به گزارش خبرگزاری مهر، در این پیام تسلیت چنین آمده است:
برای عباس سینمای ایران
"به جستجوی تو
بر درگاه کوه می گریم،
در آستانه دریا و علف ..."
با تو خیالمان راحت بود و سرمان بلند؛ هر جا که نام هنر بود و حرف ایران بود و عزت و شرف و ایمان. ایمان به عشق و به زندگی. به پریدنهای بالاتر و بالاتر.
"... به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم،
در چار راه فصول،
در چارچوب شکسته پنجره ای
که آسمان ابرآلوده را
قابی کهنه می گیرد..."
با تو سینمای ایران، سینمای ایران شد: ایستاده بر بامهای جهان. تو بال بودی برای او و او پر برای تو. بی تو تنها میشود حالا، تنها شده است سینمای ایران.
"... به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟..."
قلم امروز که به نام نامی اوست، سوگوار توست. اشک سیاه قلم برای تو بر چهرهی کاغذ روان است. راستی چقدر این قلم به نام تو میآید!
"... جریان باد را پذیرفتن،
و عشق را
که خواهر مرگ است
و جاودانگی
رازش را
با تو در میان نهاد..."
و تو پرکشیدی، درست لحظهای که برای کبوتر چشمانت آب و دانه تدارک دیده بودیم، در میهنت، در ایرانت، در جانت؛ تا برگردی، شادمان و سرحال. راستی مگر قرار نبود فیلم بسازی، دوباره و همواره؟
"... پس به هیات گنجی در آمدی
بایسته و آزانگیز
گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را
از این سان
دلپذیر کرده است..."
اینجا جای توست. سرای توست عباس. دلمان تنگ میشود برایت. دلمان تنگ شده همین حالا.
"... نامت سپیده دمی که بر پیشانی آسمان می گذرد
متبرک باد نام تو
و ما همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را
هنوز را".
سیدروح الله حسینی
مدیر مدرسه ملی سینمای ایران
نظر شما