به گزارش خبرنگار مهر، نشست روز جهانی کودک با موضوع چالش ها و راهکارهای فکرپروری در نظام آموزشی ایران با سخنرانی یحیی یثربی، محسن ایمانی و نعمت الله فاضلی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
نعمتالله فاضلی در این نشست گفت: در ابتدا این پرسش مطرح است که اگر بخواهیم تفکرپروری را توسعه دهیم، با چه مسئلهای مواجهیم و چطور میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ در ابتدا باید گفت عنوان «فبک» عنوان نادرست و غلطی است چون کاری که در فبک صورت میگیرد، اسمش فلسفه نیست. چنین نام غلطی را در فضای فکری و فرهنگی ایران قرار دادن و چیزی که فلسفه نیست را فلسفه نامیدن، درست نیست. در شرایطی که جامعه و دانشگاه ما فلسفه را به عنوان یک رشته میبیند، نامیدن آنچه که فراتر از یک رشته است بر برنامه فبک، یک خیانت است.
وی افزود: لازمه گفتمان تفکرپروری، ساختن یک نام فراگیر، دقیق، گویا و اثربخش در گفتمان عمومی جامعه است، لذا «فبک» نادرستترین نام است.
فاضلی ادامه داد: به لحاظ عقلی و فنی هم فبک درست نیست و فلسفه برای کودکان نیست. ما در اینجا با فلسفه سر و کار نداریم. خطاترین وجه فبک، این است که فبک مجموعهای از تکنیکها است. تقلیل دادن تفکر به مهارت و فنون، خیانت است.
این استاد دانشگاه گفت: «فبک» نام زشتی برای ارزشهای انسانی است. این سوال مطرح است که در موقعیت تاریخ اکنون ما اگر بخواهیم برای گسترش اندیشیدن کاری کنیم با چه درگیریهای درون تاریخی، زبانی و سیاسی مواجه میشویم؟
وی تصریح کرد: همچنین یک نابرابری اجتماعی در این برنامه نیز به چشم میخورد. این عنوان کاملاً طبقاتی است و برای یک مدارس و افراد خاصی استفاده میشود. در واقعیت اجتماعی و تاریخی ما، فلسفه به عنوان شکلی از دانش تخصصی به عنوان شیوهای خاص از اندیشیدن است؛ در حالی که فبک دانش مردم و دانش همگان نیست؛ یک تخصص و حرفه است که با مناقشات سیاسی، دینی و فرهنگی هم مواجه است. ما در فبک چیزی که برای همگان است، به گروهی خاص محدود میکنیم. ما تصویری از تفکرپروری در جامعه ارائه میدهیم که این یک تخصص، مهارت و حرفه است؛ در حالی که به اعتقاد من، تفکرپروری یک فرهنگ و یک بودن و معنای عام است که باید در کل نظام آموزشی جای خود را پیدا کند.
فاضلی ادامه داد: اینکه بخواهیم در امتداد تاریخ تکنیکمحور معاصر، اندیشیدن را هم به تکنیک تبدیل کنیم، این نمیتواند یک جامعه متفکر دربیاورد. فبک یک کالا نیست. فبک باید به شکلی از فرهنگ و معنا که به کل جامعه، رسانه و ... تعلق دارد، ترویج شود. تفکرپروری ضرورت اجتنابناپذیر موقعیت کنونی است. ما جریان تفکر در جامعه را به ویرانی کشاندهایم.
وی گفت: راه مواجهه درست این است که در گفتمان عمومی و آموزشی کشور یک مواجهه انتقادی و بازاندیشانه را موضوع هدف خود قرار دهیم. این پرسش مطرح است که مسئله فبک در یک چشمانداز آیندهنگرانه چه کاری میکند؟ پاسخ این است که به تعدادی از فرزندان طبقه متوسط شهری کمک میکند که به نابرابریها صحه بگذارند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: تصور میکنم وقتی در مورد ضرورتهای تفکرپروری صحبت میکنیم باید شجاعانهتر از واقعیتهای فرهنگی صحبت کنیم که تفکرپروری را از حوزه عمومی و جامعه دور کرده است. مسئله امروز نظام آموزش ما این نیست که چند دانشآموز متعلق به طبقه بالا یا متوسط چگونه تفکرپرور بشوند. باید به کل نظام آموزشی نگاه کنیم و تفکرپروری را به عنوان ابزاری برای دفاع از جامعه به خدمت بگیریم؛ نه یک جامعه خاص.
فاضلی تصریح کرد: معنای فلسفه در ذهنیت گفتمان عمومی جامعه، این چیزی که دوستان می گویند، نیست. بازتولید نابرابری در قالب فکر خطرناکتر از نابرابریهای دیگر است. تفکرپروری را به یک حرفه گره نزنید، چرا که تبدیل به تکنیک میشود. باید تفکرپروری را همچون فرهنگ بفهمیم که چطور در یک فضای عمومی، از چیزی به عنوان اندیشیدن صحبت کنیم تا با یک بسیج همگانی، مسئله تفکرپروری را به سرانجام برسانیم. این سؤال مطرح است که آیا تفکرپروری را فرهنگ میبینیم یا فن؟ آیا از این جریان یک جریان اجتماعی برای اصلاح فکر به وجود میآید یا نه؟
نظر شما