خبرگزاری مهر، گروه بین الملل- محمد محسن فایضی*: فلسطین در یک سال گذشته نزدیک به ۲۴۰ تن از جوانان خود که به نسل «پسا اسلو» مشهور شدند تقدیم سومین انتفاضه فلسطین نمود. انتفاضه سوم از اکتبر ۲۰۱۶(۹ مهر ۹۴) با شعار حمایت از مسجدالاقصی و جلوگیری از طرح تقسیم این مسجد آغاز شد. انتفاضهای که به باور بسیاری از تحلیل گران اسرائیلی نتیجه جنگ ۵۱ روزه و تداوم عدم موفقیت محمود عباس در دفاع از حقوق فلسطینیان به روش مذاکره و گفتگو بود. تشکیلات خودگردان برای جبران انتقادها و کاهش مشروعیت سیاسی و محبوبیت مردمی خود تصمیم به تکرار سناریو نتیجه بخش سال ۲۰۱۲ گرفت.
تشکیلات خودگردان گمان مینمود با عدم حضور حماس در انتخابات آتی شهرداریها همانند سال ۲۰۱۲ میتواند بر چالشهای خود با پیروزی در این انتخابات تا حدودی غلبه نماید. در سال ۲۰۱۲ محمود عباس تصمیم به برگزاری انتخابات شهرداریها در کرانه باختری و عدم اجرای آن در غزه گرفت. این تصمیم محمود عباس موجب اعتراض حماس و تحریم انتخابات از سوی این جنبش گردید. صلاح برودیل یکی از رهبران جنبش حماس طی بیانیهای در آن سال رسماً اعلام نمود: «بر اساس مفاد آشتی ملی انتخابات شهرداریها، پارلمان، شورای ملی و ریاست تشکیلات باید بهصورت یک بسته واحد و بهعنوان یکی از نتایج آشتی ملی برگزار شوند و برخورد موردی با این مسئله و فرار از زیر بار تعهدات بزرگ آشتی ملی مبنی بر انجام کارها بر اساس توافق ملی جایز نیست. برگزاری انتخابات شهرداریها تنها در کرانه باختری و مستثنا کردن نوار غزه و جنبش حماس از این مسئله بدین معناست که این انتخابات، انتخابات داخلی جنبش فتح با هدف تصاحب مجدد این شهرداریها توسط جنبش فتح صورت میگیرد».
با اعلام رسمی حماس و تأکید چند باره اسماعیل هنیه نخستوزیر وقت دولت فلسطین مبنی بر نامشروع دانستن انتخابات محلی در سال ۲۰۱۲، تنشهای سیاسی میان حماس و فتح افزایش یافت. در همان برهه برخی از تحلیل گران هشدار دادند که فاصلهگیری حماس از صندوقهای رأی برای این جنبش مفید نخواهد بود؛ زیرا هرچند این انتخابات از سوی حماس فاقد مشروعیت است اما خلاء حضور این جنبش را مخالفان گفتمان مقاومت و طرفداران فتح پر خواهند نمود.
انتخابات ۲۰۱۲ با حضور حدود ۵۵ درصد مردم کرانه باختری انجام شد. این انتخابات هرچند به دلیل نبود حماس رقابت سردی را تجربه نمود اما اختلافات درونی جنبش فتح را عیان نمود. بهگونهای که برخی شخصیتها و فهرستهای جدا شده از فتح توانستند بر لیست اصلی فتح غلبه نمایند. تشکیلات خودگردان برای جبران انتقادها و کاهش مشروعیت سیاسی و محبوبیت مردمی خود تصمیم به تکرار سناریو نتیجه بخش سال ۲۰۱۲ گرفت. تشکیلات خودگردان گمان مینمود با عدم حضور حماس در انتخابات آتی شهرداریها همانند سال 2012 میتواند بر چالشهای خود با پیروزی در این انتخابات تا حدودی غلبه نماید.
بازگشت حماس به صندوق و غافلگیری مخالفان مقاومت
اما تصمیم راهبردی و غافلگیرکننده حماس برای شرکت در انتخابات بسیاری از تحلیل گران و سیاسیون را غافلگیر نمود. یکی از تصمیمات هوشمندانه حماس، اعلام عدم تشکیل لیست مستقل انتخاباتی است. سامی ابوزهری سخنگوی جنبش حماس در خصوص این تصمیم تأکید نمود: «حماس در قالب فهرستی متشکل از افراد متخصص در انتخابات شرکت خواهد کرد تا هدف خدمت به ملت فلسطین را تحقق ببخشد. حماس ضمن دعوت از تمامی اقشار ملت فلسطین برای مشارکت در انتخابات شهرداریها، اعلام میکند که این جنبش در قالب فهرست تکنوکراتها در این انتخابات شرکت میکند.»
این تصمیم ناشی از درک حماس و موانع حضور و تردد نیروهای رسمی وی در کرانه باختری است. شرایط غزه با کرانه باختری بسیار متفاوت است و حماس برای امکان حضور خود در انتخابات و افزایش حضور سیاسیاش به دنبال حمایت از افراد نزدیک به خود در مقابل تشکیلات خودگردان و نفوذ در رأی مردم کرانه باختری از طریق معرفی شخصیتهای متخصص است.
هوشمندی عدم لیست مستقل در کنار اعلام حضور در انتخابات موجب نگرانی صهیونیستها شد. بهطور مثال روزنامه مشهور معاریو در یادداشتی با عنوان «راهکارهای اسرائیل و ابومازن برای به شکست کشاندن انتخابات شهرداریهای فلسطین» به قلم ران ادلست نوشت: «پس از اعلام برگزاری انتخابات شهرداریها در کرانه باختری و باریکه غزه، موجی از اضطراب و ناآرامی بر سرویسهای امنیتی سایه افکند و همین مسئله باعث شد که زئیف الکین از وزرای صهیونیستی اعلام کند که تصمیمات ابومازن دیگر اهمیتی ندارد و تشکیلات خودگردان از هم فروپاشیده است. ما باید وارد شهرهای کرانه باختری شویم و کنترل آنها را در دست بگیریم. مشکل اصلی این است که چطور میتوان در انتخابات شهرداریهای فلسطین که قرار است زیر نظر جامعه بینالمللی و نمایندگان کشورهای مختلف برگزار شود، دستکاری کرد محافل صهیونیستی پیشنهاد بازداشت دسته جمعی فعالان سیاسی حماس و تخریب زیرساختهای آن مانند درمانگاهها، محافل مردمی و مراکز آموزشی و غیره را دادهاند.»
لغو انتخابات، تسلیم شدن محمود عباس در مقابل فشار صهیونیستها
تصمیم حماس برای ورود به انتخابات بدون لیست مستقل و خنثی شدن نقشه تشکیلات خودگردان، برگزاری انتخابات را به یک فرصت عالی برای حماس تبدیل نمود. ترس صهیونیستها و فشار دیگر بازیگران منطقهای موجب شد در اقدامی بسیار تنش برانگیز برگزاری انتخابات از سوی دادگاه عالی فلسطین لغو شود. دادگاه عالی فلسطین علت لغو این انتخابات را طی بیانیهای اینگونه اعلام نمود: «در تصمیمات سیاسی باید به فلسطین بهعنوان یک کشور واحد نگریسته شود اما با عدم امکان برگزاری انتخابات در بیتالمقدس و مشکلات اجرایی برگزاری آن در غزه، تصمیم به تعویق انتخابات گرفته شد و تصمیم آتی برای برگزاری شدن یا نشدن انتخابات در ۳۱ شهریور گرفته خواهد شد». پیش از این انتخابات قرار بود در ۱۷ مهرماه برگزار شود که فعلاً لغو شده است.
در واکنش به این تصمیم از سوی دادگاه عالی سیاسی فلسطین، سخنگوی حماس اعلام نمود: «انتظار این دستور را داشتیم. فشارها در کرانه باختری متوقف نشده است. این دستور نشانگر پذیرش درخواست اسرائیل و هراس از پیروزی حماس است. این دستور سیاسی است. حماس همانند تمامی گروههای فلسطینی بر برگزاری انتخابات در موعد خودش اصرار دارد. این حق نباید لغو شود و هیچکس اجازه مداخله در امور فلسطین را ندارد.»
پیش از این رژیم صهیونیستی دخالت مستقیم خود را با دستگیری حسین ابوکویک نماینده حماس در کمیته مرکزی انتخابات شهرداریهای فلسطین در کرانه باختری آغاز نموده بود.
پیامدهای پیروزی حماس در انتخابات
اما آنچه موجب ترس رژیم صهیونیستی و مسئولان جنبش فتح از برگزاری انتخابات شده است پیامدهای ناشی از پیروزی احتمالی حماس در انتخابات است.
یکی از پیامدهای پیروزی حماس، نفوذ سیاسی و حضور نیروهای نزدیک به مقاومت در شهرها و روستاهای کرانه باختری و نزدیک به مناطق اسرائیلی نشین است. صهیونیستها معتقدند در صورت پیروزی حماس در برخی مناطق چون قلقیلیه، نابلس، طولکرم و ام الفحم، شاهد حضور حماس و نبردهای مسلحانه تا مرزهای ۱۹۴۸ خواهند بود و مناطق دیگر کرانه باختری چون شهرکها و مناطق مشور به مناطق b, c بر اساس پیمان اسلو ناامنتر از پیش خواهند شد. شاید به همین دلیل باشد که یوسی بیلن وزیر دادگستری اسبق رژیم صهیونیستی اعلام کرد که نباید به حماس اجازه مشارکت در انتخابات شهرداریها که قرار است اکتبر آینده برگزار گردد، داده شود؛ چرا که این کار با متون توافقنامه اسلو «ب» که سپتامبر سال ۱۹۹۵ میان رژیم صهیونیستی و سازمان آزادی بخش فلسطین به امضا رسیده است، مغایرت دارد. ترس صهیونیستها از ناامنی شهرکها و توقف فرآیند اشغال سرزمینهای کرانه باختری از طریق شهرکسازی را میتوان یکی از اصلیترین دلایل لغو و فشار برای تغییر روند کنونی در برگزاری انتخابات دانست.
یکی دیگر از پیامدهای انتخابات و پیروزی احتمالی حماس را میتوان نتیجه سیاسی آن دانست. این انتخابات را میتوان نخستین میدان سیاسی برای سنجش میزان موفقیت و اعتقاد مردم به دو جبهه سازش و مقاومت طی سالهای اخیر دانست و در حقیقت نقش رفراندومی بزرگ برای محمود عباس و مقاومت در کرانه باختری دارد. شکست محمود عباس و کاهش جایگاه این تشکیلات برای رژیم صهیونیستی خطر بزرگی است.
پیامدهای پیروزی احتمالی حماس عبارتاند از: رفراندوم ملی مقاومت در مقابل سازش، شکست کنترل انتفاضه، تهدید شهرکها و مناطق ۱۹۴۸ با افزایش نفوذ سیاسی مقاومت در کرانه باختری و کاهش مشروعیت و مقبولیت تشکیلات خودگران.
نتیجهگیری
تصمیم حماس برای شرکت در انتخابات شهرداریها موجب ترس صهیونیستها شد. دستگیری نماینده حماس در کمیته مرکزی انتخابات شهرداریها و اظهارات مسئولین و تحلیل گران اسرائیلی در خصوص پیامدهای پیروزی حماس و لزوم اقدام بهمنظور دستکاری، تخریب یا توقف روند انتخابات عینیترین نمونههای دخالت تلآویو در انتخابات تاکنون بوده است. فشار صهیونیستها و ترس تشکیلات خودگردان موجب صدور حکم لغو انتخابات از سوی دادگاه عالی فلسطین به بهانه عدم برگزاری انتخابات در قدس غربی، ناامنی در غزه و عدم یکپارچگی سیاسی در سراسر کرانه باختری و غزه شد.
برگزار نشدن انتخابات از سوی تشکیلات یک شکست بزرگ در تقویم سیاسی محمود عباس خواهد بود، لذا باید منتظر بود و نگریست که یاران محمود عباس و صهیونیستها به دنبال تغییر شیوه برگزاری انتخابات و حذف حماس و منطقه غزه از شرکت در صندوقهای رأی هستند یا لغو کامل انتخابات را به پیامدهای پیروزی احتمالی حماس ترجیح خواهند داد؟
*کارشناس مسائل فلسطین
نظر شما