به گزارش خبرگزاري مهر، در تحليلي كه بر سايت اينترنتي شوراي روابط خارجي آمريكا منتشر شده است ، بدون توجه به ماهيت صلح اميز بودن برنامه هسته اي ايران و تسليحاتي بودن برنامه هسته اي كره شمالي ادعا شده است : هم اكنون ما در توقف برنامه هسته اي كره شمالي شكست خورده ايم، جلوگيري از ايران در جهت طي همان مسير براي ما لازم الاجراتر است .
"مكس بوت" (Max Boot ) عضو ارشد مطالعات امنيت ملي آمريكا و نويسنده اين تحليل به زعم خود مدعي مي شود:" تنها تحريمي كه ممكن است در واقع بر ايران تاثيرگذار باشد، تحريم صادرات نفت خام و واردات نفت تصفيه شده است، اما اين امر نيازمند يك تلاش متمركز بين المللي است. شوراي امنيت ممكن است بخواهد تا قطعنامه هايي را در محكوميت ايران تصويب كند ، اما بعيد است كه به تحريمها به مسئله نفت توجه زيادي داشته باشند."
به گزارش مهر، راهكار بحث برانگيز نويسنده در حالي است كه بسياري به اين حقيقت اشاره مي كنند كه تحريم نفتي ايران به بي ثبات شدن بازارهاي نفتي منجر مي شود و بهاي نفت بسيار افزايش خواهد يافت.
وي در ادامه با ناديده گرفتن حمايت جامعه ايراني از برنامه هسته اي صلح آميز خود به عنوان راهكار به زعم خود دو گزينه را پيشنهاد مي دهد: "ديدگاههاي " نرم" و" سخت" براي تغيير نظام!"
به گفته وي، ديدگاه نرم پيشنهاد يك معامله بزرگ با ايران است :" اگر شما برنامه هسته اي خود را به گونه اي قابل تاييد كنار بگذاريد، آمريكا تحريم ها را لغو مي كند، روابط ديپلماتيك خود را دوباره از سر مي گيرد و از ورود ايران به سازمان تجارت جهاني حمايت مي كند. به عنوان بخشي از اين معامله ، آمريكا مي تواند التزام دهد كه از زور براي براندازي نظامي ايران استفاده نمي كند. در واقع با ايجاد يك سفارت در ايران و باز كردن روابط فرهنگي و اقتصادي بيشتر با غرب ، ما ممكن است بتوانيم اقدامات بيشتري را براي تغيير نظام انجام دهيم."
در ادامه اين تحليل ادعا شده است :" بنابراين ما بايد در مورد يك ديدگاه سخت تر در جهت تغيير نظام فكر كنيم. آمريكا اخيرا كمك خود را براي توسعه دموكراسي در ايران از 3 ميليون دلار تا 76 ميليون دلار افزايش داده است. اگر ما جدي هستيم ، بايد پول بيشتري را هزينه كنيم و بايد امكان فراتر رفتن از اقدامها براي تغيير نظام را مد نظر داشته باشيم. اما شايد ما بتوانيم آنچه را كه ايرانيها براي ما در عراق انجام مي دهند در مورد خودشان انجام دهيم كه همان ارسال سلاح و پول به گروههايي است كه نيروهاي ما را به كشتن مي دهد."
به گزارش مهر، نويسنده در ادامه ادعاهاي خود مي نويسد:" يك حقيت در مورد ايران اين است كه تنها 51 درصد از جمعيت آن فارس هستند. بقيه جمعيت اين كشور متشكل از اقليتهاي قومي است كه بسياري از آنها سركش هستند، البته گروههاي مخالف ديگري نيز وجود دارند. از زمان حمله آمريكا به عراق، نيروهاي آمريكايي هزاران نفر از فعالان گروهك منافقين را بازداشت كرده اند؛ آمريكا مي تواند آنها را آزاد كند تا جنگي را در مرزبه راه بيندازد."
نويسنده با اذعان به وجود موانع زياد در اين راه مي نويسد:"مشخص نيست كه حتي با حمايت كامل آمريكا، ما بتوانيم يك آشوب فعال را منسجم كنيم. حتي اگر بتوانيم چنين كاري را انجام دهيم، حمايت ما مي تواند با واكنش روبرو شود و مردم ايران را در سراسر كشور متحد كند. همچنين چنين نتيجه اي در صورت حمله به تاسيسات هسته اي ايران محتمل است. اين گزينه تنها گزينه جدي براي سياست كنوني دولت بوش است كه در صورتي مطرح مي شود كه مذاكرات از طريق قطعنامه هاي بدون استحكام سازمان ملل با شكست روبرو شود."
در پايان اين مطلب آمده است:"گزينه هاي ارائه شده دراين تحليل براي گروههاي سياسي مهم در آمريكا خوشايند نيست ؛ محافظه كاران نگرش نرم را رد مي كنند و ليبرالها نگرش سخت را. "
نظر شما