به گزارش خبرگزاری مهر، کمال شفیعی، شاعر کودک و نوجوان، با بیان اینکه قرار گرفتن هر موضوعی در قالب ادبیات کودک و نوجوان بستگی به تخصص و مهارت شاعر و نویسنده و فعالان این عرصه دارد، عنوان کرد: ادبیات کودک و نوجوان محدودیتهایی هم دارد و بر همین اساس برخی از مفاهیم آن گونه که شایسته است باید در این حوزه به کار گرفته شود.
وی ادامه داد: گاهی ما از گنجینه بزرگ ادبیات آیینی کشورمان، صرفا گریه و غصه خوردن را یاد میگیریم که با روح آرمانخواهی، نشاط، آزادی و حق طلبی همخوانی ندارد. اگر شانیت و معارف ائمه را بازتاب دهیم، میتواند راهگشا باشد. این نکته را به این جهت یادآور شدم که وقتی وارد قالب کودک و نوجوان میشویم، این قشر به طور طبیعی در هیئتهای مذهبی حضور دارد و مفاهیم بزرگسال را میبیند و تقلید میکند. باید ببینیم آیا در این تقلید تفکر هم میکند یا خیر؟ نقش تفکر در فسلفه قیام عاشورا بسیار مهم است. اگر ادبیات بتواند عظمت قیام عاشورا و فلسفه آن را تبیین کند، میتواند برای مخاطبان در سنین مختلف راهگشا باشد، اما اگر هدفش تنها گریه گرفتن از مخاطب و ایجاد حزن بدون شناخت باشد، کارکردی نخواهد داشت. در دین هم به این موضوع تاکید شده که یک ساعت فکر کردن بهتر از هفتاد سال عبادت است.
شاعر مجموعه «ابرها مسافرند» با بیان اینکه اهالی ادبیات در غالب آثاری که در سالهای گذشته در زمینه ادبیات عاشورایی سروده اند دست به اغراق زدهاند، عنوان کرد: این آثار، بر اساس روانشناسی کودک و نوجوان، میتواند بزنگاه خطرناکی باشد. باید توجه داشته باشیم که ما به کودکان، پرخاشگری، عصیان و جنگ را می آموزیم؛ یا دفاع کردن از حق، داشتن تفکر و اندیشه را آموزش می دهیم. اگر ادبیات بتواند کارکرد دوم را ایجاد کند، قطعا ادبیات عاشورایی یکی از بسترهای مناسب برای آموزش کودکان و نوجوانان است.
شفیعی خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر شعرها و داستان های بسیار خوبی در حوزه ادبیات عاشورایی کودک و نوجوان داشته ایم. به طور مثال، شعر معروف قیصر امینپور برای ظهر عاشورا شعر بسیار ماندگاری است. ایشان بدون اینکه با احساسات بچه ها بازی کند، تفکر آن ها را به خدمت میگیرد. اساسا ادبیات کودک و نوجوان ظرفیت بسیار گسترده ای برای پرداختن به مفاهیم ارزشمند برای تربیت نسل آینده دارد. اما اینکه از این ظرفیت چگونه استفاده کنیم خیلی مهم است.
وی افزود: در کشورمان بیش از ۳۰ شاعر کودک و نوجوان و در همین حدود هم نویسنده خوب کودک و نوجوان داریم و غالب آثاری که تولید میشود، گیشه پسند و بازاری هستند. طبعا برای پرداختن به موضوعات دینی و ارزشی همچون عاشورا، باید سرمایه گذاری خوبی شود.
بزرگسالان خود به دنبال گسترش مفاهیم هستند، اما اگر خوراک فکری نامناسبی به کودکان و نوجوانان داده شود، میتوانند برداشتهای اشتباه و متفاوتی از دین داشته باشند. ریتمهایی که در نوحهها میشنویم، محصول این است که به درستی نتوانستهایم فلسفه عاشورا را در کودکی و نوجوانی به نسل جوان امروز آموزش بدهیم. اشکالی در ساز و کار ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد و عمده این اشکال به عدم سرمایهگذاری، برنامهریزی و تصمیمگیری مناسب برای تولید آثار ارزشمندی که بتواند شایستگیها، ویژگیها و ارزشمندی آثار را به کودکان و نوجوانان انتقال دهد باز می گردد.
این شاعر و کودک و نوجوان همچنین گفت: با توجه به اینکه سن یادگیری و نقش بستن شاکله یک کودک و یا نوجوان، سنی است که به مدرسه میرود و آموزش میبیند، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بسیار به این اندیشه و حرکت نیاز داریم. باید بپرسیم ما در این سالها چه کار کردهایم. در حوزه آموزش عالی ترین مفاهیم ارزشی خودمان برای عالیترین نسل که فرزندانمان هستند ضعیف بودهایم. ما از این فضا غفلت کرده ایم و هم در حوزه آموزش و هم پرورش کودکان و نوجوانان مشکل داریم.
وی تصریح کرد: در حوزه تولید آثار ادبی فاخر با مفاهیم ارزشمند مذهبی و به ویژه عاشورایی برای کودکان و نوجوانان دستمان خالی است و متولیان امور فرهنگی و هنری اگر می خواهند نسلی باور مند و معتقد با اهداف و آرمانهای متعالی دینی داشته باشیم، باید برایش برنامه ریزی کنند و بستری را فراهم کنند که آثار خوب تولید شود و حتی به نویسندگان و شاعران صاحب سبک و ایده، سفارش کار بدهند تا در این حوزه دست به تولید آثار بیشتر و بهتری بزنند.
به گفته شفیعی یک هنرمند عرصه کودک و نوجوان نیازمند این است که مطالعات دقیق در حوزه دین و فلسفه داشته باشد و بعد دست به قلم ببرد و آن فلسفهها را در قالب هنر ارائه دهد. به طور مثال خدا و آزادی خواهی امام حسین (ع) برای برپا ماندن دین اسلام را در کربلا فراموش کردهایم. پرداختن بیش از اندازه به حواشی عاشورا ما را از اصل این واقعه غافل کرده است.
شاعر مجموعه «مورچههای پاپتی» با تاکید بر اینکه باید بیشتر از آن چیزی که برای ادبیات بزرگسال هزینه میکنیم، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان سرمایهگذاری کنیم، اظهار کرد: در حوزه کودک و نوجوان نیاز به اتاق فکر و برنامه ریزی دقیق داریم تا افراد جامعه در آینده درک درستی از دین داشته باشند و دچار خرافه و انحراف نشوند.
وی همچنین اظهار داشت: کودکان یک دست احساس هستند. نویسنده و شاعر کودک و نوجوان در واقع بر لب تیغ راه می رود. به گونهای که نه در دامن احساسات بیش از اندازه بیفتد و نه خیلی ساختارمند و تکنیکی باشد. در واقع یک هنرمند و ادیب کودک و نوجوان، نیازمند این است که با نگاهی درست بتواند اندیشه را انتقال دهد. این اندیشه هر چقدر هنری تر باشد ماندگاری اش در ذهن کودک و نوجوان بیشتر میشود و می تواند جزئی از شخصیت این نسل شود.
شفیعی افزود: اینکه بگوییم پرداختن به جنبه ساختار باعث می شود حس کودکان فراموش شود حرف درستی نیست. معتقدم کودکان پر از حس هستند. نباید کودکانه برایشان سخن بگوییم. کودکانه گفتن و کودکانه نگریستن دو مقوله متفاوت است. شاعر و نویسنده باید از پنجره مخاطب خاص خود به جهان موضوع نگاه کند و با مخاطب سخن بگوید. می توان عالی ترین مضامین را از این پنجره با مخاطبان به اشتراک گذاشت.
وی گفت: در همه حوزه های ادبیات کودک و نوجوان، بخشهای فراموش شده جدی داریم و یکی از مهم ترین آن ها، پرداختن به مفاهیم ارزشمند ادبیات و هنر آیینی است. از بسیاری از فرصت های گنجینه عظیم فرهنگی و هنری خود غافل هستیم که می توانیم با آن، آثار ماندگاری برای کودکان و نوجوانان خلق کنیم.
نظر شما