۲۵ فروردین ۱۳۹۷، ۱۱:۵۹

ادریس عظیما در گفتگو با مهر:

عقل بدون هدایت، ویرانگر است/ حرکت انبیاء برای هدایت عقول بشریت

عقل بدون هدایت، ویرانگر است/ حرکت انبیاء برای هدایت عقول بشریت

ادریس عظیما گفت: بشر بدون بعثت انبیاء توانایی بهره‌گیری از عقل را نداشت چراکه این عقل به واسطه غفلت‌ها زیر گمراهی‌ها مدفون می‌گشت.

خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه-زمانه راستگو: بعثت برای برانگیختن نیروهای فکری پنهان شده بشر بود، اینکه این عقل‌ها را از زیر خروارها جاهلیت برانگیزد تا بتواند راه سعادت را طی کند. بنابراین هر اقدام عاقلانه‌ای در هر نقطه از عالم توسط هرکسی انجام بگیرد متأثر از حرکت انبیاء است، با توجه به این مطلب می‌توان تمام علوم را دینی دانست؛ اساساً بشر بدون بعثت انبیاء توانایی بهره‌گیری از عقل را نداشت چراکه این عقل به واسطه غفلت‌ها زیر گمراهی‌ها مدفون می‌گشت.

در خصوص فلسفه بعثت پیامبر (ص)، ادریس عظیما، پژوهشگر حوزه علوم قرآنی و مدرس دانشگاه، به گفتگو نشستیم.

*لطفا در مورد اهمیت عید مبعث بفرمایید؟

این عید بزرگ را به همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان تبریک عرض می‌کنم. البته این عید اختصاصی به مسلمانان ندارد و عید تمام بشریت است، همان‌طور که بعثت دیگر پیامبران مختص پیروان آن آیین نیست؛ چراکه ایامی این‌چنینی آغاز رهایی بشر از زیر چنگال ظلم‌ها، تبعیض‌ها، فسادها، شهوترانی‌ها و مادیّت زدگی‌ها است و با نگاهی به تاریخ درمی‌یابیم که بعثت آن نبی گرامی تنها برای جزیرة العرب نبود چه آن‌که دربار دو حکومت قدرتمند آن زمان – ایران ساسانی و امپراتوری روم- دچار این فسادها بودند، که خدای متعال در مورد آن نبی گرامی می‌فرماید «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»( انبیاء/107) یعنی ما تو را مایه رحمت برای تمام عالمیان فرستادیم نه برای یک منطقه جغرافیایی محدود.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در وصف بعثت نبوی می‌فرماید « إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَی‏] بَعَثَ مُحَمَّداً ص نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَی التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِینٍ‏ وَ فِی شَرِّ دَارٍ مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَیَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُمْ الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَة: یعنی خداوند محمّد صلّی اللّه علیه و آله را به عنوان بیم دهنده عالمیان،و امین بر قرآن بر انگیخت، و شما ملّت عرب در آن وقت دارای بدترین دین، و در بدترین خانه بودید، منزلتان در میان سنگهای سخت، و در بین مارهای زهردار بود، آب تیره می‏نوشیدید، غذای خشن می‏خوردید، خون یکدیگر را می‏ریختید، قطع رحم می‏کردید، بتان در میان شما نصب شده بود، و گناهان به شما بسته بود.» با توجه به این کلام نورانی درمی‌یابیم بعثت نبوی تنها در جهت تأمین معنویات نبود، که  « شَرِّ دِینٍ‏» ناظر به بعد معنوی فاسد عصر جاهلیت است و «شر دار» ناظر به بعد مادی فاسد آن عصر است. و اساساً بعثت هر پیامبری را می‌توان قیام در برابر این مشکلات دانست.

وگرنه نیازی به بعثت نبود. مگر زندگی نبی گرامی اسلام قبل از بعثت، یک زندگی الگو برای همه بشریت نبود؟  مگر آن حضرت چندین سال قبل از بعثت لقب امین را به خود نگرفت؟ پس مبعوث شد که چه شود؟ بعثت برای این بود که آن حضرت بنشید در گوشه غار حراء، راز و نیاز کند؟ نه! اینکه نبود؛ دهها سال بود که آن حضرت می‌آمد در آن‌جا با خدا راز و نیاز می‌کرد. پیامبر، مبعوث شد تا رسالتش را در جامعه پیاده کند، و معنی بعثت یعنی برانگیخته شدن، آن حضرت برانگیخته شد در برابر تمام سستی‌ها، تنبلی‌ها وگرنه پیامبر قبل از بعثت که آن راز و نیاز را داشت. آن حضرت مبعوث شد یعنی در برابر این عادی‌شدگی‌ها به‌پا خواست تا نشان دهد که نباید در برابر این مشکلات ساکت نشست، و بنابراین می‌توان بعثت را نقطه آغاز سکولار ستیزی از دین دانست تا دین در عرصه اجتماع عرضه شود. بنابراین وقتی آن نبی گرامی می‌فرماید « إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق‏» یعنی یگانه هدف بعثت من این بود که مکارم اخلاق را به پایان رسانم، این اخلاق زمانی معنا پیدا می‌کند که بعثتی باشد، بدون بعثت و برانگیخته شدن و بدون ورود به عرصه اجتماعی و با دیدگاه سکولار امکان تمام شدن مکارم اخلاق نخواهد بود.

*اگر بخواهید فلسفه‌ای برای بعثت بیان کنید، آن فلسفه چیست؟

 هر زمان بشریت به این تیره‌روزی مبتلا شد، نیاز به برانگیخته شدن دارد، نیاز به بعثت دارد؛ اصلاً فلسفه بعثت، رهایی از این جهالت‌هاست، که می‌فرماید: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ» یعنی در فضایی که گمراهی‌ها، ظلم‌ها و تیرگی‌ها بیداد می‌کند،  برای زدودن جهالت‌ها، حل مشکلات روحی و روانی یک بعثت و برانگیخته شدن نیاز است؛ بنابراین علت بعثت، دانش و تزکیه بشر است؛ که حضرت امیر علیه‌السلام فرمود « فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ‏ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ ‏» یعنی برانگیخته شدن پیامبران برای آن است که بشر به آن میثاقی که در فطرت خود به روشنی درمی‌یابد، ادا کند، هر انسانی با مراجعه به سرشت خود، یکسری هنجارها را در می‌یابد که باید به آن پرده عمل بپوشاند؛ عدالت‌ورزی، آزادی، وفای به عهد و تمام آن مفاهیم زیبایی که امروزه در مجامع بین‌المللی به عنوان کلیدواژه‌های حقوق بشری از آن یاد می‌شود، همه اینها به واسطه بعثت انبیاء در دایره مفاهیم زیبا گرد آمده و باقی مانده است هرچند این مفاهیم هم در حد لفظ باقی مانده و موجبات سوء استفاده‌های ابرقدرت‌های جهان را فراهم آورده است.

« وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ» یعنی بشری که از یاد نعمت‌ها، غافل شده، نعمت‌ها را به او یادآوری می‌کند؛ که اگر بعثت‌ نبود، توجه به نعمت نبود، خب اگر توجه به نعمت نباشد، چه فرقی میان دیگر  حیوانات با انسان می‌تواند باشد، در سایه فهم نعمت و توجه به آن است که بشر می‌تواند آن نعمت‌ها را به کار گیرد، اختراعات، اکتشافات و فن‌آوری‌هایی داشته باشد. یک انسان بی‌خیال که توجه به نعمت ندارد، برای او پیشرفت هم حاصل نخواهد شد. پس اگر بعثت پیامبران نبود این پیشرفت‌ها چه پیشرفت مادی و چه پیشرفت معنوی در زندگی بشر رخ نمی‌داد. «وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول» بعثت برای برانگیختن نیروهای فکری پنهان شده بشر بود، اینکه این عقل‌ها را از زیر خروارها جاهلیت برانگیزد تا بتواند راه سعادت را طی کند. بنابراین هر اقدام عاقلانه‌ای در هر نقطه از عالم توسط هرکسی انجام بگیرد متأثر از حرکت انبیاء است، با توجه به این مطلب می‌توان تمام علوم را دینی دانست؛ اساساً بشر بدون بعثت انبیاء توانایی بهره‌گیری از عقل را نداشت چراکه این عقل به واسطه غفلت‌ها زیر گمراهی‌ها مدفون می‌گشت که خدای متعال در وضعیت بشر بدون بعثت پیامبرانه می‌فرماید  «وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ» یعنی به یقین آنان قبل از بعثت در گمراهی آشکاری بود.

*بسیاری از کشورهای دنیا که به لحاظ علمی در سطح خوبی هستند، اماهمچنان ظالمانه رفتار می کنند. به نظر می رسد که علم الزاماً نمی تواند انسان را به خدا نزدیک کند؟

البته ممکن است یک زمانی جاهلیت در اثر نبود علم باشد، یک زمانی خود آن علم، جاهلیت‌ها را، تیرگی‌ها را، بدبختی‌ها را به‌وجود آورد؛ همان‌طور که بشر امروز گرفتار این نوع جاهلیت شده است یعنی از همین علم، علمی که از هدایت انبیاء بهره نبرده است، شهوت‌ها را، ظلم‌ها را به‌کار می‌گیرد. مگر امروزه این جنایات در جای‌جای جهان توسط کدام حکومت‌ها اتفاق می‌افتد؟ مگر آمریکا که از بزرگترین نهادهای علمی بشر بهره می‌برد، بزرگترین دست پیدا و پنهان کودک‌کشی‌های مسلمانان یمن یا دیگر مسلمانان نیست؟ رژیم غاصب صهیونیستی مگر از همین علم تیره برای کشتار مسلمانان بهره نمی‌برد؟ بنابراین برای از بین بردن این جاهلیت‌ها هم برانگیخته‌شدن‌ها و بعثت‌هایی لازم است که البته باید به دست خود ملت‌ها رخ دهد.

*لطفا در مورد شخصیت پیامبر اسلام (ص) که این بعثت در وجود ایشان رخ داد بفرمایید.

این برانگیختگی و بعثت زمانی می‌تواند آثار مثبت به دست دهد که بعثت پیامبرانه باشد، یعنی ابتدا باید درون فرد سالم باشد، تا بتواند جامعه‌ای را آباد کند «چون ز هستیش نباشد اثری/چون به هستی رسد از وی دگری» و شاید علت اینکه مبعث در ماه رجب و در روزهای پایانی این ماه عزیز که سرشار از توجهات الهی است رخ می‌دهد، به همین خاطر باشد که درون پیامبر در سایه عبادات و توجهات الهی تماما صیقل‌یافته باشد. که خدای متعال فرمود «وَ إِنَّکَ لَعَلی‏ خُلُقٍ عَظیمٍ‏».

 لذا می‌بینیم در کلامی منسوب به امام حسن عسکری علیه‌السلام در مورد حالات نبی گرامی اسلام در آستانه بعثت آمده است که قبل از بعثت تمام آن اموالی را که راه تجارت به شام کسب کرده بود، صدقه دادند، هر صبحگاه به غار حراء می‌رفتند و از آنجا به آثار رحمت و حکمت الهی نظاره می‌کردند و از آن آثار عبرت می‌گرفتند و متذکر آن نشانه‌های الهی می‌شدند و حق عبادت پروردگار را به جای می‌آوردند تا اینکه آن حضرت به 40 سالگی رسید و خدای متعال قلب آن حضرت را بهترین، باشکوه‌ترین، مطیع‌ترین، خاشع‌ترین و خاضع‌ترین قلب یافت و به درهای آسمان اذن فرمود تا گشوده شدند و ملائکه نازل گشتند.

کد خبر 4270527

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha