خبرگزاری مهر،گروه جامعه- مهدی محمدی: سال ٨٩ به دعوت دفتر منطقه ای سازمان بهداشت جهانی با جمعی از دوستان سفری به قاهره داشتم، آن موقع هنوز حسنی مبارک بر سر کار بود و خبری از بیداری اسلامی نبود. در یکی از آخرین روزهای سفرمان، رییس دفتر حفاظت منافع کشورمان در مصر اصرار کرد که ما را به نقطه ای از قاهره ببرد و تاکید کرد که درست است مصر را با اهرام ثلاثه و ابوالهول می شناسند، اما اگر بدون دیدن چهره پنهان قاهره از مصر بروید حسابی ضرر کرده اید.
به اتفاق به منطقه ای به نام المقابر رفتیم و با کمال تعجب مردمی را دیدیم که وسط گورستان شهر زندگی می کردند. زنها در کنار قبرها مشغول شستشو و پخت و پز بودند و مردها هم در رفت و آمد. آنقدر با قبرستان عجین شده بودند که دولت مجبور شده بود برایشان آب و برق هم بکشد!
در همان نگاه اول چیزی که توی ذوق می زد تاثیر همنشینی با مردگان و زندگی در میان قبرها بر ظاهر و رفتار این مردان، زنان و کودکان بود. یاس و ناامیدیشان مثل پتک روی سر هر بیننده ای فرود می آمد. دیدن این میزان از استیصال که آدمی را به همنشینی دائمی با گورها می رسانٓد، سخت و جانکاه بود.
آن روز با هزارها سوال از لابه لای قبرهایی که برای عده ای خانه شده بود عبور کردیم و شاید هنگام ترک گورستان نفس راحتی کشیدیم که چه خوب که ما در شهرمان اگر چه فقر و تنگدستی داریم اما خدا را شکر از این دست صحنه ها نداریم.
حالا بعد گذشت ٦ سال تصاویری که همشهریان ما را، کودکان و زنان هموطن ما را ، در قبرها نشان می داد و خبرمان می کرد که دیوار به دیوار ما در این شهر درندشت مردمی در گورها آشیانه کرده اند و شب ها سر بر خاک سرد قبرستان می گذارند چنان شوکی به همه ما وارد کرده که هیچکداممان را یارای فکر کردن هم نیست.
ظاهرا روزگاری که المقابرِ قاهره را دیدم خیلی خوش خیال بودم که گمان می کردم محال است چنین تصویری را در شهر و دیارمان ببینم. گمان می کنم هیچکداممان در این غصه حتی حوصله محکوم کردنِ هم را هم نداریم .در این بی رحمی همه ما سهم داریم.
* کارشناس مسائل شهری
نظر شما