آیت الله ابوالقاسم علیدوست، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد اهمیت واقعه غدیر و تأکید بر برگزاری جشن در این روز و برپایی آئین های ویژه این روز گفت: غصب، چنان مسیر وصایت نبیاکرم(ص) را منحرف کرد که حضرت وصی رسول الله(ع) بر آن داشت تا از شخصیت ملکوتی خود که مرزوق و منصوب از جانب خداوند است، سخن بگوید. امیرالمومنین امام علی(ع) در خطبه زیبای شقشقیه - که از فرط زیبایی و کمال، انسان را از هرجهت زمین گیر میکند - میفرمایند: اَما وَاللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا ابْنُ اَبی قُحافَةَ وَ اِنَّهُ لَیَعْلَمُ اَنَّ مَحَلّی مِنْها مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحی، یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ، وَلایَرْقی اِلَیَّ الطَّیْرُ: هان! به خدا قسم ابوبکر پسر ابوقحافه جامه خلافت را به غصب پوشید در حالی که میدانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست، سیل دانش از وجودم همچون سیل سرازیر میشود، و هیچ پرندهای به قله منزلتم نمیرسد.
وی افزود: حضرت در این بیان نسبت خود با خلافت را به نسبت محور آسیا با سنگ آن مقایسه نمودند. دانستنی است که سنگ آسیا بر محوری آهنین میچرخد که آن را قطب مینامند؛ اگر این محور نباشد، سنگ آسیا از جای خود حرکت میکند و آسیب زا میشود. سیل حکمت و معارف از جان حضرت جاریست و هرچه انسان اوج گیرد، بدان پایه از کمال نخواهد رسید.
علیدوست در ادامه سخنانش اظهارداشت: حضرت در قسمت دیگری از خطبه شقشقیه بیپروا از فریب و بازی که غاصبان در صدد آن بودند چنین سخن میگویند: فَیا عَجَباً بَیْنا هُوَ یَسْتَقیلُها فی حَیاتِهِ، اِذْ عَقَدَها لاِخَرَ بَعْدَ وَفاتِهِ. لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیْها! فَصَیَّرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، یَغْلُظُ کَلْمُها، وَ یَخْشُنُ مَسُّها، وَ یَکْثُرُ الْعِثارُ فیها، وَ الإعْتِذارُ مِنْها. فَصاحِبُها کَراکِبِ الصَّعْبَةِ، اِنْ اَشْنَقَ لَها خَرَمَ، و إن أسلَسَ لها تَقَحَّمَ: شگفتا! اولی با اینکه در زمان حیاتش میخواست حکومت را واگذارد، ولی برای بعد خود عقد خلافت را جهت دیگری بست. چه سخت هر کدام به یکی از دو پستان حکومت چسبیدند! حکومت را به فضایی خشن کشانیده و به کسی رسید که کلامش درشت، و همراهی با او دشوار، و لغزشهایش فراوان، و معذرت خواهیش زیاد بود.، بودن با حکومت او کسی را می ماند که بر شتر چموش سوار است، که اگر مهارش را بکشد بینی اش زخم شود و اگر آزادش گذارد در پرتگاه سقوط میکند.
وی تصریح کرد: عبارت «یَسْتَقیلُها» اشاره به سخنی از ابوبکر دارد که فریقین آن را نقل کردهاند، ابوبکر همواره استقاله میکرد و میگفت: «اقیلونی اقیلونی فلست بخیرکم و علی بن ابی طالب فیکم» و باید برانگیخته شد از چنین فردی که خود میفهمد که به جایگاهی تکیه زده که سزاوار آن نیست و پیوسته آن را به زبان میآورد و از طرفی دیگر برای بعد از خود جانشین معرفی میکند و به تعبیر شیوای حضرت خلافت را برای بعد از وفات خود به عقد دیگری در میآورد.
استاد سطوح عالی حوزه در ادامه سخنانش گفت: خشناء در عبارت حضرت را وقتی میتوان فهمید که شخصیت خلیفه دوم را صحیح بشناسیم، ابن ابی الحدید می گوید: هرگاه عمر نسبت به یکی از اعضای خانوادهاش عصبانی می شد، خشم او فرو نمی نشست، مگر آنکه دست او را شدیداً گاز بگیرد و تا بدانجا ادامه میداد که قطره خونی از دست فرد فرو ریزد! خشونت از این شخصیت میبارید، ابن ابی الحدید برآن است که اگر وی بر کوچهای وارد میشد و در آخر آن کوچه زنی باردار ورود او را میدید، از ترس وضع حمل میکرد و البته ابن ابی الحدید اینها را به عنوان وصف کمال و صولت او بیان میکند، در حالی که این روحیه جز با خشونت با چیز دیگری سازگار نیست.
وی با اشاره به اینکه منشاء مشکلات بشریت غصب خلافت و انحراف مسیر وصایت از شخصیتهای اصلی آن است، بیان کرد: این جریان هنوز هم وجود دارد و الان هم در عربستان آل شیخ و آل سعود. لَشَدَّ ما تَشَطَّرا ضَرْعَیْها! فَصَیَّرَها فی حَوْزَة خَشْناءَ، آل سعود جنایت میکند و آل شیخ توجیه، آل شیخ اندیشههای غیراسلامی تزریق میکند و آل سعود پشتیبانی میکند و خشنونت چنان از آنان ساری است که هر کس یکبار به عربستان سفر کرده باشد، به خوبی آن را دریافته است.
نظر شما