۹ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۱

گفتگوی مهر با هادی بهروز -۲

پایین‌ترین ضریب خطا را داشتم/ استفاده از یک لنز ۴۵ ساله

پایین‌ترین ضریب خطا را داشتم/ استفاده از یک لنز ۴۵ ساله

هادی بهروز فیلمبردار «ایستاده در غبار» بیان کرد فیلمبرداری با دوربین سوپر ۱۶ شرایطی را ایجاد می کند که فیلمبردار نباید خطا کند.

خبرگزاری مهر - گروه هنر - نیوشا روزبان: «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمد حسین مهدویان داستان زندگی احمد متوسلیان از فرماندهان هشت سال دفاع مقدس است. این فیلم که در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر جوایز مختلفی از جمله سمیرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را به دست آورد مدتی است که در سینماهای کشور اکران شده است.

یکی از اتفاقات جالب در «ایستاده در غبار» فیلمبرداری آن با دوربین سوپر ۱۶ است. اکران عمومی این فیلم بهانه ای شد تا با هادی بهروز فیلمبردار این پروژه سینمایی به گفتگو بنشینیم. در بخش اول این مصاحبه بهروز از چگونگی انتخاب فرمت سوپر ۱۶ برای این پروژه سینمایی صحبت کرد و در بخش دیگری از صحبت های خود به این مساله اشاره کرد که در این پروژه سینمایی هیچگونه بازسازی صورت نگرفته است و من به عنوان یک فیلمبردار تمام تلاش خود را کردم تا صحنه های مختلف این فیلم به گونه ای فیلمبرداری شود که مخاطب بتواند فضای سال های ۵۰ و ۶۰ را به خاطر آورد. به همین دلیل تمام تلاش خود را کردم تا سبک فیلمبرداری من با سبک فیلمبرداری در آن دوران همخوانی داشته باشد.

در بخش دوم این مصاحبه بهروز به سختی کار با دوربین سوپر ۱۶ اشاره می کند و می گوید: قبل از اینکه فیلمبرداری اصلی را آغاز کنیم، محمدحسین مهدویان یک بار صحنه را با دوربین هندی کم می گرفت و محدوده تصویر را به من نشان می داد. در واقع با توجه به کمبود مواد لازم فیلمبرداری و سختی کار با دوربین ۱۶ میلیمتری من باید کمترین میزان خطا را نسبت به دیگر عوامل فیلم می داشتم.

با ما در بخش دوم و پایانی همراه باشید:

*این نوع از فیلمبرداری بی شک با مشکلات بسیاری همراه بود، هنگام فیلمبرداری با این فرمت با کمی و کاستی هایی مواجه نشدید؟ مانند تجهیزات و دریافت نگاتیو لازم برای فیلمبرداری؟

هادی بهروز: از جمله سختی‌های این کار، سنگینی بسیار زیاد دوربین بود. به‌علاوه اینکه سکانس‌پلان‌های بسیاری داشتیم. شیوه انجام کارمان به این شکل بود که حسین مهدویان یک بار صحنه را با دوربین هندی‌کم می‌گرفت و به من محدوده قاب دلخواهش را نشان می‌داد. البته دست من آنقدر باز بود که بتوانم تغییر اندازه نما را در حین کار اعمال کنم. برای فیلمبرداری تمرین‌های بسیاری کردیم، چون در اکثر صحنه های این کار امکان برداشت‌های زیاد نداشتیم. در صحنه‌هایی انفجارهای زیادی داشتیم و با توجه به اینکه هنروران بسیاری هم در فیلم حضور داشتند، پس از هر برداشت باید ۲ ساعت صبر می‌کردیم تا صحنه برای برداشت دوباره آماده شود. در این وضعیت، کسی که باید پایین‌ترین ضریب خطا را می‌داشت من بودم. طراح صحنه کار خود را با تمام جزئیات انجام می‌داد، با هنروران و بازیگرها بارها تمرین می‌شد و خلاصه همه‌چیز از قبل چک می‌شد و زمانی که من شروع به فیلمبرداری می‌کردم باید مراقب می‌بودم که هیچ خطایی صورت نگیرد.

البته با توجه به تجربه کار با مهدویان، این کار را با کمترین مقدار اشکال فیلمبرداری کردم و سرعت کارمان هم بسیار خوب بود. به یاد دارم برنامه‌ریز فیلم، با توجه به حجم بالای کار و اینکه تغییر لوکیشن بسیار زیادی داشتیم، نزدیک به ۸۰ جلسه را برای فیلمبرداری در نظر گرفته بود. بی‌شک با این زمان نمی‌توانستیم فیلم را به جشنواره فیلم فجر برسانیم. اما در نهایت با توجه به هماهنگی و تجربه همکاری که با هم داشتیم و البته تلاش بسیار زیاد گروه تهیه و تولید و صحنه این کار توانستیم سرعت تولید را بالا ببریم و فیلمبرداری را در ۴۵ جلسه به پایان برسانیم.

با اطلاعاتی که امروز دارم، می‌دانم دانشکده سینما تئاتر ۲ دوربین سوپر ۱۶ بسیار خوب دارد. در آن زمان هماهنگی‌هایی شد تا بتوانیم این دوربین ها را در اختیار داشته باشیم. دوربین‌های قدیمی ۱۶ میلیمتری بسیار زیاد دیگری هم موجود است که احتمالا در انبار روایت فتح، گروه تلویزیونی سپاه یا حوزه هنری می شود آنها را پیدا کرد حتی ممکن است این دوربین‌ها را به عنوان وسیله‌ای عتیقه روی تاقچه دفاتر سینمایی نیز پیدا کنیم.

بعدها هم فهمیدم که شرکت نور تابان و گروه فیلمبرداری فیلم «محمد رسول الله (ص)» برای یک سری از پلان‌های هلی شات یک ست دوربین آریفلکس ۴۱۶ خریداری کرده اند که اگر قبلا می‌دانستم حتما سراغ آن دوربین‌ می‌رفتم، البته شرکت نور تابان در مرحله تست دوربین و لنز بسیار به ما کمک کردند و تجهیزاتی را که به دلیل محدودیت به سختی می‌توانستیم از جای دیگر پیدا کنیم، در اختیارمان گذاشتند. با توجه به تجربه کار قبلی «آخرین روزهای زمستان» از ابتدا می‌دانستم چه لنزی می‌خواهم، لنز زووم ۲۵ – ۲۵۰ آنژنیو را که لنزی قدیمی برای حدود ۴۵ سال پیش است را تست زده بودم. با توجه به اینکه لنز مورد نظر قدیمی بود و عدسی‌اش در گذر زمان فرسوده شده بود، بافت درستی در تصویر ما ایجاد می‌کرد و نهایتا حدود ۷۰ در صد کار را با این لنز فیلمبرداری کردم .

بخش اعظم مواد خاممان را هم از تلویزیون گرفتیم. این مواد خام شامل نگاتیوهای فوجی ۱۲۵ بود که البته مقداری کهنگی داشت و ما می‌توانستیم با آن کنار بیاییم. بخشی دیگر از مواد خام، از جمله نگاتیوهای حساسیت ‌بالا را نیز از خارج از کشور خریدیم. خوشبختانه خیلی با محدودیت نگاتیو مواجه نبودیم.

در این میان یک سری اشکالات کوچک هم پیش می‌آمد که کاملا طبیعی بود، چرا که امروزه در ایران بندرت کسی با نگاتیو  فیلمبرداری می‌کند و تنها لابراتوار موجود و نسبتا کارآمد در این زمینه لابراتوار صدا و سیما بود. لابراتوار صدا و سیما هم کار ما را با سختی بسیار اما به‌ خوبی انجام داد. نسخه نهایی که ما لازم داشتیم نسخه پوزیتیو بود و امکان چاپ پوزیتیو سوپر ۱۶ در ایران وجود نداشت. اما خوشبختانه با کمک و مشورت استودیو روشنا در مرحله اصلاح رنگ به نتایجی رسیدیم که نیاز به نسخه پوزیتیو پیدا نکردیم.

*با تجربه فیلمبرداری به صورت نگاتیو، کار با دوربین های نگاتیو را ترجیح می دهید یا دیجیتال؟

ما متناسب با قصه فیلممان تصمیم گرفتیم با چه فرمتی کار کنیم. اگر بخواهم دوباره فیلمی را فیلمبرداری کنم که داستانش در همان دوران باشد، فکر می‌کنم باز هم ترجیح دهم سراغ نگاتیو بروم. فکر نمی‌کنم با دوربین دیجیتال بتوان چنین بافت و فضای بصری ایجاد کرد. فیلمبرداری «ایستاده در غبار» یک امتیاز برای کل عناصر این فیلم داشت به این صورت که به خاطر بافت خاصی که این نوع فیلمبرداری ایجاد می کند لایه‌ای روی همه عناصر تشکیل‌دهنده فیلم ایجاد شده که همه‌چیز را باورپذیر کرده است.

به عنوان مثال، گریم‌های بازیگران با توجه به قطعه‌گذاری‌هایی که انجام می شد احتمالا در نورهای خاص و در تصاویر حاصل از دوربین دیجیتال کاملا حس می‌شد اما در فرمت انتخابی ما و به دلیل محوی خاصی که لنز قدیمی دوربین ایجاد می‌کرد، گریم‌، رنگ و جزئیات لباس و صحنه باورپذیرتر شده‌اند.

 با این حال دوربین‌های دیجیتال قابلیت‌های بسیار خوبی دارند و خوب است فیلم‌هایی که داستان‌های حال حاضر و فضای امروزی را روایت می‌کنند با دیجیتال کار شوند. در ایران اگر بخواهند این نوع فیلم‌ها را با نگاتیو فیلمبرداری کنند، کار سخت می‌شود، ولی از جهت مالی و در شرایط استاندارد برای فیلمبرداری یک اثر سینمایی، خیلی تفاوتی با دوربین دیجیتال سینمایی ندارد.

*محمد حسین مهدویان در نشست خبری «ایستاده در غبار» گفت که اگر بخواهد باز هم فیلمی در مورد قهرمان های جنگ بسازد بی شک به سراغ محمد بروجردی می رود، فکر می کنید شما هم در این پروژه حضور داشته باشید؟

امیدوارم مهدویان این افتخار را به من بدهد که باز هم درکنارش باشم. او با توجه به موفقیت‌هایی که کسب کرده و با خلاقیتی که از او سراغ دارم، بسیاری از فیلمبرداران سینمای ایران را به سمت خود جذب خواهد کرد و بی‌تردید کار کردن با او تجربه‌ای جذاب و متفاوت برای هر فیلمبردار خواهد بود. خود من زمانی که با او کار می‌کنم با نوعی جهان‌بینی مواجه می‌شوم که بسیار دقیق، درست و دلچسب است. مسلما دوست دارم در پروژه بروجردی حضور داشته باشم، اما او به عنوان کارگردان، این حق را دارد که فیلمبردار خود را انتخاب کند. با توجه به اینکه از قصه زندگی شهید بروجردی مطلعم، می دانم اگر روزی این فیلم توسط حسین مهدویان ساخته شود تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران می شود.

*تماشاگر امروز سینمای ایران به تصویر دیجیتال عادت کرده است به عنوان یک فیلمبردار فکر می کردید که «ایستاده در غبار» به عنوان یکی از بهترین فیلم ها از نگاه تماشاگران شود؟

خوشبختانه این فیلم که شکل و ساختار بصری خاصی دارد در فضای جشنواره فیلم فجر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این میزان استقبال و موفقیت برای خود ما جالب بود. البته در طول ساخت تنها به این فکر می‌کردیم که فیلم را به گونه‌ای بسازیم که مخاطب جذب دنیای فیلم و فضای بصری آن شود اما نمی‌دانستیم واکنش مخاطب به آن چیست. روز اول جشنواره در لیست ۵ فیلم برتر از نگاه تماشاگران بودیم، روز دوم در این لیست حضور نداشتیم، اما از روز سوم به بعد و با افزایش اکران‌ فیلم در سینماهای جشنواره فیلم فجر جزو ۵ فیلم برتر مخاطبان تا پایان جشنواره قرار گرفتیم. این نشان داد ما کارمان را درست انجام داده‌ایم اما می‌توانم بگویم از این استقبال شگفت‌زده هم شدیم.

*خبر زنده بودن احمد متوسلیان چه اندازه برای شما جذاب بود؟

ابتدا باید بگویم که با انتشار این خبر، اتفاقی رخ داد و آن این بود که بسیاری فکر می‌کردند خبر زنده بودن احمد متوسلیان را گروه سازنده برای تبلیغ فیلم خود منتشر کرده اند اما این مساله اصلا صحت ندارد. انتشار این خبر با اظهار نظر مسئولان بلند پایه همراه شد و تمام این اخبار و واکنش ها درست همزمان شد با اکران فیلم «ایستاده در غبار».

به مخاطبان حق می‌دهم که فکر کنند این موج خبری نوعی تمهید تبلیغاتی باشد اما این را می‌دانم که گروه سازنده این فیلم هیچ دخالتی در این جریان نداشته‌اند، چرا که ظالمانه است که صاحبان یک فیلم به خاطر فروش فیلم خود چنین اخباری منتشر کنند و احساسات خانواده احمد متوسلیان و همراهانش را به بازی بگیرند.

جدا از این‌ها، شخصا دوست دارم خبر صحت داشته باشد و متوسلیان بازگردد و فیلمی را که درباره‌اش ساخته شده ببیند.

کد خبر 3688794

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha