به گزارش خبرنگار مهر، رمان «پیچ» نوشته زهرا شاهی به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب صد و شانزدهمین عنوان مجموعه «کتابهای قفسه آبی» است که توسط این ناشر چاپ میشود.
این رمان با روایتی طنزگونه و خلق موقعیتهای متناقض، رابطه خاص یک زن و شوهرِ آرمان گرایش را روایت میکند که گونهای از بلاتکلیفی در آن وجود دارد. شخصیت زن داستان، زنی است که نمیتواند دنیا را به تملک خود در بیاورد...
در ابتدای رمان، شخصیت اصلی در پی قهرمان خود برای فرارفتن از زندگی روزمره است. به همین دلیل شروع به عکاسی در اماکن مختلف از جمله خیابان و مترو میکند. همین کار او موجب رقم خوردن اتفاقاتی میشود.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
حرص میخورم... چه کار کنم؟ بروم جیغ بکشم سرشان؟ تهش میخواهند معذرت خواهی کنند. موبایلم را در میآورم... برای خودم چیزی مینویسم... باید دست از این شلغم بودن برداشت... کاش میتوانستم داد بزنم... رویم نمیشود... خجالت میکشم...
از رسولی هم خجالت کشیدم، وقتی مثل کسی که تو صورتش تف انداخته باشند، با دلخوری گفت که از اصل، رو این واژه «مشکل» بحث دارد و با به کار بردن این کلمه بی ادبانه و توهین آمیز انگار او را متهم کرده ام به این که کارش یا دایره کاری اش مشکل دارد. بعد مثل این که دارد حروف الفبا را برای اولین بار یاد کسی میدهد، یادم داد بعد از این بگویم مسئله ... مسئلهای پیش آمده.
شوهرِ زن ناله زن، عصبانی از بخش بیرون میآید و میایستد بالا سر زنش که «پاشو بریم ... اینا نمیخوان کار ما رو راه بندازن.»
زن التماس میکند که حالا که این همه صبر کردهاند یک کم دیگر هم صبر کنند. مرد با داد و بیداد میرود طرف در و همان طور با صدای بلند میگوید «پاشو بیا. لازم نکرده بری زیر دست اینها...»
از در میزند بیرون. زن مفلوک یک ناله متفاوت با قبلیها سر میدهد که فکر میکنی همین الان آن یکی بچهاش هم مُرده. بلند میشود پشت سر مرد از در میرود بیرون. نوبت من، یکی جلو میافتد. نباید خوشحال بشوم، اما شده ام. کاش بقیه هم همین طوری ناامید شوند برگردند خانههای شان.
این کتاب با ۱۶۳ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
نظر شما