به گزارش خبرنگار مهر، گروه تصویربرداری مینی سریال «کشیک قلب» در یکی از روزهای گرم خرداد به دانشکده دامپزشکی تهران رفتند تا یکی از حساس ترین سکانس های این اثر را جلوی دوربین ببرند و بهاره رهنما و محسن کیایی دو بازیگری هستند که در این جلسه جلوی دوربین سیروس عبدلی می روند.
زمانی که سر صحنه می رسم با وجود اینکه گفته بودند از دو ساعت پیش یعنی ۹ صبح کار را شروع می کنند، اما همه در گوشه و کنار لوکیشن به کار خود مشغول بودند. یکی از عوامل توضیح داد که از صبح به خاطر قطعی برق به مشکل خورده اند و نمی توانند کار را دنبال کنند.
یکی از ساختمان های ضلع غربی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران واقع در خیابان دکتر قریب راهرویی دارد که انتهایش در سمت چپ به یکی از کلاس های درس می خورد. این کلاس که مساحت زیادی هم دارد اتاق گریم و محل استراحت گروه محسوب می شود. سمت راست این راهرو، راه پله قرار دارد که قرار است بخشی از لوکیشن باشد.
وارد کلاس که می شوم محسن کیایی را می بینم که روی یکی از صندلی ها نشسته و به نظر می رسد که خواب است. وقتی به همراه تهیه کننده وارد می شویم سایر عوامل با او شوخی می کنند و با صدای بلند می گویند سرو صدا نکنید محسن خواب است. این بازیگر اما چشمانش همچنان بسته است و به نظر می آید بازیگری را در پشت صحنه هم خوب اجرا می کند چرا که انگار خوابش عمیق تر شده و این همه را می خنداند.
بهاره رهنما هم با تلفن مشغول صحبت است. حسین مهکام کارگردان، سیروس عبدلی تصویربردار و محمد حبیبی صدابردار نیز در انتهای راهرو با هم گرم صحبت هستند و به نظر می رسد درباره سکانس بعدی تبادل نظر می کنند.
به طور موقت برق وصل می شود و بازیگران برای ایفای نقش خود آماده می شوند. از حال و هوای تمرین معلوم است در این سکانس قرار نیست یوسف خبر خوشایندی بشنود. او پس از شنیدن حرف های بازیگر مقابل شوکه می شود و روی پله ها می نشیند. رهنما که به نظر می آید نقش یک حامی معنوی را برای یوسف ایفا می کند دو پله بالاتر از یوسف می نشیند و سعی در آرام کردن او دارد.
قطعی دوباره برق استراحت اجباری دوباره را رقم می زند و در گپ و گفتی با علی پورکیانی تهیه کننده از روند تصویر برداری سوال می کنم که در پاسخ می گوید: تا کنون نزدیک به هفتاد درصد از کار را طی بیش از یک ماه گذشته ضبط کرده ایم اما امروز متاسفانه به خاطر اختلال برق نمی توانیم طبق برنامه جلو برویم.
وی با اشاره به اینکه هزینه اجاره این لوکیشن کامل پرداخت شده است، اشاره می کند: متاسفانه به نظر می رسد دانشکده و اداره برق نمی توانند هماهنگی های لازم را انجام دهند به همین دلیل ما هم با مشکل روبه رو شدیم.
یکی از نکات جالبی که با آن مواجه می شوم گریم محسن کیایی است که حکایت از روایت قصه در زمان گذشته دارد. تهیه کننده در تایید این نظر می گوید: «کشیک قلب» سه دوره زمانی را روایت می کند. بخشی از قصه مربوط به سال ۷۲ و کودکی یوسف و جوانی خانم رهنماست.
وی ادامه می دهد: بخش دوم داستان مربوط به سال ۸۲ است که جوانی یوسف و اتفاقات رخ داده برای او را می بینیم و دوره سوم زمان حال است. ما در روند داستان دو مدل گریم متفاوت را برای بازیگران در نظر گرفتیم و تمام تلاش مان را کردیم که در چهره پردازی به شکلی کار کنیم که غیرطبیعی به نظر نرسد.
وقتی با دو بازیگر حاضر در این صحنه صحبت می کنم هر دو تجربه کردن کار با حسین مهکام را دلیل اول حضورشان بیان می کنند و رهنما اشاره می کند که چون خودش دستی بر قلم دارد و می نویسد با مهکام و کیایی که او هم تجربه فیلمنامه نویسی دارد بهتر می تواند کار کند.
نزدیک ظهر است و به نظر می رسد مشکل برق حل شده و می توانند تصویربرداری را آغاز کنند. من هم بعد از تماشای بخشی از ضبط این سکانس گروه را ترک می کنم. با خروج از راهرویی که حالا لوکیشن یک مینی سریال شده است وارد فضای دانشجویی دانشکده می شوم و به یکباره همه چیز رنگی دیگر می گیرد.
دانشجویان با روپوش های سفید از کنارم رد می شوند و گاه استادان دانشگاه به چشمم می آیند که در کلاس های درس مشغول صحبت هستند و به این فکر می کنم که تمامی آثار نمایشی اگرچه قرار است آینه زندگی واقعی ما باشد ولی تجربه در فضای رئال بسیار متفاوت تر از آن چیزی است که در صفحه سینما و تلویزیون می بینیم.
نظر شما