به گزارش خبرگزاری مهر، منطقه آسیای مرکزی و قفقازمنابع متنابهی از نفت و گاز را دارا می باشد. این کشورها با چنین شرایطی بعد از کسب استقلال تمایل زیادی برای پیوستن به ناتو از خود نشان داده اند. حال سئوال این است که چه عواملی زمینه را برای گسترش ناتو به این منطقه فراهم کرده است. در این راستا می توان چند دلیل اصلی را از طرف این کشورها برشمرد :
- ناتوانی درتامین امنیت ملی : اکثر کشورهای این منطقه دارای دولت های ضعیفی هستند و ازمنظرپیشرفت واستانداردهای توسعه، کشورهایی در حال رشد و توسعه هستند که از میان ویرانه های شوروی سابق سربرآورده اند. از این جهت تمایل دارند با پیوستن به سازمانهای فرامنطقه ای چون ناتو، امنیت ملی خود را تضمین کنند.
- هراس از سلطه مجدد روسیه : روسیه درمنطقه منافع حیاتی دارد. وجود اقلیت های روس درهر کدام ازاین جمهوریها و منابع سرشار انرژی روسیه را وادار می کند که همواره نقش سنتی خود را ایفا نماید . با وجود آنکه زوال تسلط بلا معارض روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز به شکل گیری موازنه مهم آنوپلتیک و ژئواکونومیک منجر شده است ولی همچنان روسیه به حضور قدرتمندانه در منطقه بسیار بیشتر از هر دولت خارجی دیگر ادامه می دهد.
هیچ کدام ازدولتها این منطقه قابل مقایسه با روسیه نمی باشند به طوری که تعداد نظامیان تمام جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز با ارتش روسیه قابل مقایسه نیست. همچنین نیروهای مسلح این جمهوریها، از نظر تسلیحات نیز متکی به روسیه می باشند. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز برای تضمین استقلال خویش ، در جهت کاهش وابستگی نظامی به روسیه اقداماتی را که حداقل به برقراری موازنه در این رابطه منتهی می شود، در دستور کار خود قرار دهد. به همین علت همکاری با اعضای ناتو و مشارکت در برنامه های آن به عنوان یک وزنه تعادل ضروری و مطلوب را تعقیب می کند.
- منازعات بالقوه در قفقاز: با فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال ناگهانی دولت-ملت های جدید، مشکلات قومی و ملی گوناگون را تشدید کرد. بسیاری از مرزهای این کشورها ساختگی و مصنوعی است. از طرف دیگر وجود اقلیت های قومی و ملی مختلف نیز یکی از معضلاتی است که به طور بالقوه می تواند به بی ثباتی در این منطقه کمک کند.
به عنوان مثال می توان منازعه قره باغ بین آذربایجان و ارمنستان را نام برد. با توجه به این واقعیات است که می توان گفت تمام جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز از مشکلات امنیتی از نوع کشورهای کوچک و ناهمگون رنج می برند.
آنها نمی توانند با تکیه بر منابع ملی خویش دفاع از تمامیت ارضی و حاکمیت کشور خود را در مقابله با تهدید های بالقوه داخلی، درون منطقه ای یا فرامنطقه ای ( مثل روسیه ) تحقق بخشند. بنابراین مجبورند سیاست های امنیتی خویش را بر اساس ایجاد اتحاد با دولتها یا سازمانهای قدرتمند منطقه ای یا فرامنطقه ای توسعه دهند. شرکت در طرح هایی چون مشارکت برای صلح ناتو در جهت بالابردن ضریب امنیتی است .
- جنبش های فعال سیاسی و مذهبی : برخی تحلیلگران قدرت سیاسی ویژه ای را برای جنبشهای اسلامی در آسیای مرکزی و قفقاز قایل هستند و بر این باورند که گسترش احیاگری دینی در سالهای اخیر بیشتر شده است. هر چند که اسلام قرنهاست که در این منطقه حضور داشته است اما در شرایط خاص سیاسی و اقتصادی و اجتماعی می تواند قدرت مانور بیشتری داشته باشد که از دید برخی " بنیادگرایی " نامیده می شود . بنابراین بسیاری از حاکمان این منطقه که اسلام سیاسی به عنوان یک تهدید قلمداد می کنند، همکاری با سازمانهایی چون ناتو را لازم می دانند .
مجموع این عوامل زمینه را برای پذیرش سازمانهای فرامنطقه ای چون ناتو را در آسیای مرکزی و قفقاز فراهم می کند . این امر از این جهت قابل توجه است که سازمان ناتو از این جهت با جمهوری اسلامی ایران هم مرز خواهد شد که بررسی این وضعیت نیز قابل توجه خواهد بود .
نظر شما