به گزارش خبرنگار مهر، در شامگاه نیمه رمضان جمعی از شاعران مطرح و جوان کشور به دیدار رهبر انقلاب اسلامی رفتهاند و در شب شعری با حضور معظمله شرکت کردهاند. سنت شب شعر سالیانه رهبر انقلاب در سال های اخیر به اتفاق برجستهای در فضای فرهنگی کشور تبدیل شده است.
در این دیدار سید علی موسوی گرمارودی از شاعران صاحبنام معاصر قصد داشت دو قطعه شعر در وصف جانبازان و مدافعان حرم قرائت کند که فرصت فقط به اولی رسید. متن این اشعار به شرح زیر است.
شهید زنده ای جانباز نستوه
صلابت در تنت پیچیده چون کوه
گل خورشید باغ انقلابی
معمای شکفتن را جوابی
شبی رفتی و بی پا آمدی روز
به ما هم رسم این رفتن بیاموز
به جانبازی سند از پیش دادی
به راه دوست دست خویش دادی
کدر آیینه ی چشمان شکستی
چو چشم دل گشادی دیده بستی
فرو پوشیده ای از این جهان چشم
ز دل بگشوده ای بر آسمان چشم
چراغ سر تو را گر یافت سرپوش
دل خورشیدی ات کی گشت خاموش
گر اقیانوس آرامی به اندام
دلت دریاست کی می گیرد آرام
اگر ساکن فتادی صخره آسا
زبونی را فلج کردی سراپا
نگاهت برج بی تاب رهایی ست
دلت طوفان بحر آشنایی ست
تویی سرچشمه، نتوانی نجوشی
تویی خور، کی توانی رخ بپوشی
تو سرو باغ جانی، سبز رو باش
زبان دل تویی، در گفتگو باش
بگو! بخروش! بشکف! راهبر شو
برآ! بفشان! بروی و با ثمر شو
پرند سیمگون بر روی شب کش
درافکن در دل افسرده آتش
جهان را سوی رادی رهنمون باش
چراغ افروز راه عشق و خون باش
شعر دیگر موسوی گرمارودی که قصد داشت در این مراسم قرائت کند اما فرصت نشد به این شرح است:
در حریم حرم
داشت می رفت خم شد و بوسید
طفل خود را که گرم بازی بود
و کلاه خیال بر سر داشت
نگهش سوی همسرش چرخید
که رخ از اشک دیدگان تر داشت
مرد از عمق سینه آه کشید
چرخش دیدگان مشتاقش
سوی همسر به روی ماه کشید
*
با خدا گفت: ای بزرگ و برین!
هرچه دارم ز مهر و نعمت توست
همسر خوب و کودک شیرین
عشق و آرامش و قرار و قرین
بانگی اما رسد به گوش مرا
گویدم : با حرامیان جنگ است
*
باز می خواندم به همیاری
دشمن اکنون کنار خانه ی ماست
نادرست است خویشتنداری!
جنگ با او وظیفه ی من و توست
وز حریم حرم نگهداری
تو سر همرهی ما داری؟
گفته ام من به پاسخش: آری!
*
کودکم گرچه نیک شیرین است
همسرم گرچه همچو مه زیباست
همه چیزم فدای راه خداست
همه را می نهم... حرم تنهاست!
نظر شما