۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۷

همایون همتی:

تلقی های نادرستی از عرفان در جامعه ما وجود دارد/ چهار سفر عرفانی

تلقی های نادرستی از عرفان در جامعه ما وجود دارد/ چهار سفر عرفانی

همایون همتی گفت: تلقی‌های نادرست از عرفان و داوری‌های متناقض در این باره فراوان است. عرفان مختص هیچ نظام فلسفی یا دین خاصی نیست و میراث مشترک و عامی است که در همۀ فرهنگ‌ها وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، حسینیۀ ارشاد در ادامه برگزاری سلسله نشست های آفاق اندیشه در تاریخ یکشنبه ۲۴/۲/۹۶ از ساعت ۱۶ تا ۱۸ میزبان همایون همتی بود. وی در این جلسه درباره سفرهای عرفانی، تعریف و جایگاه عرفان اسلامی صحبت کرد.

همتی گفت: در جامعه ما تلقی‌های نادرست از عرفان و داوری‌های متناقض در این باره فراوان است. عرفان مختص هیچ نظام فلسفی یا دین خاصی نیست و میراث مشترک و عامی است که در همۀ فرهنگ‌ها وجود دارد. از عرفان کلاسیک یونانی گرفته تا قرون وسطی، تا عرفان یهودی و مسیحی، افلوطینی تا عرفان هندی و چینی و ایرانی تا عرفان‌های عصر جدید (New Age). امروز پژوهشگران عرفان تلاش می‌کنند وجه مشترک آنها را کشف کنند و با وجود همۀ تفاوت‌ها تمام آنها را تحت عنوان عرفان دسته بندی می‌کنند.

وی ادامه داد: برخی عرفان‌پژوهان معتقدند چون عرفان از جنس وجدانیات، کیفیت‌ها و احساسات روحی (Spiritual feelings) است و از جنس مفهوم نیست، تعریف‌ناپذیر (Indefinable) است: بنابراین مثل امید، اشتیاق، عشق‌ورزیدن یا خواب‌دیدن قابل توصیف نیست و فرد باید آن را تجربه (Experience) کند تا دریابد. در مقابل، بعضی معتقدند عرفان قابل تعریف و بیان‌پذیر است و می‌توان روایتی از آن به دست داد. آنها عرفان را به تجربه شهودی (Unitive experience ) یا تجربه وُحدانی (Intuitive experience) تعریف می‌کنند. تجربه‌ای که انسان در آن احساس برآمدن و عروج می کند. با مبدأ عالم تماس می‌گیرد و به روشن‌شدگی‌روح و اشراق (illumination) می رسد.

وی افزود: پروفسور راینولد نیکلسون ۲۵ سال روی مثنوی و عرفان اسلامی تحقیق کرده و ۱۴ نسخه مثنوی را تطبیق داده است. او در کتاب پیدایش و سیر تصوف می گوید تا قرن ۵ بیش از ۳۰۰ تعریف از عرفان و تصوف از کسانی مثل بایزید، هجویری، نوری، خرّاز وغیره جمع آوری کرده است. در عصر شکوفایی عرفان اسلامی (قرن ۶ و ۷) نوع دیگری از آن به وجود آمد که عرفان فلسفی‌مآبانه و نوعی هستی شناسی (ontology) بوده است که به آن عرفان نظری (Theoretical) می‌گویند و به دست ابن عربی، اهل اندلس اسپانیا بنیان گذاشته شد. او ۹۰ استاد و ۱۴۰۰ اثر داشته و ۳۰ سال آخر عمر خود را مجاور و مقیم مکه و خانه کعبه بوده است. او برای عرفان اسلامی، موضوع، مبادی و غایت تعریف کرد. پس از او فرزندخوانده‌اش صدرالدین قونوی، راه او را ادامه داد. موضوع عرفان، شناخت خداوند و رسیدن به وجود لابشرط مَقسَمی است. روش عرفان علم حضوری است نه علم حصولی و از راه معرفت قلبی و باطنی است. استاد می‌خواهد و سیر و مراحل و منازلی دارد: از مقامات تبتّل تا فنا    پله پله تا ملاقات خدا

این استاد دانشگاه گفت:  در هر منزل و مرحله‌ای حالات، مقامات و قدرت‌هایی به سالک روی می‌کند. سیر و سلوک را عرفان عملی (Practical) می گویند. در عرفان عملی سالک باید استاد ببیند، ریاضت بکشد و مثل فردی که رژیم تغذیه گرفته سختی بکشد تا قدرت‌های روحی‌اش شکوفا شود.

وی افزود: محققان عرفان را به چهار بخش تقسیم کرده و بحث می کنند که عرفان خود آن تکنیک‌ها است یا حالاتی که از آنها حاصل می‌شود: جهان‌بینی و هستی‌شناسی عرفانی، اعمال، برنامه‌ها، توصیه‌ها و تکنیک‌ها، حالات و نتایج و مشاهدات عارفان و خواب ها و رؤیاها کسانی مثل والتر ترنس استیس در کتاب عرفان و فلسفه (که در زبان انگلیسی بی نظیر است) عرفان را نتایج این تکنیک‌ها و اعمال می‌دانند اما به نظر من بحث بیهوده‌ای است و تمام این مجموعه چهارگانه را می توان عرفان نامید. تنها کتابی که با کتاب استیس توان رقابت دارد کتاب پروفسور استیون کتز درباره عرفان اسلامی است. کتاب پروفسور الکساندر نایش هم خواندنی است: Islamic Mysticism a Short History (تاریخچه مختصر عرفان اسلامی).

وی ادامه داد:  سرمایۀ عارف نقد است. او همه چیز را می‌بیند آن هم در بیداری نه در خواب و رؤیا! با مطالعه و حفظ کردن مثلاً ۵۰ هزار بیت کسی عارف نمی‌شود. عرفان حاصل سیر و سلوک است. سفر است، رفتن و رسیدن است. به عزم مرحلۀ عشق  پیش نه قدمی    که سودها کنی ار این سفر توانی کرد

همتی گفت: ممکن است کسی عرفان‌پژوه باشد اما اصلاً مسلمان و معتقد نباشد چنانکه نمونه‌هایش در دانشگاه‌های دنیا بسیار است.

وی سپس به چهار سفر عرفانی اشاره و شرح آنها پرداخت:

۱-  سفر من الخلق الی الحق: مسافرت از مردم تا خدا
۲- سفر بالحق فی الحق :مسافرت با خدا دربارهٔ خدا
۳- سفر من الحق الی الخلق بالحق: مسافرت از خدا تا مردم با خدا
۴- سفر فی الخلق بالحق: مسافرت درمیان مردم با خدا

وی در ادامۀ سخنان خود به کتاب ولایت نامه و رساله توحید علامه طباطبایی (ره)، مصباح الهدایه إلی الخلافة و الولایه امام خمینی (ره)، آشنایی با علوم اسلامی شهید مطهری، اسفار ملاصدرا، اشارات ابن سینا، دیدگاه‌های آیت الله جوادی آملی، علامه حسن زاده آملی، و نیز برخی عرفای بزرگ معاصر مثل آیت‌الله قاضی، آیت‌الله شاه آبادی و آیت‌الله بهجت اشاره کرده و برخی آیات و روایات درباره عرفان، معرفت قلبی و شهودی را خواند.

کد خبر 3980167

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha