س: و اما درباره مجمع روحانيون مبارز؟
ج: مجمع روحانيون مبارز همواره مواضع ريشه اي و اصولي در زمينه اصلاحات و ساير مسايل داشته است و مواضع مجمع قوي و كاربردي تر از ديگران بوده است شما مثلا به موضعگيري مجمع روحانيون، در اين كنگره درباره انتخابات توجه كنيد. ببينيد درباره نظارت استصوابي يا احراز صلاحيت ها جدي ، قوي و مستدل موضع گيري شده است. اين كاري است كه از نظر فكري و زيربنايي احتياج به يك توان علمي ، جرات و شجاعت دارد تا بتواند اين موضوعات را بيان كند و در جامعه حركت ايجاد كند.
س: آقاي محتشمي پور تاثيري هم در روند انتخابات خواهد داشت؟
ج: اگر بنا باشد تاثيري داشته باشد اين روش منطقي و مستدل پاسخ مي دهد نه شعار و مباحث تند و تشنج زا. خوشبختانه تا بحال ثابت شده است روش مجمع روحانيون مبارز تاثيرگذار بوده است، حتي منتقدين مجمع هم معتقدند تلاش مجمع روحانيون مبارز در انتخابات مجلس ششم براي جلوگيري از رد صلاحيت هاي گسترده شوراي نگهبان منجر شد به تاييد صلاحيت نمايندگان فعلي و شكل گيري اين مجلس و اگر نبود اقدامات اصولي و ريشه اي مجمع روحانيون مبارز و شخص آقاي كروبي، مجلس ششم با اين كيفيت انتخاب نمي شد و بسياري از نيروها در مقابل شمشير رد صلاحيت هياتهاي نظارت حذف مي شدند و ريزش مي كردند.
س: آقاي محتشمي پور با اين حال برخورد شوراي نگهبان را در انتخابات آينده چطور ارزيابي مي كنيد؟
ج: شوراي نگهبان تحت شرايطي كه بوجود مي آيد، متفاوت برخورد مي كند. طبيعتا اگر مردم در صحنه باشند و احزاب وگروهها بطور جدي پاي كار باشند و در امر انتخابات فعاليت كنند يك نوع شوراي نگهبان برخورد مي كند و اگر حضور فعال نداشته باشند نوع ديگري خواهد بود. ولي معتقدم حضور يكپارچه مردم، گروهها و احزاب در انتخابات تاثير بسيار جدي در شكل گيري انتخابات مجلس هفتم دارد. اگر مردم حضور داشته باشند شوراي نگهبان نمي تواند رد صلاحيت به صورت فله اي داشته باشد . اگر مردم بيايند اوضاع فرق مي كند البته رد صلاحيت فله اي هم باعث نخواهد شد كه همه چيز از بين برود. توقيف فله اي مطبوعات مانع نقش آفريني روزنامه ها نشد و به نظر من اين قابل مقايسه با 6 سال قبل نيست. مي بينيد روزنامه ها امروز همان ها هستند و فعاليت مي كنند و توقيف فله اي تاثيري نداشت.
در انتخابات مجلس ششم 9-8 هزاركانديدا داشتيم، مگر شوراي نگهبان چه قدر مي تواند رد صلاحيت كند، اگر بخواهد همه را رد صلاحيت كند كه انتخاباتي وجود ندارد. شوراي نگهبان عناصري را رد صلاحيت مي كند كه بتواند حداقل پاسخگويي را داشته باشد .
الان در بين جوانان و متخصصين افراد بسيار زيادي داريم كه نشاط و استعدادهايشان بالاتر از من وامثال من است. ديگر انرژي ما پيرمردهاي 65-60 ساله مصرف شده است. بگذاريد ما را رد صلاحيت كنند اما نسل جواني به مجلس مي آيد كه در مديريت كشور طبيعتا تاثيرش بيشتر است. من از اوضاع نااميد نيستم.
س: آقاي محتشمي پور چقدر رد صلاحيت ها با مشاركت مردم ارتباط دارد؟ مگر در انتخابات شوراها رد صلاحيت فله اي انجام شده بود كه مردم نيامدند؟
ج: من قبلا در مورد انتخابات شوراها در مصاحبه اي گفتم كه ماهيت شوراها، ماهيت سياسي نيست، چهره هاي سياسي را معرفي نكنيد، بايد چهره هاي اجتماعي، فرهنگي و خدماتي معرفي مي شدند. شهرداري جاي احزاب و رقابت هاي سياسي نيست، مردم خدمات رفاهي و اجتماعي مي خواهند. ما گفتيم اما آقايان گوش نكردند و دوباره چهره هاي سياسي را معرفي كردند و مسئله ناشي از عملكرد غير صحيح احزاب بود اما درباره رد صلاحيت ها ببينيد، رد صلاحيت و غير رد صلاحيت به آن صورت تاثير در حضور مردم ندارد و به قول خودتان در انتخابات دوم شوراها، شوراي نگهبان نظارتي نداشت، اما اينگونه شد.
به اعضاي جبهه دوم خرداد گفته ام كه اگر شوراي نگهبان چهره هاي شاخص احزاب را{در انتخابات مجلس} رد صلاحيت كند، شما مي توانيد در دهها لايه مختلف نيروهاي لايق، اصلاح طلب و شايسته داشته باشيد كه مردم انتخاب كنند. به جاي اينكه بگوييد اگر چهره هاي شاخص ما را رد صلاحيت كنند، انگيزه اي نمي ماند، ما به هيچ وجه نبايد براي مشاركت در انتخابات خط قرمز بگذاريم.
ديگر انرژي ما پيرمردها مصرف شده است. بگذاريد نسل جواني به مجلس بيايد كه در مديريت كشور طبيعتا تاثيرش بيشتر باشد. |
من به عنوان رييس فراكسيون دوم خرداد مي گويم كه اكثر قريب به اتفاق احزاب و گروههاي جبهه دوم خرداد قائل به خط قرمز نيستند و عقب نشيني نمي كنند و همه ملت را طرفدارجريان اصلاح طلبي مي دانند. از طرفي شوراي نگهبان كاري نمي كند كه منجر به آشفتگي عمومي باشد و بخواهد پاسخگو باشد به همين خاطر فله اي رد صلاحيت نمي كند.
س: آقاي محتشمي پور اگر كل جناح دوم خرداد به ليستي خاص برسند كه مورد توجه مجمع نباشد آيا مجمع روحانيون مبارز از ائتلاف دوم خرداد خارج مي شود؟
ج: من نمي دانم اين اگرها يعني چه؟ اگرهاي شما مثل اين است كه خورشيد به زمين بچسبد و آسمان به زمين برسد، احتمال خيلي فيش غولي است!
س: اما احتمال است؟
ج: ببينيد گروهها و احزاب دوم خردادي از جمله مجمع روحانيون مبارز يك عقل و منطق و رشد عقيدتي دارند و در شرايط فعلي چنين كارهايي را انجام نمي دهند كه شكاف بيفتد. تمام گروههاي دوم خرداد سعي دارند در انتخابات هفتم مجلس ائتلاف بوجود بيايد.
س: آقاي محتشمي پور، برخي منابع از روحاني زدايي در ميان اعضا و نيز چهره هاي كليدي درهسته هاي تصميم ساز احزاب خبر مي دهند و مي گويند شايد اين گروهها بعضا به جاي اعضاي خودشان، با افرادي با تفكرات سكولار به ميدان خواهند آمد؟ آيا اين موضوع را شما تاييد مي كنيد؟
ج: ممكن است برخي اشخاص انديشه هاي اين چنيني داشته باشند، بايد ديد جامعه مزاجش چگونه است. صرف اراده و تصميم چند نفر در يك حزب و گروه سياسي در تصميم گيري مردم تاثيرگذار نيست. من فكر نمي كنم مردم چنين رويه اي را بپسندند مردم به دنبال افراد شايسته هستند. حالا اين افراد شايسته اگر در صف روحانيون باشند او را از آن صف انتخاب مي كنند اگر نباشد در غير روحانيون.
به هر حال اين مردم هستند كه تصميم مي گيرند و انتخاب مي كنند. در اين شرايط شما فكر مي كنيد اگر فردي مثل آيت الله موسوي خوئيني ها كه از اعضاي شاخص و برجسته مجمع روحانيون است اگر در كنار چهره هاي ديگر سياسي كانديدا شود مردم به موسوي خوئيني ها راي نمي دهند؟ قطعا راي مردم با اوست و تعداد آراء وي خيلي بيشتر از ديگران است و اصلا قابل مقايسه نيست.
مردم به چهره هاي مورد اعتماد راي مي دهند، چه روحاني باشد چه غير روحاني علت كم شدن تعداد روحاني در مجلس ششم هم شايد براي اين بود كه چهره هاي برجسته و شاخص روحاني كمتر كانديدا شدند و از ميان قشر روحانيون اگر چنانچه كانديداهاي شاخص داشتيم قطعا تعداد روحانيون مجلس بيشتر بود. شايد يكي ديگر از دلايلش تبليغات رسانه ها باشدكه مردم را از روحانيون نااميد كرده اند و البته به عملكرد برخي روحانيون نيز بر مي گردد.
برخي روحانيون در گذشته با جوانان برخورد خنثي كردند و چوب تكفير را بر سر هركس در جامعه كوبيدند و اين تاثير منفي داشت. شما ببينيد امام چه كرد كه باعث شد سيل جوانان اين كشور بطرف اسلام و انقلاب روي بياورند و در تمام دانشگاهها جوانان چرا عاشق امام شدند، امام با جوانان طوري برخورد كرد كه گفت: كارها بايد به دست جوانان باشد و اصولا از صدر اسلام تا بحال در هر حركت سازنده اي جوانان حضور داشتند و مديريت مي كردند.
من يادم هست در نجف اشرف خدمت امام رسيدم براي موضوعي امام با چه خون دلي در اين مورد سخن مي گفت. امام فرمود: مشكلات ما از صدر اسلام تا بحال وجود مقدس نماها و پيرمردهايي بود كه باعملكرد خود به اسلام ضربه زده اند. امام فرمود: اگر اميدي به آينده اسلام و استقلال هست، به نسل جوان است و اگر دل جوان روزي بيدار شود و قيام كند مي تواند كارهاي بزرگي را انجام دهد و همين هم شد و انقلاب اسلامي در سال 57 پيروز شد.
اما متاسفانه عملكرد منفي تفكر مقابل تفكر حضرت امام كه من 8-7 سال پيش آنرا تفكر خوارجي خشن معرفي كردم و تعبير كردم و همين تفكر باعث شد بسياري از جوانان پرشور و تعيين كننده نسبت به اسلام و انقلاب و روحانيت بدبين شوند. امام همواره اين خطر را احساس مي كرد و به روحانيون توصيه مي كرد شما فكر نكنيد كاري كه مي كنيد يا حرفي كه مي زنيد مردم به حساب شما مي گذارند بلكه به حساب اسلام مي گذارند، ايدئولوژي اسلام و نظام را نبايد با عملكرد كساني كه روحاني هستند سنجيد، اگر خطا و بدي وجود دارد از عملكرد بد روحانيت است نه اسلام و انقلاب و نظام اسلامي. به هر حال انقلاب اسلامي باعث شد آزادي و استقلال كشور بدست بيايد و همه بايد با چنگ و دندان آنرا حفظ كنند.
مردم فكر نكنند اگر در انتخابات شركت نكنند و قهر كنند با انقلاب و نظام مسايل حل مي شود. من همين موضوع را با برخي از دوستان در مجلس ششم داشتم با برخي نيروهاي اصلاح طلب. مدتي پيش مي گفتند فايده اي ندارد بايد كناره گيري كنيم و اين حرفا؟ در مجلس ششم چه كرديم كه در مجلس هفتم بخواهيم بكنيم؟ من خطاب به آنان گفتم: ممكن است در مجلس ششم نتوانستيم برخي اهدافمان را در قالب قانون تصويب كنيم اما لااقل توانسته ايم جلوي تصويب بسياري از قوانيني كه امكان داشت در مجلس ششم تصويب شود را بگيريم.
مگر يك ماده واحده قانوني در مجلس چهارم و پنجم درباره نظارت استصوابي تصويب نشد كه اين همه مشكلات را در پي داشت. كمترين آثار حضور در مجلس ششم و انتخابات مجلس هفتم اين است كه جلوي ضربه زدن بيشتر جريان مخالف اصلاحات و مردمي سالاري را مي گيرد در حاليكه مي توانيم كارهاي مهمتري را هم انجام دهيم.
س: آقاي محتشمي پور آيا در خصوص ليست احتمالي مجمع روحانيون مي توانيد توضيح بدهيد؟
ج: هنوز هيچ گروهي و دسته اي ليست انتخاباتي اعلام نكرده است و ماهم همين طور حالا تا ببينيم در آينده چه مي شود و چه كساني كانديدا مي شوند.
س: فرصت ما كم است اما يك سوال مهم در اين جا مي خواهم مطرح كنم و آن اين است كه عليرغم گذشت ربع قرن از پيروزي انقلاب وقتي درباره مشكلات موجود در كشور سخن به ميان مي آيد برخي همچنان از ارتباط با آمريكا صحبت مي كنند؟ اين در حالي است كه جهان به سمت تفكرات ضد آمريكايي پيش مي رود. شما فكر مي كنيد علت طرح اين موضوع چيست و ديدگاه شما در خصوص رابطه با آمريكا چيست؟
ج: مذاكره و رابطه با آمريكا يك مسئله دوطرفه است اين طوري نيست كه ما بخواهيم مذاكره كنيم و آمريكا نخواهد و بالعكس باشد و در عين حال مذاكره انجام شود. مذاكره يك خواست و علاقه دوطرفه است. يعني رابطه بايد خواست هر دوطرف ايران و آمريكا باشد اين يك شرط شده؟
دوم اينكه مذاكره و رابطه بايد از موضع متقابل و همسان صورت بگيرد اين نمي شود كه آمريكا بخواهد از موضع سلطه طلبي و تحميل افكار و انديشه ها و سياستهاي خود با ما مذاكره كند. اين مي شود رابطه گرگ و ميش، يا رابطه برده و صاحب خود. آنهم در چنين قرنِي، ما مي توانيم چنين چيزي را بپذيريم كمااينكه در دنيا هم همين طور است.
شرط سوم اينكه منافع مشترك ايران وآمريكا چنين اقتضايي را داشته باشد. آمريكايي ها شايد يك زماني در چند سال پيش دلشان مي خواست به خاطر منافعشان در كشورهاي منطقه همسايه ما با ايران رابطه برقرار كنند اما امروز اوضاع متفاوت است آمريكا امروز با حضور نظامي در افغانستان و عراق خود را صاحب برتري فوق العاده اي نسبت به جمهوري اسلامي ايران مي داند آن موقع كه آمريكا در افغانستان و عراق نبود و موضعش در منطقه ضعيف بود، ممكن بود بحث رابطه و گفتگو رامطرح كند و شرايط متعادل بود اما اكنون اينطور نيست.
من معتقدم در شرايط نابرابر فعلي هرگونه رابطه و يا مذاكره يا گفتگو با آمريكا خطاست. تصميم گرفتن در اين باره خطا و اشتباهي بيش نيست. اما تاكيد مي كنم در هر شرايطي كه آمريكا حاضر شود منافع ايران را در نظر بگيرد خسارتهاي وارد به ايران به خاطر سياست هاي استكباري اش را جبران كند، در هر زمان آمريكا تصميم بگيرد كه يك ارتباط منطقي و عقلاني را با ايران و ساير كشورهاي منطقه داشته باشد، آن موقع فكر نمي كنم مانع خاصي بر سر راه مذاكره با آمريكا وجود داشته باشد اما در شرايط فعلي رابطه با آمريكا را به نفع ملت ومنافع ايران نمي دانم.
س: شما فكر مي كنيد جناح راست در انتخابات چه راهكارهاي را در پيش مي گيرد، تغيير در شعارها يا چهره ها؟
ج: نمي دانم، برويد از خود آقايان سوال كنيد، من ديگر فرصت ندارم.
س: آقاي محتشمي پور حيف است در اين مصاحبه، از فلسطين يادي نكنيم؛ حضرتعالي دبيركل اجلاس بين المللي دفاع از انتفاضه فلسطين هستيد. شما فكر مي كنيد عملكرد ما در خصوص فلسطين چطور بوده است؟ برخي ها اينگونه ادعا مي كنند كه ما فلسطيني تر از فلسطيني ها شده ايم ؟
ج: خير هيچگاه ما در ايران فلسطيني تر از فلسطيني ها نشده ايم بلكه معتقدم در مقايسه با ساير كشورهاي اسلامي و عربي بسيار هم عقب تر هستيم آنها به مراتب بيشتر و بهتر از ما موضع گرفته اند و كمك كرده اند به فلسطيني ها و پشتيباني از انتفاضه اما ما در ايران به مسايل داخلي پرداختيم و مبتلا شديم به مسايل داخلي و از فلسطين غافل شديم.
حمايت ايران از فلسطين تنها منحصر شده به حضور مردم در راهپيمايي روز جهاني قدس. آنهم فقط يك راهپيمايي ساده به نظر من درباره اين مسئله انساني و حقوق بشري و در خصوص انتفاضه فلسطيني و آپارتايد در فلسطين اقدام مهمي از سوي مردم و مسوولان كشورمان نشده است. اميدوارم مردم ما به خود بيايند و علاوه بر خود، مسوولان را وادار كنند كه در جهت حمايت از مردم مظلوم فلسطين اقدام كنند و حمايت از فلسطيني ها را در دستور كار قرار دهند.
خيلي متشكرم از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد هرچند كوتاه بود ولي به هر حال متشكريم.
نظر شما