به گزارش خبرگزاری مهر، شیخ حسین انصاریان در جمعی از مردم دوستدار اهل بیت(ع) و محبین آل الله خوی با اشاره به توجه قرآن کریم به تجارت سودمند اظهار کرد: از جمله سورههایی که تجارت سودمند و با منفعت در آن مطرح است سوره مبارکه فاطر است و اگر بنا باشد به صورت عمقی، درباره آیاتی که تجارت را مطرح کرده، بحث بشود، جلسات واقعاً زیادی را میطلبد؛ چرا که یک سلسله لطائف، دقایق و حکمتها در باطن این آیه است که پرونده بسیار مفصلی است.
وی ادامه داد: در این آیه از قرآن کریم آمده است: «إِنَّ اَلَّذِینَ یَتْلُونَ کِتٰابَ اَللّٰهِ وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا وَ عَلاٰنِیَةً». در این آیه، «اولئک» به معنی کسانی است که اهل تلاوت و اقامه نماز هستند، نه قرائت نماز و هم در ظاهر یعنی جلوی چشم مردم، و هم در باطن اهل پول خرج کردن هستند.
این مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: «ربّ حامل فقه الی من هو افقه منه»، یعنی چه بسا کسی، علم و حقیقتی را نمیفهمد ولی وقتی که پخش میکند فهمیدهتر از خود او کم نیست، آنها میفهمند پس تو حرف را نگه ندار و حرف خدا، حرف انبیاء وائمه(ع)، را پخش کن.
انصاریان با اشاره به تأثیرات چنین اقدامی اظهار کرد: چنین رفتاری در کسیکه اهلش است و در خانواده وی ایجاد تحول میکند. چنین اتفاقی هم زیاد رخ داده است. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) درباره افراد اهل دل میفرمایند: چنین افرادی، بدنهایشان در دنیاست اما ارواحشان در عالم قدس است و روحشان در اینجا نیست.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که «این روح کجاست؟» اظهار کرد: درک ارزش روح بسیار سخت است. قرآن کریم میفرماید: «نفخت فیه من روحی» یعنی روح، دم الهی است. نفخه به معنای دم است. قرآن میگوید: این روح در بدن مردم، دم و نفخه من است و هیچکس در این روح دخالت ندارد؛ چراکه برای ساختن بدن انسان، عناصر مادی را جمع کرده و ترکیب آن را ایجاد کردم اما روح، دم الهی و بالاترین امانت پروردگار است.
این مفسر برجسته قرآن کریم ادامه داد: بدترین مردم، خائنان به روح هستند که قاتل روح شده و یک انسان را بکشند. بهترین مردم هم امانتداران روح هستند که این روح پاک سالم را بعد از هفتاد یا هشتاد سال به وسیله ملک الموت به وجود مقدس حق برمیگردانند، اینها بهترین مردم و امانتدار هستند.
انصاریان خاطرنشان کرد: چنین افرادی، جلوی چشم مردم، مسجد، درمانگاه و مدرسه میسازند و ریا نمیکنند. اگر دلشان را بشکافی که چرا علانیة کار میکنند در علانیتشان معلم میشوند و میخواهند به مردم، راه و روش الهی و قرآنی را یاد بدهند که بخیل نباشند و ثروتشان را به کمربند بخل نبندند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الله میراث السماوات و الارض» یعنی کل ثروت آسمانها و زمین برای من است، شما ثروتمند جانشین من در این ثروت هستید نه مالک، «وَ أَنْفِقُوا مِمّٰا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ» ﴿الحدید، ۷﴾.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت خلیفه اللهی انسان اظهار کرد: خداوند متعال به انسان میفرماید: من تو را در این ثروت به عنوان خلیفه خودم قرار دادم؛ بنابراین همانگونه که من برای کل جهان و مخلوقات هزینه میکنم، تو هم در هزینه کردن، جانشین من هستی و اگر بُخل کنی، از جانشینی من میافتی و ابلیسصفت خواهی شد.
انصاریان با اشاره به حسادت عجیب شیطان اظهار کرد: شیطان موجود عجیبی است و به دلیل بخلش به پروردگار گفت «قٰالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ» یعنی دلم نمیآید یک نفر از بندگانت به بهشت بروند. اینقدر بخیل است که میگوید برای من لذت دارد که کل بندگانت را در جهنم بریزم. خداوند متعال در پاسخ به شیطان فرمود: من جلویت را نمیگیرم ولی من برای بندگانم، پیغمبر و کتاب و امام میفرستم، آنهایی که به حرف تو گوش ندادند برای من و آنهایی هم که به حرف تو گوش دادند، برای تو.
این مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: چقدر زیباست که انسان با مایه دست، عقل، و قلب خود به معلم دیگران تبدیل شود یعنی به نیابت از خداوند برای رشد دادن نهال وجود آدمیان تلاش کند. خداوند متعال در آیه ۲۹ سوره مبارکه فاطر میفرماید: «إِنَّ اَلَّذِینَ یَتْلُونَ کِتٰابَ اَللّٰهِ وَ أَقٰامُوا اَلصَّلاٰةَ وَ أَنْفَقُوا مِمّٰا رَزَقْنٰاهُمْ سِرًّا» خداوند در این آیه میفرماید که به شما، علم، وجاهت، بیان، فکر و ثروت دادم بنابراین از آن در راه خدا انفاق کنید.
وی اظهار کرد: حضرت امام حسین(ع) در شب عاشورا به قمر بنی هاشم(ع) فرمود: اینها میخواهند در این عصر تاسوعا به ما حمله کنند، برو به آنها بگو، برگردند و تا فردا به ما مهلت دهند که من امشب کار دارم. من عاشق تلاوت قرآن هستم. بگو امشب ما را نکشید و رهایمان کنید تا قرآن، نماز و دعا بخوانم.
انصاریان در ادامه به بیان خاطرهای از زندگی خود پرداخت و اظهار کرد: یک داستان جالبی برایتان بگویم، حدود بیست سال پیش، در یکی از شهرهای استان شیراز برای منبر دعوتم کردند، آن وقت خیلی سرحال بودم. منبرشان بعد از ظهر بود، گفتند شب اینجا نمیآیند منبر. یک حسینیه داشتند دو هزار متر پر هم میشد، یک روز نیم ساعت مانده به اذان مغرب، منبر که تمام شد آمدم بیرون که کسی با لباسها و کفش معمولی آمد و جلویم را گرفت و گفت نمیگذارم بروی منزل آقایی که دعوتت کرده و باید با من بیایی تا یک جا، یک چیزی را نشانت بدهم بعد برو، گفتم فردا گفت نه، فردا و پس فردا نمیشود. خیلی هم عادی برخورد میکرد فکر میکرد که من برادرش یا شاگردش یا کارگرش هستم. من هم لذت میبردم که با این برخورد هی دارد سوزن میزند و بادم را خالی میکند، خدا کند همیشه بغل دست آدم تا آخر عمر یکی باشد که مدام باد آدم را خالی کند وگرنه آدم میترکد و نابود میشود.
وی ادامه داد: معطلش کردم که مدام با من همانند یک انسان معمولی صحبت کند، گفتم نمیآیم، گفت مگر دست خودت است؟ مچ دستت را میگیرم و میبرمت، تو کی هستی که نیایی، هی ادامه داد. چه لذتی دارد که خدا یکی را کنار آدم قرار بدهد که غرور انسان را از بین ببرد. این نعمت خداست. این خوب نیست که مدام کنار ما بیایند و با عناوینی همانند استاد و... ما را خطاب کنند؛ چراکه این باد هم باد ابلیسی است.
این مفسر برجسته قرآن کریم در پایان درباره پاداش کسانی که انفاق میکنند عنوان کرد: قرآن درباره چنین اشخاصی اظهار میکند که پاداش تمام دوره عمرشان را به طور کامل میدهم و تمام خطاهای گذشته و لغزشهایشان را هم میبخشم.
نظر شما