به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین جلسه از سلسله نشستهای پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «بازنمایی اقوام ایرانی در سینمای داستانی ایران: پژوهشی در نشانهشناسی فرهنگی» عصر دیروز دوشنبه ۲۴ خرداد ماه در محل مدرسه ملی سینمای ایران برگزار شد.
این نشست که عنوان آن با پژوهش بهروز محمودی بختیاری مرتبط بود با سخنرانی وی، شهابالدین عادل و کیومرث پوراحمد به ترتیب درباره «ملاحظات مفهومی بازنمایی اقوام در سینمای داستانی ایران» و «تجربه بازنمایی اقوام در سینمای داستانی ایران» و با اجرای رامتین شهبازی برگزار شد.
شهبازی منتقد و مجری مراسم در ابتدا از برگزاری منظم این جلسات در هفتههای آتی در مدرسه ملی سینما با توجه ویژه به مسائل میان رشتهای سینما به عنوان رویکرد اصلی پژوهشها و ایجاد پیوندی میان نظریه و عمل در سینما خبر داد.
روح الله حسینی مدیر مدرسه ملی سینمای ایران گفت: از اساتید دانشگاه هنر، دانشگاه تهران و افراد آکادمیک در حوزه سینما که با مقوله پژوهش سینمایی در ارتباط هستند تقاضا دارم که به نفس همکاری سازمان سینمایی و دانشگاه تهران و مدرسه ملی سینمای ایران توجه کنند و مدرسه را در امر پژوهش یاری کنند. مدرسه ملی سینما در کنار بخش آموزش که مناسبات و تحلیلهای مخصوص خودش را میطلبد، مأموریت مهمی برای خود قائل است و آن هم بدل شدن به نقطه اتصال و وصل بین حوزه اندیشه و نظر با حوزه اجرا و عمل است. در واقع این مأموریت دوستان و همکاران من در مدرسه ملی را دور هم آورده است. رییس سازمان سینمایی تعریف با شان و منزلتی از مدرسه ملی سینما دارد که به این نهاد به عنوان یک مرجع علمی در تصمیمات اجرایی سازمان سینمایی نگاه میکند. ما با این هدف وارد حوزه پژوهش شدیم.
کیومرث پوراحمد در مورد تجربه بازنمایی اقوام در سینمای ایران توضیح داد: اهمیت لهجه از کودکی برای من شکل گرفت و تا زمانی که بزرگ شدم و راه خودم را در سینما شناختم، تمایل به ساختن آثاری با لهجه گوناگون پیدا کردم و چنانچه مطلع هستید چندین پروژه با این رویکرد ساختم.
وی با اشاره به تغییرات فضای سینما از دهه های قبل تا به حال بیان کرد: در دوران آقای بهشتی فضای سینما کارگردان سالاری بود و ما تعیین میکردیم چه فیلم هایی ساخته شود و هر فیلمسازی بر اساس قومیتهای مختلف آثاری را تولید می کرد و تنوعی از آثار می دیدیم اما دیگر این موضوع رو به کم رنگی رفت و سینما دست افرادی افتاد که از تنوع فیلم ها کاسته شد. به نحوی که میتوان گفت برخی از این افراد کاسب هستند تا هنرمند و سینماگر و نمی خواهند بفهمند زمانی که برای اثری مانند «شهرزاد» وقت و هزینه بگذارند، پیامد بسیار مثبتی به دنبال خواهد داشت.
وی ادامه داد: برای این افراد قومیت و لهجه و پرداختن به قصههای متنوع و در کل فعالیت حرفه ای در سینما شوخی است و فقط یاد گرفتند از ستاره ها برای فروش فیلم ها استفاده کنند که در اصل میتوان گفت به نوعی سینمای مستقل به تنگنا آمده و حمایت نمیشود سینمایی که چرخه سینما به دست او است.
در پایان بهروز محمودی بختیاری زبانشناس و دانشیار پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پژوهش خود در زمینه نشانهشناسی فرهنگی اقوام ایرانی در سینمای داستانی ایران پرداخت و اهمیت زبان، لباس، محل زندگی و در کل قومیت به معنای واقعی در سینما و بازتاب و اهمیت بالای آن اشاره کرد و گفت: ایران امروز با نزدیک به ۷۶ گویش و شش زبان اصلی در رکوردهای یونسکو ثبت شده است. به نظر میرسد که اکثر اقوام ایرانی در فیلمهای ما حضور دارند ولی حضور اقوام مرزی مثل مردم کرد، آذری زبان و مردم جنوب در سینمای ایران بیشتر به چشم میآید. اولین حدسی که به نظر میرسد این است که انگار هر چه از پایتخت دورتر میشویم مردم برای ما ناشناختهتر هستند به همین دلیل برای ما جذاب تر هستند.
نظر شما