خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ: او را باید رکورددار تغییر نام و تغییر چهره در مبارزات انقلابی مردم ایران دانست؛ شخصیتی که بیش از ۱۵ سال، مخفیانه زندگی کرد و از دست ماموران آموزش دیده ساواک رژیم ستمشاهی، از شهری به شهری و از کشوری به کشور دیگر می گریخت؛ اما تسلیم نمی شد.
سخن از مجاهد مظلوم و سختکوش ملت ایران، سید علی اندرزگو است. از همان کودکی به کسب و کار مشغول شد تا کمکی برای امرار معاش خانواده خود باشد. پس از رسیدن به سن مدرسه، به مدرسه رفت و البته همچنان از کارگری ارتزاق می کرد. پس از مدرسه بود که به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شد و بر این اساس، روزها در نجاری کار می کرد و شبها درس می خواند تا علوم آل محمد (ص) را بیاموزد. کم کم آگاهی های زیادی از اوضاع زمانه کسب کرد و بر این اساس، حضوری فعال در قیام ۱۵ خرداد داشت که به دستگیری و شکنجه وی منتهی شد.
سید علی تنها ۱۶ سال داشت که با اندیشه گروه فدائیان اسلام آشنا شد و به آنان پیوست و مبارزات مخفی خود را آغاز کرد.
پس از مدتی، سید علی در شاخه نظامی فدائیان اسلام حضور یافت که ترور حسنعلی منصور، نخست وزیر خائن وقت در همان ایام و در عملیات بدر با حضور شهیدان بخارایی، نیک نژاد، امانی و صفارهرندی، از جمله اقدامات آنان بود که سید علی اندرزگو هم نقش فعالی را در آن ایفا نمود. سید علی پس از این ترور، به صورت غیابی محاکمه و به اعدام محکوم شد؛ در حالیکه او به عراق گریخته بود تا از محضر حضرت امام خمینی بهره مند شود، از درس ایشان کسب فیض کند و در عین حال اعلامیه های ایشان را به داخل کشور منتقل نماید.
همین سبب شد تا ساواک، جایزه ای به ارزش شش میلیون تومان – که در آن زمان، پول هنگفتی محسوب می شد - برای دستگیری اندرزگو به عنوان پاداش مطرح نماید و حتی برای ارائه خبری هر چند کوچک از او هم جایزه بگذارد؛ اما سید علی باهوش تر از این ها بود.
او از این زمان به بعد، زندگی مخفیانه مبارزاتی خود را آغاز کرد؛ اقدامی که تا حدود ۱۵ سال تداوم یافت.
مدتی بعد، سید علی با هویتی جدید – و با نام شیخ عباس تهرانی - به ایران بازگشت. او هرگاه در موقعیت های مختلف، در معرض شناسایی قرار می گرفت، تغییر هویت و چهره می داد و یا به شهرهای دیگر و از جمله برخی شهرهای کشورهای منطقه، می گریخت. او در کشورهای همسایه به دنبال خرید سلاح می رفت و با خرید آنها و جاسازی در لوازم خانگی، آنها را به داخل کشور منتقل می کرد تا در اختیار انقلابیون قرار گیرد.
در این زمان او به همراه همسر خود، زوجی مبارز را تشکیل داده بودند و در مسیر آرمانهای خود، جانفشانی می کردند.
این عالم انقلابی و مبارز فداکار سرانجام در مانند چنین روزی، یعنی در نوزدهمین روز از ماه رمضان سال ۱۳۹۸ هجری قمری و تنها چند ماه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در حالیکه از طریق شنود تلفنی مورد شناسایی قرار گرفته بود، در یکی از کوچه های تهران، محاصره شد و در نهایت با زبان روزه و به ضرب گلوله های متعدد از سوی ماموران رژیم ستمشاهی، به افتخار شهادت نائل آمد و این در حالی بود که در لحظه شهادت، تنها ۳۹ بهار از زندگی مجاهدانه اش را پشت سر گذاشته بود.
پس از شهادت حجت الاسلام سید علی اندرزگو بود که ساواک، همسر و ۴ فرزند او را هم دستگیر کرد تا شاید اطلاعات جدیدی از مبارزان انقلابی به دست آورد.
شهید اندرزگو نه تنها در نگاه حضرت روح الله (ره)، بلکه در نگاه سایر شخصیتهای انقلاب و از جمله رهبر مجاهد و جانباز انقلاب هم، مجاهدی نستوه و باارزش تلقی می شود. معظم له بیانات متعددی درباره آن شهید سرافراز ایراد فرموده اند که از آن جمله می توان به این مورد درباره اخلاص و ولایتمداری آن شهید اشاره کرد:
"گروهک های بسیاری تلاش کردند شهید اندرزگو را جذب خود کنند اما او جذب این گروهک ها نشد؛ چرا که وی در خط امام و یک روحانی بود."
و امروز، همانگونه که ۳۹ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد، سی و نهمین سالروز شهادت سید علی اندرزگو هم هست؛ شهیدی که انقلاب اسلامی ایران بدون شک مدیون رشادتها و ایثارگری های اوست. روحش شاد و یادش گرامی.
نظر شما