خبرگزاری مهر-گروه هنر-نیوشا روزبان: فیلم سینمایی «آذر» به کارگردانی محمد حمزهای به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است؛ فیلمی که اولین تجربه کارگردانی حمزه ای در حوزه سینمای بلند محسوب می شود و در سی و پنجمین جشنواره ملی فیلم فجر به نمایش درآمد.
به بهانه اکران فیلم سینمایی «آذر»، محمد حمزه ای کارگردان این اثر سینمایی مهمان خبرگزاری مهر شد تا درباره چگونگی ساخت این فیلم صحبت کند. وی بیش از هر چیز معتقد است که «آذر» یک فیلم زنانه نیست و بیشتر زن را بهانه ای برای پرداختن به مرز رفتارهای اخلاقی و وجدانی در جامعه قرار داده است.
اکران این اثر سینمایی از ابتدا با چالشی میان کارگردان و نیکی کریمی تهیهکننده فیلم همراه بود که محمد حمزه ای ترجیح داد در مورد این مساله سکوت کند و بیشتر درباره روند ساخته شدن فیلمش و اکران آن صحبت کند.
در این فیلم نیکی کریمی، حمیدرضا آذرنگ، فرید سجادی حسینی، هستی مهدوی، مهران نائل، شیرین آقاکاشی، مائده طهماسبی، پریسا هاشم پور، مانیا علیجانی، لیلا زارع، پژمان جمشیدی و هومن سیدی به ایفای نقش پرداخته اند.
با ما در این گفتگو همراه باشید:
*اولین اثر سینمایی شما درباره زن و مشکلات آن در جامعه است که از زاویهای به آن پرداخته بودید که کمتر در سینمای ایران بدان اشاره شده است. دلیل این انتخاب چه بود؟
- معتقدم شاید این میزان زنانه جلوه دادن فیلم لازم نباشد و اگر کلی تر به مفهوم نقد اخلاق در جهان فیلم توجه کنیم بهتر باشد. فیلم سینمایی «آذر» یک فیلم صرفا زنانه نیست و من به عنوان کارگردان فیلم این جداسازی را مدنظر نداشتم. البته این نکته را هم بگویم تفاسیر مختلفی می شود از فیلم کرد ولی بارزترین شاخصه «آذر» برای منِ فیلمساز تفسیر اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است که می خواهد این موضوع را تصویر کند که اگر کسی در موقعیتی قرار گیرد و بخواهد از یک شرایط پیچیده و سختی که در آن گرفتار است نجات پیدا کند تا چه اندازه محق است اخلاق و وجدان را در حوزه رفتار اجتماعی زیر سوال ببرد.
معتقدم شاید این میزان صرفا زنانه جلوه دادن فیلم لازم نباشد و اگر کلی تر به مفهوم تفسیر و نقد اخلاق در جهان فیلم توجه کنیم بهتر باشد. فیلم سینمایی «آذر» یک فیلم صرفا زنانه نیست و من به عنوان کارگردان فیلم این جداسازی را نمی پسندم چون نگاه آذر و جهان فیلم «آذر» تفسیر اخلاق فردی و وجدان اجتماعی است و می خواهد این موقعیت را تصویر کند که اگر کسی در موقعیتی قرار گیرد و بخواهد از یک شرایط پیچیده نجات پیدا کند تا چه اندازه محق است اخلاق و وجدان را در حوزه رفتار اجتماعی زیر سوال ببرد.
معتقدم فیلم «آذر» بیش از اینکه یک فیلم زنانه و یا درباره زن باشد، فیلمی درباره اخلاق فردی و اجتماعی است ولی فیلم برای اینکه بخواهد قصهاش را تعریف کند از طریق نزدیک شدن به زندگی یک زن آن را بیان می کند؛ زنی که شاید در جامعه حال حاضر که مردسالار تعریف می شود از حق و حقوق مساوی برخوردار نیست. «آذر» یک ملودرام خانوادگی است که تعریفی از یک طیف از زنان جامعه امروز دارد.
فیلم «آذر» بیش از اینکه یک فیلم زنانه و یا درباره زن باشد، فیلمی درباره اخلاق فردی و اجتماعی است. در چنین شرایطی فیلم برای اینکه بخواهد این قصه را تعریف کند از طریق نزدیک شدن به زندگی یک زن آن را بیان می کند* «آذر» به گونه ای آغاز می شود که مخاطب فکر می کند قرار است موتورسواری حرفه ای شخصیت زن داستان در طول مسیر فیلم به او کمک کند اما چنین چیزی دیده نمی شود و درنهایت اینطور برداشت می شود که موتورسواری یک خانم صرفا ابزاری برای خوشایند بیننده است.
- نکتهای که عنوان میکنید به دلیل فضایی که حول و حوش موتورسواری و مساله ای که از بیرون این ماجرا شکل گرفت، است در حالی که در این فیلم بحث موتورسواری محور اصلی داستان نیست. اگر فیلم با یک فضای جذاب موتورسواری آغاز می شود و در آن فارغ از فضای شهری، زنی را نشان می دهد که در حال موتورسواری است کارکردش برای این است که در یک سوم پایانی فیلم و زمانی که قهرمان زن داستان کاری مردانه مانند «دلیوری» (رساندن غذا به دست مشتری های رستوران به وسیله موتور) را برعهده می گیرد پیش زمینه ای برای مخاطب وجود داشته باشد تا شگفتزده نشود.
اما من به شخصه درباره این میزان تبلیغات درباره موتورسواری و اینکه آیا اسپانسری در این حوزه در میان است یا خیر نمی توانم، پاسخی پیدا کنم و معتقدم محور اصلی قصه فیلم موتورسواری آذر نیست.
البته پیشتر قرار بود فیلمی با نام «بندر تهران» ساخته شود که شخصیت زن آن فیلم از ابتدا پیک موتوری بود، اما اینجا آذر به دلیل شرایطی که پیدا می کند، ناگزیر می شود تا از موتور برای پیشبرد فعالیت های خود استفاده کند.
*با توضیحی که ارایه دادید باز هم به نظر می رسد چنین سکانس هایی با این غلظت در ابتدای فیلم اضافه بود.
- به نظرم فصل ابتدایی نیاز بود تا بتوانیم تسلط آذر بر موتورسواری را نشان داده و در فصلهای بعدی از آن استفاده کنیم، اما تاکید می کنم توانایی آذر در موتورسواری مساله فیلم نیست. خانواده آذر دچار یک بحران و چالش می شوند که این بحران او را نیز درگیر می کند به همین دلیل باید موقعیتی را که شخصیت داستان درگیر آن شده است، تفسیر کنیم تا اینکه روی موتورسوار حرفه ای بودن آذر تمرکز کنیم. شاید بخشی از آن به هر حال یک استراتژی تبلیغاتی باشد تا بخواهند فیلم را براساس آن معرفی کنند که بی شک نمی توانم درباره آن صحبت کنم و به نظرم باید دلیل این میزان مانور روی موتورسواری را دوستانی که این شیوه را برنامه ریزی کردند، پاسخگو باشند چون من چندان در جریان کلیت تبلیغات فیلم نبودم و فقط مواردی که نیاز بود دوستانی که در کارشان حرفه ای بودند محصول نهایی را هم با من چک می کردند.
به نظرم باید دلیل این میزان مانور روی موتورسواری را دوستانی که این شیوه را برنامه ریزی کردند، پاسخگو باشند*البته در کنار تمرکز زیاد روی مساله موتورسواری این نکته هم وجود دارد که بیش از اندازه روی نیکی کریمی به عنوان یکی از بازیگران مکث شده و بازی دیگر هنرمندان زیر سایه قرار گرفته است.
- شاید در کلیت فیلم بتوان در این باره صحبت کرد که چرا بیش از اندازه روی یک بازیگر مکث شده است اما شخصیت های مختلف در فیلم به خوبی معرفی می شوند و دوربین به اندازه کافی به سمت آنها می رود. ولی نباید فراموش کرد که قهرمان این فیلم یک زن است که بعد از اینکه موقعیت وی، خانواده اش و افراد اطرافش را معرفی می کنیم، زندگی اش دچار بحران می شود و در موقعیت خطیری قرار می گیرد که باید تصمیم بگیرد، بگذرد و یا بگذارد و برود. با توجه به اینکه شخصیت فیلم یک زن است دوربین به طور کاملا طبیعی همراه شخصیت اصلی داستان است.
*حذف سکانس دعوای عموی امیر با بازی فرید سجادحسینی و نیکی کریمی در رستوران به چه دلیل بود؟
- در واقع این سکانس دعوا در رستوران فیلمبرداری شد اما از آنجایی که ما با فیلمنامه کاملی سر صحنه مواجه نبودیم و پی در پی فیلمنامه در حال بازنویسی بود در نهایت احساس کردیم که وجود این صحنه، فیلم را از ریتم می اندازد و اینکه تنها درباره آن صحبت شود، کافی است و به این دلیل صحنه مورد نظر حذف شد.
* تغییر فیلمنامه نویس باعث شد تا فیلمنامه در طول فیلمبرداری بازنویسی شود؟
- متاسفانه به دلیل زمان محدودی که داشتیم، فیلمنامه کاملی در اختیارمان نبود. در فیلمنامه ای که احسان بیگلری نوشته بود پرداخت موقعیت ها و روابط کاراکترها و معرفی علت و معلول بسیاری از اتفاق ها کامل نشده بود. این موارد باید مرحله به مرحله اتفاق می افتاد تا فیلمنامه به یک قوام کاملی برسد اما از آنجا که زمان محدودی برای آماده شدن کار داشتیم، فیلم جلوی دوربین رفت و علی اصغری از طرف تهیه کننده با اضافه شدن به مجموعه، بازنویسی فیلمنامه را انجام داد و زمان فیلمبرداری وی در حال بازنویسی فیلمنامه بود. همین مساله کامل نبودن فیلمنامه سبب شد تا برخی از صحنه ها فیلمبرداری شود و مورد استفاده قرار نگیرد و حتی برخی از صحنه ها دوباره فیلمبرداری شود.
* با این توضیح آنچه که احسان بیگلری به عنوان فیلمنامه «آذر» نوشته بود، با آنچه که ساخته شد کاملا متفاوت است؟
- نه اصلا اینگونه نمی توان گفت که فیلم یک چیز بود و فیلمنامه چیز دیگری است، اما در فیلمنامه به دلیل به وجود آمدن شرایطی خاص، تغییراتی ایجاد شد که نتوانستیم احسان بیگلری را تا پایان کار داشته باشیم و شاید این مساله موجب شد تا قصه دو دست شود.
* چالش زن و شوهر در «آذر» شکل تازهای به خود گرفته و آنچه به تصویر درمیآید کمتر قبلا در فیلم های مشابه تجربه شده است.
- در فیلم «آذر» زن بهانه ای است برای اینکه یک موقعیت را در جامعه امروز تصویر و بعد آن را تفسیر کنیم؛ به این معنا که اگر ما در جامعه امروز ایران دچار یک بحران و چالش شویم برای نجات و رهایی خود تا چه اندازه اجازه داریم اخلاق را زیر پا بگذاریم، صداقت را لگدمال کنیم و وجدان را نادیده بگیریم. این مسایل بحث روز جامعه است و تاکید می کنم که «آذر» را پیش از آنکه اثری درباره مظلوم بودن زن بدانم اثری کاملا اخلاق گرا می دانم، اثری در راستای تفسیر شرایط غیر اخلاقی که امروز همه ما در جامعه درگیر آن هستیم. در واقع این فیلم در راستای نقدِ زیر پا گذاشتن وجدان و اخلاق اجتماعی است البته هرکسی می تواند خوانش خود را از این فیلم داشته باشد اما آنچه که برای من به عنوان کارگردان در مورد این قصه مهم و جذاب بود این است که «آذر» یک ملودارم خانوادگی است که حرف خود را از زاویه دنیای یک زن بیان کند.
* یکی از اتفاقات خوب «آذر» این است که اصلا تمایل ندارد زن را ضعیف نشان دهد و بیشتر تلاش کرده است که جسارت و قدرت زن را به تصویر بکشد که این قدرت در تصمیمگیری نهایی آذر هم دیده میشود.
- دقیقا تمام تلاش خود را کرده ایم که در این فیلم یک زن ضعیف خانه دار به تصویر کشیده نشود بلکه فیلم درباره یک انسان مستقل فارغ از جنسیت باشد. در چنین شرایطی این زن مستقل در هنگام تصمیم گیری مانند زنان منفعل و سنتی برخورد نمی کند و فارغ از جنسیتش، زمانی که نگاه، صداقت، و مهرش زیر سوال می رود، ترجیح می دهد که دیگر همراه نباشد.
ادامه دارد...
نظر شما