مجله مهر: فعال حقوق بشر احتمالا در سادهترین تعریف یعنی کسی که برای بازگرداندن حقوق از دسترفته آدمها تلاش میکند. از آن دست عبارت هایی که اغلب فقط لابلای اخبار سیاسی رادیو و تلویزیون و خبرگزاریها شنیده میشود و به ندرت در ادبیات روزمره ما جا دارد. با این حال، نوشتن این عنوان در بیوگرافی صفحات شخصی تا اندازه زیادی به اعتبار صاحب صفحه اضافه می کند و تصور ما از یک فعال حقوق بشر-حتی قبل از اینکه او را بشناسیم-معمولا یکی از نخبه های جامعه است. به بهانه روز «حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی» تلاش کردیم به چند سوال مهم به زبان ساده پاسخ بدهیم: چرا عنوان حقوق بشر در کشور ما تا این اندازه جنجالی و بحث برانگیز است و دلیل برداشت های متفاوت از این عنوان چیست؟ هر کدام از ما اطراف خودمان یا در سطح کشور آدم هایی را می شناسیم که برای کمک به دیگران بی ادعا و بی سر و صدا قدم های بزرگی برداشته اند، چرا به آنها فعال حقوق بشر نمی گوییم یا هیچ وقت در مجامع بین المللی از آنها تقدیر نمی شود؟ چطور می توانیم در تعریف درست یک فعال حقوق بشر باشیم؟ اینجا با «محمد صالح مفتاح» روزنامهنگار و فعال فضای مجازی صحبت کرده ایم که در حوزه فعالیت های حقوق بشری هم تجربیاتی دارد.
از کارتن خواب های تهران تا جنگ زدههای غزه
آقای مفتاح فارغ التحصیل رشته «معارف اسلامی و حقوق» است و حقوق عمومی، حقوق رسانه و حقوق بشر از موضوعات مورد علاقه او برای خواندن و نوشتن است. مثل خیلی ها فعالیت های اجتماعی او از دوره دانشجویی شروع می شود : «سال ۸۳ بود که تعدادی از کارتن خوابهای تهران بر اثر سرمای هوا فوت کردند. آن زمان دانشجو بودیم. برای اینکه مسئولین به حقوق این افراد توجه کنند تجمعاتی را تشکیل دادیم تا حداقل نیازهای اولیه آنها توسط دولت تامین شود. همین جریان، پایه ای شد برای تاسیس گرمخانه ها در تهران تا مسئولین بتوانند افراد کارتن خواب را تا حدی مدیریت کنند. در جنبش عدالتخواه دانشجویی فعالیت دیگری داشتیم که مربوط به حقوق محیط زیست بود. سال ۸۹ در نشست فعالان مدنی حوزه محیط زیست در بولیوی شرکت کردیم که هدف آن مخالفت با فعالیت های کشورهای توسعه یافته در زمینه تولید گازهای گلخانه ای و گرم شدن زمین بود. فعالیت هایی که منجر به از بین رفتن بخشی از زمین های کشاورزی مردم در سراسر دنیا شده بود یا در زندگی مردم تاثیرات مخرب جدی داشت. ما سه نفر بودیم که از طرف تشکل دانشجویی مان شرکت کرده بودیم. همانجا از ترجمه انگلیسی کتاب «اسلام و اخلاق زیست محیطی» (آیت الله جوادی آملی) رونمایی کردیم و با فعالین مختلف این حوزه ارتباط گرفتیم. فعالیت دیگر ما در زمان جنگ ۲۲ روزه غزه اتفاق افتاد. تجمعاتی را شکل دادیم و از مسئولین برای هموار کردن مسیر کمک به مردم فلسطین کمک خواستیم. اوج این اعتراضات هم حضور فعالین دانشجویی و مدنی در فرودگاه مهرآباد بود.»
فعال حقوق بشر یا فعال سیاسی؟ مسأله این است
بحث حقوق بشر وجه سیاسی پررنگی دارد و معمولا با فعالیت های سیاسی دیگر تداخل پیدا میکند. مرزهای این دو عنوان طوری مخدوش شده که خیلی از فعالین سیاسی به عنوان فعال حقوق بشر معرفی می شوند. گاهی وجه خشونت آمیز بعضی از این فعالیت ها بسیار پررنگ تر است؛ یعنی کسی را که حتی فعالیت تروریستی دارد به عنوان فعال حقوق بشر معرفی می کنند. مثلا نام یکی از فعالین حقوق بشر را که زیاد شنیده اید، در اینترنت جستجو می کنید و به عکس کسی می رسید که سلاح در دست دارد! کسی رسماً به داعش پیوسته و می گویند فعال حقوق اقلیت های دینی و قومیتی است. در حالیکه در بحث حقوق بشر قرار است فعالیت های فرد مبتنی بر مباحث سیاسی نباشد و فعال حقوق بشر کسی است که به صورت «مدنی» و «غیر خشونت آمیز» بخشی از حقوق بشر را مطالبه می کند.
متاسفانه نهادهای حقوق بشری هم مسیر درستی را نمی روند. کسانی به عنوان گزارشگر حقوق بشر در موضوع ایران شناخته شده اند، که از افرادی وابسته به بعضی از گروهکهای تروریستی مشاوره می گیرند؛ گروهک هایی مثل پژاک، کومله و جندالشیطان. در بعضی موارد مشاورانی که برای این گزارشگرها فعالیت می کردند با گروهک منافقین ارتباط داشته اند. علت دیگر به چارچوب های سازمان ملل و استاندارد های دوگانه آنها بر می گردد. یعنی مثلا عربستان یکی از بزرگترین ناقضین حقوق بشر در منطقه ماست و انتخابات و حقوق سیاسی مردم در آنجا مفهومی ندارد؛ اما کسی آن را نمیبیند و اتفاقا ایران به نقض این حقوق بشر متهم می شود. یا ببینید، در همین دنیایی که بحث حقوق بشر و فعالان آن تا این اندازه رسانه ای می شود، اسرائیل از شکنجه و کشتار کودکان ابایی ندارد. در واقع غرب حقوق بشر را به عنوان ابزاری در دست گرفته تا به کشورهایی که با آنها مخالفت دارد، فشاری اعمال کند و اصلا بحث حقوق بشر مطرح نیست.
چطور میتوانیم فعال حقوقبشر باشیم؟
حقوق بشر یک وجه حقوقی پررنگ دارد و در دانشگاه هم گرایشی ذیل حقوق وجود دارد که در کارشناسی ارشد تدریس میشود. اما برای اینکه در این حوزه کار کنید لازم نیست حتما در این رشته تحصیل کرده باشید. می دانید که حقوق بشر شاخه های متنوعی دارد. بحث صلح، حقوق مدنی-سیاسی، حقوق اقتصادی-اجتماعی، حقوق جمعی، حقوق محیط زیست و ... لزومی ندارد که افراد از تمام قانون مطلع باشند، همین که بدانند حفر چاه -که بصورت گسترده و غیر مجاز در ایران رواج دارد- باعث خشکسالی می شود و با این کار نسل های بعد از نعمت آب محروم میشوند، کافی است تا به قدر توانایی از وقوع آن جلوگیری کنند. برای فعالیت در زمینه حقوق بشر امکانات ما خیلی گسترده است. ما مجازی زده شده ایم و موضوعات را صرفا در فضای مجازی پیگیری میکنیم. من خودم در فضای مجازی حضور زیادی دارم و می بینم ما اغلب فکر میکنیم تنها ابزار ما دنیای مجازی است. در حالیکه یکی از مهم ترین کارهایی که یک فعال حقوق بشر باید انجام دهد «آگاه سازی» است. ممکن است نزدیکان خودتان را در موضوعی آگاه کنید. یا افراد بیشتری را با یک برگ کاغذ که بخشی از موضوعی را در آن شرح داده اید، مطلع کنید. شاید نیاز به فعالیت «میدانی» هم باشد! اینکه بروید با افراد، نهادها یا سازمان ها مذاکره و نامه نگاری کنید. لازم نیست همه حرف ها را فقط در فضای مجازی منتشر کنیم. بهتر است حتما از ظرفیت های دیگر هم استفاده کنیم؛ مثلا هنرمندان را وارد این عرصه کنیم و اگر یک نابسامانی اجتماعی را در داخل یا خارج از کشور می بینیم در قالب های هنری آن را مطرح کنیم. برای مثال، نظارت بر مسئولین، حق پاسخگویی و حق دخالت مردم در سرنوشت خودشان جزو حقوقی است که هم قانون اساسی ما آن را به رسمیت شناخته و هم در اعلامیه حقوق بشر ذکر شده است؛ می توانیم آن را در یک فرم رسانه ای یا هنری نشان دهیم و همین یک فعالیت حقوق بشری جدی است.
چرا ما فعالیت حقوق بشری در چارچوب قانون نداریم!؟
از آقای مفتاح پرسیدیم چرا افراد متعهد به قانون و در چارچوب های رسمی کشور به طور جدی به این موضوع ورود نمی کنند؟ «متاسفانه همینطور است. به نظر می رسد افراد سیاسی که با سوء نیت فعالیت می کنند، فعال تر هستند. آنها در فضای مجازی مسائل داخلی کشور را با هشتگ های انگلیسی منتشر و داغ می کنند. درصورتی که در حوزه موضوعات بین المللی است که باید از هشتگ های انگلیسی یا از هشتگ هایی با زبان های مرتبط استفاده کرد. چون مرزهای فعالیت مدنی و حقوق بشری با فعالیت های سیاسی و تروریستی به هم ریخته، علاقمندان به انقلاب و ایران هم گاهی دچار محافظه کاری می شوند و درگیر مطالبات جدی نمی شوند. درصورتی که اتفاقا حقوق بشر یکی از آرمان های انقلاب اسلامی بوده است که از اول هم برای همان ها انقلاب کردهایم. فصل سوم قانون اساسی یک دستاورد مهم و یکی از بخش های بسیار روشن تاریخ انقلاب ماست. در این فصل، مباحث مربوط به آزادی های زبان، مذهب و فعالیت های اجتماعی و سیاسی دیده میشود که در این سال ها توانستیم بخش زیادی از این حقوق را برای مردم تثبیت کنیم. اصلا بگذارید اینطور بگویم: برقرار کردن حقوق واقعی بشر فقط از یک حکومت دینی برمیآید که انسان را دارای فطرت الهی می داند، و گرنه از دید اومانیستی که انسان ارزش ذاتی ندارد. ما هستیم که می گوییم خدا از ذات خودش در انسان دمیده است و ما باید تلاش کنیم مدعی اول حقوق بشر باشیم.»
نظر شما