به گزارش خبرنگار مهر کوروس ربیعی، رئیس اداره حیات وحش اداره کل محیط زیست مازندران در نشست «مهماننوازی با دام و تفنگ، واکاوی علل کشتار پرندگان مهاجر» گفت: تالاب بینالمللی فریدونکنار تحت عنوان بیست و دومین تالاب ایران در کنوانسیون رامسر در سال ۱۳۸۲ به ثبت رسید. قبل از اینکه این منطقه تحت عنوان تالاب بینالمللی هم قرار بگیرد، صید و شکار پرندگان آنجا جریان داشته است. ما در سال ۱۳۸۰ این منطقه را به دلایلی با یک منطقه پیرامونی دامگاهها که شامل ۵ هزار و ۴۲۷ هکتار میشود، بهعنوان یک منطقه تیراندازی ممنوع انتخاب کردیم. البته در این منطقه فقط تیراندازی ممنوع است و شکار ممنوع نیست.
ربیعی افزود: برخلاف سایر مناطقی که در کشور میبینید که منطقه تیراندازی و شکار ممنوع داریم، ما آنجا پذیرفتیم که این دامگاهداران که صاحب عرصه و زمین هستند و خودشان در حفاظت تالاب نقش دارند، یک بهرهبرداری را بهعنوان حقوق مابهازا داشتند باشند. از همان زمان و قبل از آن هم پروانه انتفاعی شکار مرغابیها را برایشان صادر میکردیم.
وی تصریح کرد: منطقه هم از نظر تراکم جمعیت پرندگان مهاجری که آنجا داشته، هم گونههای کمیاب و در خطر انقراض بحرانی مثل درنای سیبری زمستانگذران که داشته، اهمیت دارد. یعنی آخرین حد جنوبی مهاجرت زمستانی درنای سیبری در ساحل جنوبی دریای خزر و فریدونکنار بوده است. یک پروژه بینالمللی هم از سال ۸۲ تا ۸۸ آنجا برقرار شده، پس ایجاب میکرد که منطقه یک مدیریت مشارکتی، هم با حضور صاحبان و مالکان عرصه و هم محیط زیست که یک نوع حاکمیت و مدیریت بر حیات وحش دارد، در آن منطقه برقرار شود.
رئیس اداره حیات وحش اداره کل محیط زیست مازندران ادامه داد: در همین راستا آمدیم و طی همان سالها شش نفر از نیروهای بومی را که بچههای دامگاهداران همان منطقه بودند جذب کردیم. طی شش سال نشستهای متعدد و کارهای توانمندسازی جوامع محلی صورت گرفت تا یک الگوی مشارکتی شکل بگیرد چون ما نمیتوانستیم بگوییم شما تالاب ایجاد کنید، زمین داشته باشید، ولی هیچ استفادهای از آن نبرید. در کنار همه این فرصتها، یک روشی به نام دامگاه را پذیرفتیم.
ربیعی تأکید کرد: هر دامگاهدار میتوانست روزی تعدادی محدود اردک سرسبز که گونهای عادی از لحاظ دستهبندی حفاظت تلقی میشود برداشت کند. روشی است که به میزان تلاش آن دامگاهدار بستگی دارد، یعنی اگر دامگاهدار تلاش نکند، چیزی صید عایدش نمیشود. ما این را پذیرفتیم و روشی هم بوده که در طول روز قابل اجرا است و گونههای دیگری که دارای طبقات حفاظتی هستند، به هیچ وجه در این روش به دام نمیافتند و ما این را پذیرفتیم و درصدد این هستیم این روش را توسعه دهیم.
وی تصریح کرد: روشهای دیگری که روشهای غیرگزینشی هستند، روشهایی هستند که نیاز نیست و یا کافی است یک بار دامش را برپا کنی یا یک بار آن فضای زندهگیری که تحت عنوان کِرِس است، این را برپا کند و بعد بنشیند و هر از چندگاهی یک سری به کرس بزند و پرندههایی که از هر گونهای ممکن است آنجا زندهگیری شود، آنها را برداشت کند. اینها روشهایی بودند که ما به رسمیت نشناختیم و کماکان آنها را روشهای غیرمجاز تلقی میکنیم.
رئیس اداره حیات وحش اداره کل محیط زیست مازندران افزود: به هر حال ایجاد دامگاه در منطقه سابقهای داشته است اما برخی از این روشها، روشهایی نیستند که سابقه دیرینه قدیمی داشته باشند، مثل روشهای جدید که دامگاهداران آمدهاند خودشان را مطابق با زمان درست کردند. قدیم عرف نبود که پای دامهایشان پرنده زنده بگذارند، و نمونههای زنده کلک باشند. یا تغذیهدادن روشی نبود که از گذشته به اینها رسیده باشد و همینطور اخیرا نصب صدای پرندگان توسط اسپیکرها. اینها اتفاقاتی است که اکنون در حال رونق در منطقه است.
ربیعی تأکید کرد: اینکه یک هنر مردمی آمده و توانسته یک منطقهای را به وسعت پنج هزار هکتار و بهعنوان یک تالاب حائز معیارهای قرارگرفتن در رده تالابهای بینالمللی برای پرندگان مهاجر ایجاد کند، اینکه در کنار گونههایی که اینها هدف صیدشان است و دهها گونه دیگر میآید زمستانگذری میکند، این هم یک ارزش است. اینکه در کنار همان منطقه، تشکلهای زیستمحیطی راه افتادند و ارتقای دانش محلی، جوامع محلی و جوامع مدنی و همینطور به دانشآموزان کمک کرده که آنجا پرندهنگری راه بیفتد، همه اینها ارزش است، اما دلیل نمیشود ما در کنار داشتن این همه ارزشها، بیاییم بخش سیاه این قضیه که شعلههای زیادی را هم ایجاد کرده، یعنی برداشتهای بیرویه داشته باشیم و نگاه تجاری و اقتصادی صرف به پرندگان داشته باشیم.
وی تصریح کرد: از همه بدتر شاید این باشد که به بهانه معیشت این افراد حمایتهایی هم میشوند اما ما نمیتوانیم بپذیریم که همه افرادی که این کار را میکنند، نیازمند این کار به عنوان معیشتشان هستند، چرا که اینها یا صاحب زمین هستند که کار برنجشان را انجام دادهاند و زمین به آیش مانده است یا افرادی هستند که شغلشان چیز دیگری است و این فصل آمدهاند آنجا را اجاره کردهاند. اینها را قطعا نمیتوانیم بهعنوان یک نیاز معیشتی بپذیریم، چون برداشتشان هم معیشتی نیست.
رئیس اداره حیات وحش اداره کل محیط زیست مازندران توضیح داد: در گذشته برداشت معیشتی بوده و فردی که شکارچی بود، اگر ۱۰ تا شکار میکرد، پنج تا از آن را برای خانواده میبرد و مازادش را میبرد به بازار، اما الان میبینیم یک بازاری شکل گرفته که خیلی پررونق است و تجارت پرندگان مهاجر آنجا صورت میگیرد و ما هم حداقل از سال ۹۲ با ارائه طرح و برنامه، پیگیر ساماندهی آن هستیم و دوست داریم الان که این موضوع بهعنوان یک مطالبه عمومی درآمده، به یک نقطه روشنی برسد.
ربیعی تأکید کرد: باید این نکته را عرض کنم که فریدونکنار شهرستانی است که ۶۰ هزار نفر جمعیت دارد و مجموع دامگاهداران موضوع بحث جمعا به ۴۰۰ نفر نمیرسد. ۶۰۰ نفر هم که باشند، میشود یک درصد، یعنی کمتر از یک درصد مردم فریدونکنار وابسته به شکار و زندهگیری پرندگان هستند و آن هم نه در تمام طول سال. در مازندران جامعه روستایی و جامعه محلی، زندگی معیشتیشان کشاورزی است، زراعت برنج است.
وی تصریح کرد: ما با اطلاعاتی که از منطقه داریم، نمیتوانیم بپذیریم که این مردم وابستگی معیشتی دارند، چرا که زمین شالیزاری دارند و شغلهای فصلی دیگری دارند و درآمد اصلیشان چیز دیگری است. نمیتوان گفت این سیصد و خوردهای نفر که دامگاهدار هستند در این پنج تا دامگاه، همهشان به یک اندازه نیاز، رفاه و تمکن مالی دارند. بعضیها هستند اجاره میکنند، بعضیها هستند که شاید تفریح و تفننشان است و بعضیها هم دیدند درآمد خوبی دارد، چرا رها کنند؟
رئیس اداره حیات وحش اداره کل محیط زیست مازندران گفت: ما نمیتوانیم بپذیریم برای پرندگان، آن ارزش اکولوژیکی و ارزش حفاظتی و ژنتیکی را کنار بگذاریم و نازلترین ارزشی که ممکن است را برای پرندگان قائل شویم یعنی همان ارزش گوشتی، پروتئینی و مادیاش. حتی اگر واقعاً این مردم نیازمند معیشت باشند، محیط زیست دستگاه متولی ایجاد شغل و معیشت نیست، دوم اینکه نمیتوانیم بپذیریم که این معیشت را بر گُرده پرندگان بگذاریم و اینها باید پرنده بکُشند و معیشتشان بگذرد. اگر این قاعده را بپذیریم، افرادی که در جنوب و جنوب شرق داریم، باید از زیستگاهها بیایند و زمینها و دیم زارها و مراتع خودشان را بگیرند و قرقاول بگیرند تا بتوانند زندگیشان را پیش ببرند. این نکتهای است که ما نمیتوانیم بپذیریم.
ربیعی با طرح این سؤال که چرا دامگاهداران به پرندگان غذا میدهند گفت: ما تغذیه کمکی را زمانی میتوانیم برای حیات وحش بپذیریم که بحرانهای جدی داشته باشیم، مثل سرمای شدید، یخبندان و آسیبهایی که میتواند به پرندگان وارد کند. آنجا ما ناچار به مداخله میشویم و این برای پرندگان و حتی پستانداران اتفاق میافتد. اما اینجا برعکس است، یعنی افراد تغذیه را میدهند، نه برای اینکه آن بحرانها را سپری کنند، برای اینکه پرندگان از سایر زیستگاهها به این منطقه عادت کنند و به این منطقه جلب شوند و بتوانند حداکثر صید را داشته باشند.
وی در پایان با اشاره به تأکید دامگاهداران به سابقه این کار گفت: حتی در حوزه قوانین ما قوانینی را که قدیمی باشد تغییر میدهیم و همین ۱۶ خردادماه امسال بود، مجلس شورای اسلامی برخی قوانین ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۹ را در کل ملغی کردند تا آن را به روز کنند. ما نمیتوانیم بپذیریم که در این عصر که سهم ایران از تالابهای جهانی زیر یک درصد یعنی هفت دهم درصد است، به دست خودمان این تالابی که در این بخش از نیم کره شمالی و غرب آسیا زیستگاه خوبی برای پرندگان مهاجر است و جمعیت خوبی از این گروه پروازی، بهویژه قوها، غازهای خاکستری، غاز پازرد، غاز پیشانی سفید کوچک، عروس غاز، اردک بلوطی و همینطور پرندگان شکاری که اصلا وابسته به تالاب هستند مثل عقاب شاهی و عقاب خالدار بزرگ که ما ۹ گونه از ردههای در معرض تهدید و رده سرخ اتحادیه جهانی حفاظت را در همین فریدونکنار داریم، از دست بدهیم و نمیخواهیم به دست خودمان اتفاقی بیفتد که این تالاب هم از بین برود، اما خیلی دوست داریم با مشارکت خود دامداران، مسئولان و افرادی که تصمیمگیر هستند، این تالاب که یک ارزش بعوان زیستگاه مهاجرتی زمستانی پرندگان است حفظ شود و آنها هم بهرهمندیشان را داشته باشند و این زیستگاه هم محفوظ بماند.
نظر شما