به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر پرسشی در مورد تخریب های اخیر در برخی رسانه ها نسبت به حجت الاسلام خسروپناه است که این استاد دانشگاه به آن پاسخ گفته است.
سوال: حدود یک هفته ای است منتقدانی در رسانه ها با نام و بی نام به نقد دیدگاههای ایشان می پردازند و نسبت به ریاستشان بر موسسه حمله و تخریب می کنند. چه تحلیلی از این پروژه دارند؟
همانگونه که در درخواست آمده این حمله ها از سنخ نقد علمی نیستند بل پروژه سیاسی است و اهل فن توجه دارند در طول این چند سال استادان حوزه و دانشگاه نسبت به دیدگاههای بنده از جمله فلسفه فلسفه اسلامی، وجود انضمامی انسان به عنوان موضوع فلسفه، اصالت وجود و ماهیت، الگوی حکمی اجتهادی و علم دینی نقدهایی نگاشته و گفته اند و پاسخ ها شنیده اند و هیچ حاشیه ای شکل نگرفت و این نقد و پاسخ ها در نشریه های علمی منتشر شد.
اما این قصه اخیر هیچ حکایت و دلالتی بر نقد علمی ندارد چون این پروژه از سنخ انشاء است؛ نه اخبار.
دعوای اصلی بر سر لحاف ملا یعنی منصب ریاست موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است و اعتراض بر اینکه چرا این جایگاه در اختیار یک نیروی انقلابی است!
لذا برخی از کسانی که فرق حسن و قبح ذاتی و عقلی را نمی دانند وارد این گود شده و به عنوان نقد، تخریب می کنند و عده ای هم از مهندسان و داروسازان دیروز که امروز ردای فلسفه بر تن کرده اند و قصد طریقت در حکمت را دارند؛ بدون اینکه فرق نسبیت هستی شناختی با نسبیت معرفت شناختی را بدانند فریاد می زنند که مطالب خسروپناه غیر دقیق است و فهم نادرست و مملو از بد فهمی خود را به پای بنده می نویسند.
جالب اینکه در این نقدها به نوشته های ده بیست سال پیش بنده تمسک می کنند و حتی اطلاع ندارند که آن مباحث به صورت چندین کتاب با تفصیل بیشتری منتشر شده است.
عرض کردم قصه هفته ای که گذشت و ادامه هم خواهد داشت؛ پروژه ای است تا بتوانند مسئولیتی را بردارند که هشت ماه وزارت علوم دولت اسبق اصرار داشت تا بنده بپذیرم و وزارت علوم دولت سابق و فعلی هم تصمیم بر استمرار آن گرفت.
حال چرا با ریاست بنده مخالفت می کنند آیا به جهت نقدهای نادرست و غیر علمی منتقدان مهندسان و داروسازان دیروز و دانش آموختگان فلسفه تحلیلی امروز است؟
حاشا و کلا اینها مخالفتشان که به صراحت گفته اند این است که چرا یک معتقد و مدافع تئوری های نظام جمهوری اسلامی بر منصب موسسه ای نشسته که زمانی دیگران بر آن تکیه زدند.
شما پرسشگر گرامی کمی تامل کنید اگر خسروپناه رئیس موسسه حکمت و فلسفه نبود باز اینگونه تخریب میکردند؟!!! آیا اگر خسروپناه، شخصیتی سکولار بود همین تخریبها صورت میگرفت؟ اینها تنها رئیس اپوزیسیون بر منصب موسسه می خواهند؛ نه حتی شخص بی تفاوت.
همین امر باعث شده که عده ای با دروغ و دغل اخراج افرادی مثل جناب شهرام پازوکی ( مدیر فعلی گروه عرفان و ادیان موسسه) را شایع کنند و اخراج اعضای خارج نشین از موسسه توسط وزارت علوم را مکرر به رخ بکشند.
کدام مرکز علمی در دنیا عضو هیات علمی که بدون مجوز وزارت علوم سالها در کشور دیگری زندگی می کند نگه می دارد.
مخالفت عده دیگر با مدیریت موسسه، پیگیری های جدی این مدیریت برای اجرایی کردن مصوبات وزارت علوم جهت انجام موظفی و حضور اعضای هیات علمی در موسسه است که عده ای به عللی نه دلایل نمی پسندند و همچون باور جناب منصوری معاون پژوهشی وزارت علوم در دولت اصلاحات اجرایی کردن این مصوبات را خطا می پندارند.
نگرانی دیگر اپوزیسیون که برای تخریب مدیریت موسسه بسیج شده اند این است که می بینند موسسه ای که از سال ۵۲ تا ۹۰ فقط یک استاد تمام و سه دانشیار داشت با تلاش فراوان که تکمیل پرونده علمی اعضای موسسه طی شش سال به سه استاد و شش دانشیار رسید.
خلاصه سخن: اپوزیسیون بداند اولا هیچ تلاشی برای این پست نداشتم و به شدت پرهیز کردم و ثانیا تا زمانی که وزارت علوم صلاح بر استمرار خدمت بداند با تمام قوت در اجرایی سازی مصوبات آن وزارت تلاش خواهم کرد و این بازی های کودکانه در انجام وظایف قانونی و شرعی خللی وارد نمی سازنند.
نظر شما