خبرگزاری مهر، گروه جامعه- توران ولی مراد*: اول این که در خبرها از تفاهم نامه بین ایران و سوئد مرتبط با زنان سخن گفته شده است. چرا از متن تفاهم نامه و اگر قراردادهایی مبتنی بر این تفاهم نامه بسته شده و اقدامات مرتبط با آن اطلاعاتی در اختیار نیست؟
یک خبر مربوط است به بازدید سفیر سوئد از مرکز جامع مشاوره بهزیستی و گفتگوی خانم سفیر در خصوص فعالیت های مرتبط و آمار ملی خشونت علیه زنان در ایران. مگر نه این که سفیر نماینده سیاسی در کشورهاست و وظیفه او حفظ منافع کشور و ملت خودش است؟ آیا این گونه بازدیدها کارهای سیاسی برای کشور خودش است که سفیر سوئد انجام می دهد و معاونت امور زنان و خانواده هم قرار است از آن بهره ببرد؟
چرا باید آمار و گزارش های مرتبط با فعالیت ها و عملکردها توسط مسئول این واحد به اطلاع خانم سفیر رسانده شود؟ سفیر در چه مقامی است که از آن چه در ایران می گذرد سوال کند و پراشکال تر این که مقامات رسمی کشورمان هم خود را موظف به پاسخگویی به سفیر یک کشور بیگانه در کشورمان بدانند.
هیئت همراه خانم سفیر از چندوچون موضوعی با عنوان خشونت علیه زنان و آمار ملی در این ارتباط سوال می کند و مدیر مرکز مورد بازدید و نماینده معاونت از امور زنان و خانواده خود را موظف به پاسخگویی به سوالات او می دانند. پاسخ هایی از جنس آمار و اطلاعات از آن چه در جریان است. همچنین موضوع لایحه تقابل با خشونت علیه زنان تهیه شده توسط دولت برای سفیر سوئد مطرح میشود.
در این جلسه به خانم سفیر گفته می شود که لایحه تامین امنیت زنان بر اساس برنامه پنجم توسعه تدوین شده و معاونت امور زنان ریاست جمهوری در حال آماده کردن آن است که ابعاد مختلف حقوقی و قضایی زنان را در برمی گیرد و حمایت جامعی برای زنان از پیشگیری تا بازتوانی را شامل می شود.
ما چه تعهدی داریم به این که برای یک کشور مشخص و واحد بدون هیچ گونه جایگاه رسمی گزارش بدهیم که در حوزه زنان و خانواده در کشورمان چه می گذرد؟
خبر دیگر برگزاری یک نشست در ارتباط با موضوعات مربوط به زنان توسط سفیر کشور سوئد و افرادی به نام کارشناس در یکی از تالارهای کتابخانه ملی است.
معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور خواهان و واسط برگزاری یک نشست تخصصی مشترک با سوئد در حوزه زنان به اسم کارگروه برنامه ریزی جنسیتی می شود و یکی از تالارهای کتابخانه ملی در اختیار سوئد می گذارد تا بیایند و بگویند در سوئد برای زنان چه کرده اند.
این که با عاملیت و امکانات دولتی برای یک سفیر از یک کشور بیگانه این فرصت ایجاد شود تا گفته شود که صادرات سوئد به ایران دوبرابر شده و این که کشور علاقمند به مشارکت در بازار کار و افزایش سهم کارآفرینی زنان است چه کار دیپلماتیکی نفهته است؟ معاونت اگر می خواهد برای زنان و خانواده ها کاری کند چه احتیاجی به بلندگو دادن به سفیر سوئد و همراهانش دارد تا لایحه ای تهیه کند یا طرحی ملی را اجرایی و عملیاتی کند؟
البته در ارتباط با موضوعات مطرح شده و در همان راستا سفارت سوئد کارهای دیگر هم می کند. دیدارها و گفتگوهایی در همین راستا و برای دستیابی به همین اهداف. مثلا این که رایزن و معاون سفیر سوئد در دیدار با عضو هیات رئیسه اتاق تهران در باب انتخابات اتاق تهران و تغییر و تحولات صورت گرفته و در مورد مسایل زنان چون اشتغال و حضور در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در ایران و سوئد گفتگو کرد.
قاعدتا ارتباطات با کشورهای دیگر اصول خودش را دارد و در چارچوب و فرایند خود باید که عملیاتی شود. دیدارها و نشست با سفیر هم برگزار می شود ولی دیپلماتیک. حتی نشست های رسمی برای دستیابی به توافقات می تواند انجام گیرد ولی در یک چارچوب تعریف شده و در فرآیند شناخته شده و البته شفاف برای مردم. ارائه مقالات در کنفرانس های علمی هم بلامانع است چون نتایج تحقیقات هستند و مهمتر این که به عنوان منبع قابل استناد هستند.
ایجاد شرایط و امکانات برای یک نشست برای یک سفیر از یک کشور بیگانه برای این که بگویند سوئد چه قوانین حمایتی و چه شرایطی برای زنان فراهم کرده است در چه فرآیندی قرار است به کار مردم بیاید؟ خانم معاون برفرض این که شرایط سوئد را الگوی کار خود قرار می دهد به عوض این که فرصت و امکانات سخنرانی برای سفیر ایجاد کند که نه تنها بستر قانونی ندارد بلکه در یک فرآیند سیاسی انجام گرفته با اجرای طرح های ملی و تهیه لوایح باید در جهت رفع مشکلات زنان و خانواده اقدام کند.
محورهای دیگر گفته ها اشتغال زنان و موضوعات مرتبط با آن است و باز ایجاد فرصت های برابر و البته قوانین حمایتی برای آن. خروجی این حرف ها کار زنان در بیرون از خانه است. بی آن که توجه شود که در ایران اسلامی از این رو که هدف تربیت صحیح انسان است پس آغوش پر مهر مادر برای فرزند و نقش تعیین کنندگی آن است که به عنوان مبنا بر روی راهبردها و برنامه ها و طرح های اجرایی تعیین کننده است. ایران یک کشور سرمایه داری با اصالت سرمایه نیست که اصول و اهداف و برنامه هایشان در حوزه زنان این باشد که زنان را هم به بازار کار بکشاند و فرزندان را به مهد بسپارد. به همین دلیل کلیه مخارج خانه با مردان خانه و مخارج فرزندان با پدر است. بر همین مبنا نقش زنان در اقتصاد خانواده کاملا به خودشان بستگی دارد و به انتخابشان نه این که موظف به پرداخت مخارج خانه باشد برابر با مردان. وقتی زنان موظف به پرداخت مخارج خانه نیستند و مخارج خانه با مردان است
سفیر سوئد در این نشست گفته است به دنبال گسترش مناسبات در عرصههای جدید با جمهوری اسلامی ایران هستیم و از اهداف چنین نشستهایی فعال کردن توانمندیهای زنان باشد. سفیر سوئد در پی به صحنه آمدن چه توانمندی های زنان ایرانی است و سفیر که مقام دیپلماتیک در یک کشور است و کارش سیاسی است از زنان ایران برای منافع کشورش چه می خواهد؟
* مدیر شورای همکاری ها و شبکه ایران زنان
نظر شما