به گزارش خبرگزاری مهر، نعمت احمدی حقوقدان در ستون سرمقاله امروز همبستگی چنین نوشته است: اینکه صدام حسین را در روز عید ژانویه که مصادف با عید قربان شده بود در ساختمان معروف به محل اعدام در کاظمین نزدیک بغداد همجوار با قصر محل سکونت صدام و برخلاف نظر او که می خواست مانند یک انقلابی در سحرگاه تیرباران شود همانند مجرمین به چوبه دار سپرده شد و جنازه اش برخلاف رویه او که با به دار آویخته گان در این محل که اجساد شان را به کوسهها می سپرد، برای خاکسپاری در کنار دو پسرش عدی و قصی ، تحویل شد تا در دهکده عوجه محل تولد صدام در سالنی که برای مراسم ترحیم و سوگواری در زمان اقتدار صدام ساخته شده بود با حضور استاندار استان صلاح الدین و نیز رییس قبیله صدام موسوم به البونصیربه خاک سپرده شد.
اعدام صدام به تیترنخست همه روزنامهها تبدیل شد مردی که حداقل ظرف 27 سال گذشته یکی از خبرسازترین چهرههای دنیا بود. خود به تیتراول روزنامهها پیوست ، پاره کردن قرارداد الجزایر که خود درمقام معاون ریاست جمهوری با ایران امضاء کرده بود ماشه گلوله جنگی را چکاند که تا امروز درخاورمیانه ادامه دارد.
این چهره خبری که ظرف این 27 سال بعد از پاره کردن قرارداد الجزایر، آغازگر جنگی پردامنه با ایران شد ایفاگر نقشی گردید که قبل از حمله صدام به ایران ، مبلغ سپرده کشورهای خاورمیانه دربانکهای غربی و دریافت بهره این پولها توسط کشورهای خاورمیانه غرب را در تنگنا قرار داده بود، غرب نه اینکه به نفت خاورمیانه احتیاج داشت بلکه مجبور بود بهره پولهای سپرده از فروش نفت در بانکهای غربی را هم بپردازد.
صدام نه اینکه جنگ با ایران را آغاز کرد بلکه فضای منطقه را نیز جنگی کرد و ظرف مدت کمی غرب از این حرکت صدام سود نهایی را برد، پولهایی که در بانکهای غربی و با مالکیت کشورهای خاورمیانه سپرده شده بود بدون جابجایی در بانک تغییر مالکیت داد و به مالکیت کشورهای غربی درآمد و میلیاردها دلار دیگر هم با فروش اسلحه از محل درآمدهای نفتی روانه کشورهای غربی شد.
صدام با این جنگ به غرب این امکان را داد که در مقابل پول نفت اسلحه تحویل خاورمیانه بدهند و نفت ببرند. در طول جنگ بارها صدام خبرسازترین چهره جهان شد، حملات شیمیایی به نیروهای ایرانی و سپس به شهرهای سردشت حلبچه چهره مخوف این مرد را درصدر اخبارجهانی قرارداد. با پایان یافتن جنگ ایران وعراق باز هم صدام خبرساز بود.
وی به کویت حمله کرد و یک کشور را اشغال نمود هرچند به ظاهر این حمله با چراغ سبز بعضی از کشورها صورت گرفت.اما سرآغازی شد برحضور قدرتهایی که لابد در نهان مشوق صدام درحمله به کویت بودند. نگهداری کویت چند صباحی طول نکشید تا ماشین جنگی آمریکا و متحدانش حضور دایمی در منطقه خاورمیانه، خصوصاً خلیج فارس به بهانه رهاسازی کویت برای خود دست و پا کنند.
بعد از این تاریخ و طی جنگ و گریزی ظاهری به اصطلاح جنگ اول خلیج فارس شروع شد هنوز نقش صدام در سناریویی که خود را بازیگر نخست آن میدانست تمام نشده بود ارتش آمریکا به ظاهر بعد از رهاسازی کویت نیروهای عراقی را تا داخل خاک عراق تعقیب کردند. شرایط برای سقوط صدام مهیا بود اما آمریکاییان هنوز به این مهره نیاز داشتند.
جیمز بیکر شخصی که از طرف جرج بوش به همراه همیلتون دوسه ماهی است برنامه ریز صلح عراق شده اند در آن زمان وزیر امورخارجه آمریکا بود. کسی که در سخنرانیهای خود می گفت: برنامه آمریکا رها سازی کویت است نه اشغال عراق و با اینکه نیروهای آمریکایی وارد عراق شدند اما تا بغداد پیش نرفتند و نقش دوم صدام شروع شد، کردها در شمال و شیعیان در جنوب به دنبال شرایط بوجود آمده درصدد احقاق حقوق خود و یا احیاء آن بودند اما ماشین جنگی صدام که در مقابله با آمریکا متوقف شده بود علیه شیعیان درجنوب و کردها درشمال فعال شد و کشتاری عظیم از شیعیان جنوب عراق و کردهای شمال عراق صورت گرفت.
صدام که درطول حیات سیاسی به همراهان و همرزمان خود رحم نمی کرد دامنه خشونت را حتی به درون خانواده خود کشانید داماد و نوه نوجوان خود را که به اردن پناهنده شده بودند و راز سربه مهر سلاحهای کشتارجمعی او را افشا کرده بودند در معامله ای سیاسی به داخل عراق کشانید و آنان را کشت دیگر کسی درجهان به بی رحمی صدام شکی نداشت از سال 1991 یعنی پایان جنگ اول خلیج فارس که منجر به شکست جرج بوش پدر از بیل کلینتون دموکرات شد تا روی کارآمدن دوباره جمهوری خواهان و این بار جرج بوش پسر، عراق در کشاکشی مبهم با سازمان ملل بود و برنامه نفت در مقابل غذا دامنه سوء استفاده از ثروت ملی عراق را تا جایی کشانید که پسر کوفی عنان را هم متهم به شرکت درخوان یغمای نفتی عراق نمودند.
حادثه 11 سپتامبربه سردرگمی جنگجویان بین المللی که دیگر نمیتوانستند دنیا را از وحشت کمونیست بترسانند با ادبیات جدیدی به نام مبارزه با تروریسم وارد میدان شدند و دوباره صدام درصدر اخبارجهانی قرارگرفت.حمله آمریکا به عراق سناریویی است که پایان آن معلوم نیست همینطورکه بهانه آغاز آن هم از پایه غلط بود اما آمریکا به عراق حمله کرد و با برنامهای غلط ارتش و گارد ریاست جمهوری عراق را منحل نمود و سیل اسلحه جنگی ازپادگانها روانه خانه ها شد.
گروه های تروریستی که درافغانستان جا خوش کرده بودند با حمله آمریکا به این کشور دنبال پناهگاهی می گشتند که آمریکا عراق را تحویل آنان داد انبار اسلحه رها شده در کشوری که حکومت مرکزی با ثباتی نداشت با سه گروه قومی مذهبی که می شد و می شود به سادگی بهانه درگیری را بین آنان به وجود آورد کردها که حد فاصل جنگ اول خلیج فارس تا اشغال عراق با نسل کشی معروف به جنگ انفال نفرتی عمیق از صدام داشتند و شیعیان عراق که بعد از جنگ اول خلیج فارس در صدد احقاق حقوق خود بودند و به شدت سرکوب شدند و کشتاری عظیم در میان آنان صورت گرفت.
صدام به همراه اعضای فراری حزب بعث و گارد ریاست جمهوری منحل شده سودای دیگری برای عراق داشتند. کشتار مردم کوچه و خیابان به منظور ناامن ساختن عراق و نا توانی آمریکا و دولت عراق در اداره امور کشور، صدام در این نقشه تنها نبود گروههای تروریستی فراری از افغانستان به همراه جنگجویان سنی ضد شیعی، عراق را به کانون درگیری هر روزه تبدیل کردند.
با بهدام افتادن صدام ایدئولوگ های کاخ نشین چنین فرض میکردند که به زودی عراق آرام خواهد شد غافل از اینکه گروههای مختلف بستر مناسبی برای بیان مخالفتهای خود پیدا کرده بودند، محاکمه صدام هم رمز آرامش در عراق نبود حتی کشته شدن ابومصعب الزرقاوی، نتوانست عراق را آرام کند، تخم کینه ریشه دوانده بود.
محاکمه صدام اما می توانست راز حکومت خودکامه صدام و مسلح شدن او را برملا کند ابتدا محاکمه او به اتهام کشتن 148 نفر از مردم روستای الدجیل واقع در جنوب عراق که به بهانه طرح ترور صدام به سال 1982 تیرباران شدند، همزمان با انتخابات میان دوره ای در آمریکا حکم اعدام او صادر شد تا از این حکم درربودن آراء مردم آمریکا سود ببرند وقتی فایده ای از این حکم نصیب جمهوریخواهان کاخ سفید نشین نشد.
دیگر نمی شد ماشین محاکمه صدام را متوقف کرد وقتی پل برمر حاکم آمریکایی عراق قانون اساسی جدید این کشوررا نوشت حسب اصل 37 قانون اساسی عراق مجازات اعدام در عراق منع شد دولت عراق با اصلاح این اصل و افزودن تبصره ای به آن مجازات اعدام را برقرار کرد و در همین زمان آیین نامه نحوه محاکمه سران حزب بعث تصویب شد دادگاه انفال شروع به محاکمه صدام نمود در حالیکه دادگاه معروف به محاکمه الدجیل او را به اعدام محکوم کرده بود.
تیم دفاعی صدام به این حکم اعتراض کرد، طرفه اینکه دادگاه تجدید نظر ضمن تأیید حکم مورد اعتراض، مجازات یکی ازمعاونان صدام - طه یاسین رمضان- را از حبس ابد به اعدام تشدید کرد. اصل کلی حقوقی که دادگاه تجدید نظرخصوصاً وقتی که متهم اعتراض می کند حق تشدید مجازات را ندارد.
پیام ظریفی در صدور حکم اعدام طه یاسین رمضان فرستاده شد تیم سه نفره صدام - طه یاسین رمضان و ابراهیم الدوری که از سال 1967 مثلث خود را تشکیل داده بودند و همه راز و رمز عراق را میدانستند باید نابود می شد تا پرده از جنایات متحدین غیر عراقی صدام برداشته نشود. ابراهیم الدوری که هم اکنون توسط هواداران صدام به عنوان رییس جمهوری قانونی عراق و رییس ستاد مشترک ارتش برگزیده شده جزو فهرستی است که هنوز دستگیر نشده است.
صدام به اعدام محکوم شد، طه یاسین رمضان هم باید کشته می شد و با تشدید مجازات در مرحله تجدید نظر این حادثه در شرف وقوع است. دادگاه انفال که حسب ماده 2 آیین نامه خود اجازه می دهد کلیه افراد اعم از عراقی و غیرعراقی که از حکومت صدام آسیب دیده اند علیه او به این دادگاه اعلام جرم کنند وارد مرحله حساسی شد تا جایی که قاضی دادگاه یک نوبت که پای ترکیه به میان کشیده شد مجبور به غیرعلنی کردن دادگاه شد.
اگر دادگاه انفال با حضور صدام ادامه پیدا می کرد صدام با توجه به قطعیت حکم اعدام خود دلیلی بر پنهان کاری نداشت و دادگاه انفال به دادگاهی تبدیل می شد که صدام حامیان خود را به محاکمه می کشانید.
آنانی که صدام را حمایت کردند، او را مسلح نمودند سلاح کشتار جمعی در اختیارش قرار دادند و در پیمان شکنی او نسبت به عهد نامه های بین المللی پشتیبانش بودند. دادگاه انفال دیگر محاکمه صدام نبود بلکه به میدان محاکمه حامیان صدام تبدیل شده بود.
باید مثلث صدام - طه یاسین رمضان و ابراهیم الدوری فرو میریخت با تشدید مجازات رمضان و عدم دستگیری ابراهیم الدوری ادامه محاکمه صدام به صلاح نبود و برخلاف همه رویه های حقوقی در جهان متهم پرونده ای در میانه محاکمه اعدام شد تا سررشته همه اقدامات ضد بشری صدام کور شود و نامی از حامیان او به میان نیاید، حال که صدام اعدام شده دیگر نمی توان نقش حامیان او را بر ملا نمود و بازنده این اعدام شیعیان عراق و کردهای این کشور می باشند.
از همین آیین نامه که تنها به افراد حقیقی نه دولتها، اجازه می دهد در دادگاه انفال شکایت خود را طرح کنند کسانی که در طول 8 سال جنگ آسیب دیده اند خصوصاً مصدومین شیمیایی بالاخص مصدومین شهرستان سردشت از این فرصت استفاده کنند و با اعلام شکایت در دادگاه انفال میدان احقاق حقوق خود را از دولت عراق به دولت ها و شرکت هایی که با دراختیار گذاشتن سلاحهای کشتارجمعی به کمک صدام آمدند گسترش دهند.
نظر شما