به گزارش خبرگزاری مهر، مفهوم خیر و شر از جمله مفاهیمی هستند که قدمت آنها با تاریخ بشری گره خورده است. این دو مفهوم در حقیقت مهمترین ابزار برای قضاوت امور بشری هستند.
با قدم گذاشتن بشر در مسیر تکامل، مفهوم خیر و شر نیز تا حدی پیچیده تر و گسترده تر شده و روشمند شدن قضاوت آنها مفهومی به نام دین را پدید آورد.
تمامی ادیان الهی و زمینی در یک نقطه با یکدیگر اشتراک دارند و آن هم معرفی خیر و شر بر اساس جهانبینی و آموزه های خود و قائل بودن مرز میان این دو مفهوم است.
کاربرد و حدود و سغور ادیان نیز مانند بسیاری از مفاهیم بشری از گذشته های دور تا کنون دستخوش تغییرات متعدد و گسترده ای شده است. یکی از موضوعات نام آشنا و البته پیچیده موجود در مباحث دین شناختی، نسبت دین با سیاست و سایر حوزه های اجتماعی و عام است.
حقیقت این است که در طول تاریخ هیچ ابزاری به جز دین تا این اندازه قدرتمند نبوده که بتواند در معادلات مربوط به قدرت و حکومتداری دخالت داشته و یا تغییر ایجاد کند. برای اثبات این موضوع می توان از حکومت های مصر و یونان باستان که کاملا مبتنی بر دین بودند و یا حکومت کلیسا و کنیسه یاد کرد.
اما با از بین رفتن بساط حکومت کلیسا تا کنون، می توان ادعا کرد که حاکمیت دینی نسبتا به حاشیه رانده شد و همواره سعی می شده در قالب مکاتب و اندیشه هایی چون سکولاریسم و یا حتی آتئیسم، تاثیر و دخالت دین بر سیاست را نادیده گرفته و به شکلی فزاینده آن را انکار کنند.
مفاهیمی چون جنگ های مذهبی در خاورمیانه و آفریقا و یا به وجود آمدن تروریسم مذهبی تحت لوای گروه هایی چون القاعده، طالبان، رِد کراس و غیره، متفکرین و دانشمندان حوزه روابط بین الملل را بار دیگر به این فکر واداشتند که اگر دین به واقع در سیاست نقشی ندارد، پس منشاء چنین درگیری های دینی در سرتاسر جهان چیست؟ چگونه می شود در قرن بیستم حتی کشوری مانند اسرائیل را بر مبنای یک دین و آموزه های شریعت بنا کرد؟ مبنای انقلاب ایران چه بود؟ جنگ یمن بر سر چیست؟ اینها سوالاتی هستند که به راحتی می توان در ادعای آن دسته از متفکرین که معتقدند می توان سکولاریسم را در مرحله عمل نیز به اجرا درآورد مطرح کرد.
«شیرین هانتر»، متفکر ایرانی – آمریکایی و استاد دانشگاه «جرج تاون» آمریکا در کتاب اخیر خود با نام «خدا در کنار ما» که توسط انتشارات « راومن اند لیدلفیلد» منتشر شده، به بحث بسیار مهم نقش دین در مسائل بین المللی پرداخته است.
این استاد مسائل سیاسی و دین شناسی در کتاب خود به نقش دین در حل و یا دامن زدن به بحران های بین المللی پرداخته است. وی با معرفی چارچوبی تحلیلی و علمی، مفاهیم متداولی چون منافع دولت، عوامل محیطی و هویت ملی را با معرفی نقش دین در سیاست بین الملل به چالش کشیده و علیرغم نظر سکولارها، معتقد است نقش مذهب در مسائل بین الملل نقشی بزرگ و غیر قابل حذف است که بدون توجه به این موضوع نه تنها نخواهیم توانست چارچوب تحلیل مناسب و صحیحی از مناقشات مبتنی بر دین در عرصه بین الملل داشته باشیم، بلکه قادر به حل چنین منازعاتی هم نخواهیم بود.
نظر شما