکس بعدی را هم فرستادند و پرده از فجایع محیط زیستی این پروژه ی غیرعلمی و خلاف منافع ملی برداشتند.
به گفته حیدری مساله بعدی روش های غیراخلاقی سدسازان در تعقیب منتقدان است. وی مدعی شد: هرجا که من به عنوان یک روزنامه نگار برای سخنرانی رفتم، دو نفر خاص می آمدند و قبل از سخنرانی سلام می کردند و علنا میگفتند ما از آن شرکت آمدهایم تا گزارش تهیه کنیم و به این ترتیب فشار روانی به منتقدان وارد می کردند که سخنران نیمی از ذهنش درگیر می شد که نکند اینها پرونده سازی کنند.
حیدری تصریح کرد: رهبری در اواسط دولت دوم احمدی نژاد گفتند معایب کارها را هم به مردم بگویید. بعد هم «آزادی جریان اطلاعات» را که در مجمع تشخیص تهیه شده بود ابلاغ کردند که براساس آن اگر یک مدیر دولتی اطلاعات غیرمحرمانه را که شهروندان از او مطالبه کنند ندهد یا در دسترسی به اطلاعات صحیح اخلال کند محکوم به انفصال از خدمات دولتی می شود. من به استناد آن دو رهنمود رهبری در سال ۹۱ نامه ای به مدیرعامل آن شرکت زدم و تقاضای بازدید مستقل و آزاد (نه بازدید هدایت شده) از پروژه سد گتوند علیا را مطرح کردم. نامه به دست ایشان رسید ولی آیا اجازه چنین بازدیدی را به خبرنگاران مستقل دادند؟
وی در پایان تأکید کرد: من و چهار استاد دانشگاه در یکی از تحقیقات میدانی خود در اطراف سد گتوند با تعدادی از این تک تیراندازان روبرو شدیم و شاهد قلدرمآبی آنها بودیم که با کوشش فراوان موبایلهای دوربیندار استادان دانشگاه را ضبط کردند! اگر این رفتار مافیایی نیست پس چیست؟ «سیمینوف» برای گرفتن موبایل استاد دانشگاه چه معنایی جز رفتار مافیایی دارد؟
کاربرد لفظ «مافیا» کارشناسان کشور را با جانیان و تبهکاران همرده میکند
با این حال نه تنها سدسازان که برخی مدافعانشان هم به کار بردن لفظ مافیا را توهین آمیز میدانند. یک خبرنگار حوزه کشاورزی که با نامی مستعار در این میزگرد شرکت میکرد گفت: مافیا انجمن مخفی خلافکاران سیسیل بود. این گروه در اواسط قرن ۱۹ میلادی به دلیل وابستگی مردم به افراد محلی قدرتمند در سیسیل بوجود آمد و بعدها در شرق ایالات متحده آمریکا و استرالیا گسترش یافت. معروفترین نمونه مافیا پنج خانواده تبهکار در شهر نیویورک بودند.
این مدافع سدسازان افزود: تمام فعالیتهای مافیا برای پولسازی است.مافیا یک قانون مهم دیگر هم دارد: «لوپارای سفید». لوپارا یک نوع صدا خفه کن است و این قانون یعنی نابود کردن قربانیان بدون به جا گذاشتن هیچ نشانه ای. این قانون برای کسانی که سرپیچی کنند یا در دادگاه علیه آنها شهادت بدهند، به کار برده می شود. مافیا حتی بعضی قربانیانش را به جای سیمان در دیوار ساختمان ها می گذارد تا به هیچ وجه پیدا نشوند. امروزه لغت مافیا برای نامیدن تقریباً هر گروه جنایتکار سازمان یافته استفاده میشود؛ با این تعریف از مافیا آیا مدافعان سدسازی حق دارند از انتساب این عنوان به خودشان ناراحت بشوند یا نه؟ اگر اینها مافیا بودند که مخالفانشان باید الان لای سدها آب میخوردند.
کاربرد الفاظ توهینآمیز کاری از پیش نخواهد برد
خبرنگار محیط زیست تهران تایمز در این میزگرد گفت: این که به هر حال عدهای و حتی سازمانها و نهادهایی هستند که از سدسازی سود میبرند غیرقابل انکار است اما هر تعریفی که از مافیا ارائه بدهیم، چه گروههایی که فراقانونی عمل میکنند و چه جنایتکاران سازمان یافته، فکر نمیکنم با دادن این نام با هر برداشتی که بتوان از آن کرد کاری پیش برود.
مریم قرهگزلو ادامه داد: یکی از کارشناسان حوزه آب و محیط زیست در یکی از مصاحبههای اخیرم میگفت در هر صورت کسانی هستند که معیشتشان و آب شربشان به ساخته شدن همین سدها بستگی پیدا کرده است و نمیتوان همه این سازههای مهندسی را مضر دانست. به شرط اینکه بعد از ساخت بهرهبرداری مناسبی از آنها بشود و درواقع منحنی فرمان آنها درست باشد چرا که بهرهبرداری از سد کار بسیار دشواری است و حتی باید برای ساعتها و دقیقههایش برنامهریزی کرد. بد نیست این بدبینی صرف نسبت به سدهای ساخته شده و یا در حال ساخت تغییر کند هرچند که ساخته شدن سدهایی که حتی از لحاظ جانمایی مشکل دارند و باعث ایجاد صدمات اکولوژیک فراوانی شدهاند را هم نمیتوان نادیده گرفت.
مخاطب انتقاد محیطزیستیها کارشناسان و مهندسان نیستند
یک کارشناس تغییرات اجتماعی در گفتگو با خبرنگار مهر تأکید کرد: نکته مهمی که اغلب کارشناسان مدافع سدسازی در بحث با محیطزیستیها نادیده میگیرند این است که مخاطب اصلی بحث و مصادیق مافیای سدسازی اصلا مهندسان سدساز و کارشناسان حوزه سدسازی کشور نیستند بلکه افرادی هستند که سدسازی را طی نزدیک به سه دهه اخیر به عنوان تنها راه رستگاری یک کشور جا زده و نظام مهندسی کشور را پیادهنظام خود کردهاند.
گیتی خزاعی گفت: همین اتفاق امروز درباره پروژههای انتقال آب رخ میدهد و بار دیگر نظام مهندسی کشور به تصور دفاع از عمران و توسعه، بازی میخورد. اما گروهی که این سیستم را هدایت میکند نه مهندس سدساز است و نه کارشناس صنعت آب. در بسیاری موارد حتی دولت هم نیست. گروهی هستند که به بهانه توسعه پروژه های عمرانی با اهدافی مطلقا سودجویانه و قانونگریز روی آینده ملت قمار میکنند.
در پایان به نظر میرسد ارجاع فعالان محیط زیست به کلمه مافیا به دلیل اقدامات فراقانونی سیاستگذاران سدسازی باشد اما از آنجا که مافیا دلالتهای مجرمانه و جنایتکارانه نیز دارد اصل بیطرفی در رسانه حکم میکند که از مدافعان سدسازی با همین عنوان «مدافعان سدسازی» و نه القابی همچون «مافیای آب» یاد شود. صدالبته که فعالان محیط زیست میتوانند رفتارهای فراقانونی و در برخی موارد غیرقانونی مدافعان سدسازی را نقد کنند و رسانهای کنند و به چالش بکشند و این بدون کاربرد کلمه مافیا که مایه آزردگی مهندسان و کارشناسان تلاشگر کشور است هم شدنی است.
نظر شما