به گزارش خبرنگار مهر، نمایش رادیویی «پول چای» درباره دو دوستی است که یکی از آنها به دیگری پیشنهاد می دهد که برای پیگیری پرونده اش در یک اداره از رشوه استفاده کند و سبیل کارمندان اداره را چرب کند.
بخشی از دیالوگهای این نمایش را در زیر می خوانید و میتوانید نمایش را به طور کامل در فایل ضمیمه گوش کنید. همچنین مخاطبان میتوانند برنامههای رادیو نمایش را روی موج اف ام ۱۰۷.۵ بشنوند.
*اووه چه خبرته جمال! چند بود این کشتی های بی صاحابت؟
- کدوم کشتی؟
*همونایی که عینهو تایتانیک رفته ته ته اقیانوس!
- ای بابا کشتی کجا بود من آه ندارم با ناله سودا کنم.
*مگه داش کریمت مرده؟ رفیق آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و موارد مشابه... حالا بگو دردت چیه بگو.
- یه کاری دارم تو یه اداره ای. هیچ رقمه درست نمیشه.
*همینجوری پرونده ات رو زدی زیر بغلت رفتی تو اداره توقع داشتی کارت راه بیفته؟
- پس باید چی کار می کردم.
*باید سبیل چرب می کردی اونم با روغن فرد اعلا.
- من که نمی فهمم چی میگی...
نظر شما