خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: منصور پورحیدری ممنوع الملاقات است. مرد جنتلمن استقلال حال و احوالش خوب نیست و این خبر اصلا برای آنها که پورحیدری را از نزدیک می شناسند قابل باور نیست.
منصورخان موفق ترین مربی داخلی بعد از انقلاب در ایران است. کسی که از کپنهاک تا بانکوک همه او را می شناسند، بزرگ مردی که توانست در فوتبال ایران، هم جنتلمن باشد و هم به شدت با دیسیپلین. در واقع او از هیچ طرف بام برای مربیگری نیفتاد. پورحیدری جزو معدود مربیان موفقی است که توانست اقتدار مربی را با ادبیات و رفتار توام با احترام مخلوط کند و به این فکر نباشد که حتما در رسانه ها کارهایش را جلو ببرد.
پورحیدری به یک دلیل مشخص سال های سال در استقلال ماند و هر مدیر و هر سرمربی که به این تیم می آمد پورحیدری را گزینه اول خود می داند. او یک بار حتی تیم ملی ایران را هم به خاطر استقلال رها کرد و در فاصله ۲۴ ساعت مانده تا دربی به استقلال آمد. عشق او به استقلال اصلا جدید نیست او در جوانی حتی به همراه خانم دکتر شجاعی برای تشویق تیم بسکتبال استقلال هم به استادیوم ها می رفت و تیم را تشویق می کرد. بعدها وی در قامت مربی قرار گرفت و این تیم را صاحب مربی کرد که حتی قهرمانی آسیا را هم برای این تیم رقم زد.
در ایام انقلاب و آن روزها که دوره گذار بود، منصور پورحیدری لباس و توپ تیم را بدون پول در صندوق عقب اتومبیلش انداخت و حتی یک ملک خود را هم فروخت تا استقلال در این دوره زنده بماند.
پورحیدری همیشه با مدیران در احترام کامل جر و بحث می کرد و کارهای تیم را جلو می برد. به عنوان مثال می توان اینگونه برداشت کرد که اگر وی پس از آن سفر تبریز و دمای زیر صفر درجه سال قبل مریض نشده بود، امکان نداشت استقلال پس از از دست دادن ریوالدو و کرار دور خود بچرخد و بدون پلی میکر فصل را سپری کند. او حتما در نیم فصل برای این معضل مدیران را وادار می کرد تا یک پلی میکر برای مظلومی بگیرند اما او نبود و استقلال در نیم فصل هیچ بازیکنی نگرفت به جز مهدی مومنی که مهاجم بود و البته تقریبا تا آخر فصل هم بازی نکرد.
پورحیدری پس از آن با وجود بیماری در اتومبیل خود در محل تمرین می نشیند و همه چیز را تحت کنترل می گیرد. آن روزها که پورحیدری با رسانه ها سرشاخ شد تا بازیکنانش بلافاصله پس از بازی در حالی که آدرنالین خونشان بالا بود و روحیه جنگجویی داشتند مقابل میکروفون ها قرار نگیرند، روزهای سختی برای پورحیدری جنتلمن بود. آن روزها رسانه ها عادت داشتند که هر کجای زمین با بازیکن مصاحبه کنند اما پورحیدری مانع این کار شد و پس از آن کنفدراسیون فوتبال آسیا قوانین استاندارد را وارد ایران کرد و میکسدزون و اتاق کنفرانس باب شد.
پورحیدری هیچ کدام از کارهایش را در رسانه ها معرفی نمی کرد، هیچ کدام از رفتارهایش را در رسانه ها بزرگ نمایی نمی کرد در حالی که بسیاری از تصمیم های استقلال را یا او می گرفت یا اینکه از منظر فنی همه را مجاب می کرد کاری را که می خواهد انجام دهند. مدیران هم که به او اعتماد داشتند و رفتار غیر رسانه ای و عدم خود نمایی را در او می دیدند پا به پای پورحیدری برای استقلال می کوشیدند.
یک بار در اهواز که استقلالی های پرتعدادی دارد و در هتل پارس مردم با عبور از دیوار انسانی حراست هتل همزمان با حضور استقلال به لابی رسیدند. تقریبا هزار نفر در محوطه ای قرار گرفتند که ظرفیتش شاید پانصد نفر هم نبود. این ازدحام جمعیت پورحیدری را به شدت نگران کرد. نگران هرگونه اتفاقی که ممکن بود در میان آن جمعیت رخ بدهد. منصورخان سکویی پیدا کرد و بالا رفت.
مردم و بازیکنان را صدا زد آن هم در حالی که صدا به صدا نمی رسید. منصورخان فریاد زد که بازیکنان استقلال باید تا سه دقیقه دیگر در اتاق هایشان باشد. آنجا در لابی هتل که کاری از نیروی انتظامی و حراست بر نمی آمد بازیکنان که هفت تای آنها ملی پوش بودند با شنیدن صدای پورحیدری که روی سکو فقط به ساعتش نگاه می کرد. کوشیدند خود را به آسانسور برسانند. مردم هم که برای او احترام قائل بودند کمی سعی کردند فضا ایجاد کنند و به این ترتیب قبل از سه دقیقه بازیکنان به آسانسورها رسیدند و به اتاق هایشان راهنمایی شدند. آن روز استقلال در همان هتل دو مصدوم داد هم بیک زاده مصدوم شد و هم فرهاد مجیدی.
با این حال مصدومیت ها بسیار اندک بود. در واقع آن روز اقتدار و احترام پورحیدری استقلال را از یک فاجعه بزرگ نجات داد. فاجعه ای که بعید می دانیم سرپرست دیگری بتواند آن را با این شکل مدیریت کند و حتی مردم هم کمک کنند تا خواسته سرپرست استقلال بر آورده شود.
پورحیدری هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی قهرمان باشگاه های آسیا شده است. پس از آن هم در استقلال قهرمانی های زیادی را تجربه کرده است. این دست آوردها اتفاقی نیست. او تیز بین، دقیق، منظم و باهوش است و قابل اعتماد.
...اما این مرد امروز ممنوع الملاقات است. ممنوع الکار است. ممنوع است. خیلی ها دوست ندارند او را در این شرایط ببینند. مرد مغروری که غرورش جذاب است و شاید اصلا دلش نخواهد کسی او را اینچنین ببیند.
پورحیدری خانواده متعهد و بسیار محترمی هم دارد. خانم دکتر شجاعی، علی و عسل پورحیدری هر سه برای بلند شدن و ایستادن منصور استقلالی ها و منصور ایرانی ها که همه پرسپولیسی ها هم او را دوست دارند سنگ تمام گذاشته اند. امیدواریم این تلاش برای آنها به نتیجه برسد و منصور پورحیدری را با همان جذبه و منطق فوق العاده دوباره روی نیمکت استقلال ببینیم.
نظر شما