خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ادامه مسیر گردآوری و انتشار بخشهای کمترروایتشده تاریخ معاصر، در گفتگو با امیرسرتیپ نجفدری، کتابی را تحت عنوان «پشت دروازههای شهر» گردآوری و روانه بازار کتاب کرده است.
حسین کاوشی، پژوهشگر و نویسنده کتاب در گفتگو با خبرنگار مهر، از اهمیت شخصیت محوری روایت و سرفصلهای مهم تاریخی بازخوانیشده در «پشت دروازههای شهر» میگوید.
* امیر سرتیپ نجف دری را چقدر میشناختید و چه شد که برای ثبت خاطرات شفاهی مرتبط با فعالیتهای ژاندارمری سراغ او رفتید؟
ایشان از چهرههای ماندگار ژاندارمری ایران است که پس از فارغ التحصیلی در سال ۱۳۳۴ از دانشکده افسری و خدمت در ارتش، از مهرماه ۱۳۳۸ به طور رسمی خدمت خود را در ژاندارمری آغاز کرده و بیش از سه دهه در سمتهای مختلف و شهرهای متعددی عهدهدار مسئولیتهای مهمی در ژاندارمری بوده است. فرمانده دسته مرکزی گروهان ژاندارمری ایلام، فرماندهی گروهان ژاندارمری قصرشیرین، فرمانده هنگ ژاندارمری تهران، فرماندهی ناحیه ژاندارمری سیستان و بلوچستان، جانشینی فرمانده کل ژاندارمری ایران، فرماندهی عملیات نامنظم محور ماهشهرـ آبادان ـ خرمشهر، سرپرستی ناحیه ژاندارمری آذربایجان غربی، مسئولیت فرماندهی ژاندارمری کل کشور، جانشین فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی، فرماندهی ژاندارمری استان سیستان و بلوچستان در دهه ۱۳۶۰ و ریاست گروه مشاوران فرماندهی ناجا از سمت هایی است که امیرسرتیپ نجفدری در این سالها عهدهدار شان بوده است.
* با توجه به این که امیر نجفدری قریب به سه دهه در ژاندارمری حضور داشته، فکر میکنید خاطراتشان چقدر در ثبت تاریخ ژاندارمری موثر است؟
تاریخ شفاهی و ثبت خاطرات رجال سیاسی و نظامی به طور جدی در ایران سابقه زیادی ندارد. در تاریخ معاصر ایران و حتی در طول همین چند دههای که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، شاهد تحولات و تغییرات زیادی بودهایم که اگر به موقع توسط مورخان و پژوهشگران ثبت نشوند، برای همیشه از دست خواهند، رفت.
در تاریخ معاصر ایران و حتی در طول همین چند دههای که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، شاهد تحولات و تغییرات زیادی بودهایم که اگر به موقع توسط مورخان و پژوهشگران ثبت نشوند، برای همیشه از دست خواهند، رفتبرخی از سازمانها و نهادها تلاشهایی در زمینه ثبت تاریخ یا عملکرد خود انجام میدهند اما وقتی سازمانها به هر دلیلی از جمله ادغام یا انحلال دیگر وجود مستقلی ندارند، پژوهشگران باید دغدغه بیشتری نسبت به آنها داشته باشند. خوشبختانه همچنان که امیر نجفدری از چهرههای ماندگار ژاندارمری هستند، خاطراتشان نیز اثری ارزشمند و ماندگار در حوزه تاریخ ژاندارمری محسوب میشود.
* نام کتاب را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
واقعیت این است که ژاندارمری یکی از نهادهای انتظامی و نظامی ایران بود که از دوره قاجار به درخواست دولت ایران از دولت سوئد و به دست سوئدیها به وجود آمده بود و تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت داشت. در سال ۱۳۷۰ و در جریان ادغام نیروهای انتظامی به همراه شهربانی و کمیتههای انقلاب اسلامی بود که ناجا را تشکیل دادند. تا آن زمان ژاندارمری مسؤل امنیت راهها و اماکن بیرون از شهر بود و از این منظر نام «پشت دروازههای شهر» برای این خاطرات انتخاب شد.
* با توجه به محدوده فعالیت ژاندارمری از پشت دروازههای شهر آغاز میشد، چه نکات حائز اهمیتی در تاریخ نگاری ژاندارمری را مورد توجه قرار دادید؟
محدوده خارج از شهرها شاید در مقایسه با تحولاتی که در شهرها روی میدهد کم اهمیت جلوه کند اما وقتی شما خاطراتی از قبیل خاطرات امیر نجفدری را با دقت مطالعه کنید، مشاهده میکنید که به طور مثال اگر رشادت و جانفشانی افرادی چون امیر نجفدری در مناطقی چون سیستان و بلوچستان نبود، چقدر امنیت شهرها به خطر میافتاد. در واقع کار ژاندامری علاوه بر تامین امنیت محدود خارج از شهرها، به نوعی پیشگیری از ورود جرم و جنایت به شهرها نیز بوده است. یکبار که محموله بزرگی از مواد مخدر در شهر به دست ماموران شهربانی می افتد، امیر نجفدری به ماموران خود تذکر می دهد که این محموله از زیر دست شما ماموران ژاندارمری در رفته که الان در شهر کشف شده است.
* کمی بیشتر درباره محتوای کتاب هم توضیح دهید؛ فرآیند گردآوری و تدوین خاطرات تا مرحله انتشار نهایی چگونه پیش رفت؟
مصاحبه و ضبط خاطرات امیر سرتیپ منوچهر نجف دری از شهریور ماه ۱۳۹۳ در مرکز اسناد انقلاب اسلامی آغاز و پس از آن تدوین خاطرات ایشان شروع شد و خوشبختانه درشهریور ماه ۱۳۹۶ به چاپ رسید.
خاطرات امیر سرتیپ نجف دری در یازده فصل تنظیم شده و در فصلهای مختلف به تولد، دوران نوجوانی و تحصیلات نظامی، دوران اولین حضور در استان سیستان و بلوچستان پرداخته شده است، دوران خدمت در ژاندارمری کرمانشاه، آن دوران خدمت در لارستان، دوران بازگشت ایشان به قصرشیرین و فرماندهی درگروهان ژاندارمری قصرشیرین، دوران خدمت در ژاندارمری آذربایجان غربی، دوران پیروزی انقلاب اسلامی وگرفتاری چند ماهه امیرسرتیپ نجفدری در زندان قصر، دوران سرپرستی ژاندارمری آذربایجان غربی و سومین دوره خدمت امیر در استان سیستان و بلوچستان، جانشینی فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی، فرماندهی ژاندارمری استان سیستان و بلوچستان در دهه ۱۳۶۰ و فعالیتهای دوران بازنشستگی میپردازد.
* ظاهراً امیر سرتیپ نجف دری پس از بازنشستگی، دوباره به خدمت فرا خوانده میشود، دلیل آن چه بوده است؟
بله جریان بازگشت به خدمت امیر نجف دری مربوط به نخستین سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. اجازه بدهید این جریان را به نقل از حجت الاسلام ناطق نوری که آن زمان وزیر کشور بود، بیان کنم.
آقای ناطقنوری در خاطرات خود میگوید: «پس از مدتی، جناب سرهنگ نجفدری نزد من آمد و گفت: من بازنشسته شدهام و میخواهم مرخص شوم. به ایشان گفتم: کسی شما را اذیت کرده که میخواهید بروید، بنده که از تمامی افسران قدیمی که به انقلاب وفادار مانده بودند، دفاع میکنم. ایشان گفتند: دچار بیماری هستم و تشخیص کمیسیون پزشکی است که باید بازنشسته بشوم. هنوز از رفتن ایشان زمان طولانی نگذشته بود که اوضاع سیستان و بلوچستان ناامن شد و آقای آخوندی، معاون سیاسی وزارت کشور پیشنهاد داد: تنها افسری که میتواند سیستان را امن کند و از او حساب برده میشود، سرتیپ نجفدری است. گفتم: ایشان که بازنشسته است. آقای آخوندی گفت: اگر شما دعوتش کنید برمیگردد. به محض این که او را به خدمت فراخواندیم که بیاید و لباس نظامی بپوشد و فرماندهی ناحیهی سیستان و بلوچستان را بپذیرد ـ هرچند این به حسب ظاهر تنزّل درجه بودـ این پیرمرد وفادار لحظهای درنگ نکرد و گفت: «آقای ناطق، همان روز اول به شما گفتم که اگر بگویید رئیس پاسگاه هم باش، از زیر بار مسؤولیت، شانه خالی نمیکنم. سرانجام وی به سیستان و بلوچستان رفت و مانند یک جوان رشید کار کرد و امنیت خوبی در آنجا ایجاد کرد، به گونهای که قاطعیت و جدیت ایشان، زبانزد خاص و عام شد.»
نظر شما