۱۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۱۳

سومین دفتر «نامه‌هایی از پراگ» منتشر شد

سومین دفتر «نامه‌هایی از پراگ» منتشر شد

کتاب «روزی تو خواهی آمد» به‌عنوان سومین دفتر از مجموعه «نامه‌هایی از پراگ» به قلم پرویز دوائی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «روزی تو خواهی آمد» به عنوان سومین دفتر از مجموعه «نامه‌هایی از پراگ» به قلم پرویز دوائی به تازگی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است.

«نامه هایی از پراگ» عنوان مقالاتی است که به قلم پرویز دوائی در مجله جهان کتاب چاپ می‌شود و تا به حال دو کتاب «درخت ارغوان» و «به خاطر باران» از این مجموعه چاپ شده است.

دوائی در این نامه‌ها از غربت، هنر، فرهنگ و تاریخ ایران و اروپا می‌گوید. او در میان روایت های داستان‌گونه و گاه شعرگونه اش، از رویدادهایی در گذشته‌های نه چندان دور می‌نویسد؛ رویدادهایی اغلب شخصی و در مواردی اجتماعی و تاریخی که خود شاهد زنده آن‌هاست. این نامه‌ها، مانند اغلب نوشته‌های دوائی، رنگی از سینما و نوستالژی تهران دهه‌های ۲۰ - ۴۰ را دارد.

در قسمتی از کتاب «روزی تو خواهی آمد» می‌خوانیم:

این فیلم «علی بابا و چهل دزد» را بنده الآن که (در ته عمر) بهش فکر می‌کنم با یک تکان لذّت‌بخشی متوجه می‌شوم که حتی قبل از دیدنش انگار با آن آشنایی داشتم یا آماده پذیرشش بودم. درست مثل موردی که گفت: «...که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی»...

... صخره می‌رود کنار و دهانه غار باز می‌شود و از آن چهل سوار به بیرون می‌تازند و رئیس‌شان یک چیزی می‌گوید، یک وردی می‌خواند که صخره باز به هم می‌آید و دهانه غار بسته می‌شود و سوارها می‌روند و دور می‌شوند و بعدش پسره از مخفیگاهش در می‌آید و همان ورد را می‌خواند یا ورد دیگری را که صخره باز می‌شود، که پرده سینما با صدای خش‌خشی به کنار می‌رود، پسره می‌رود تو و این‌جا غار نیمه‌تاریکی است، تالار نیمه‌تاریکی است که دورتا دور چه همه رنگ‌های قشنگ پُرجلا گسترده‌اند، چه همه جواهر سبز و سرخ و زرد و آبی درخشان، چه غنایی از سکه‌های طلا، چه قالیچه‌های فاخر و چشم‌نوازی (در مقابل رنگ‌های خاکی بیابان برهوت، در مقابل رنگ‌های دیوارهای کاه‌گلی سر راه)، چه پارچه‌های زربفتی، همه از جنس «حُلّه‌های تنیده ز دل، بافته ز جان» از نوع آن «پرده‌های رویایی که(به قول کسی) با دست‌های پریان بافته شده...» (و این همه در یک روایت تصویری سریع و سرراست و بدون پشتک و وارو و در هر لحظه گویا و رسا، درست مثل روایت‌های نقّالی در کار قصه‌گویی فوق‌العاده جذابی، طی فقط ده یا دوازده دقیقه از زمان سینمایی).

...می‌رود بچه توی این غار و نور اندک آن تالار و رنگ‌های فریبنده‌اش به او پناه می‌دهند، و در گوشه‌ای برای کام تشنه او خمره آبی هست (مثل بشکه‌های آبی که برای نذر سر راه عابرها می‌گذاشتند) و بنده، آقای عزیز من، دیگر از این غار بیرون نیامدم، و هنوز که هنوز است در این تالار نیمه‌تاریک و خوش‌رنگ و نور مانده‌ام... «عقلا»ی قوم هم هر چه خواستند بگویند!»

این کتاب با ۱۶۸ صفحه و قیمت ۱۲۰ هزار ریال منتشر شده است.

کد خبر 3790234

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha