به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر قسمت چهارم از سلسله یادداشت های بهروز فرنو، محقق و عضو هیئت مدیره بنیاد فردید است که در ادامه می خوانید؛
در قسمت های قبلی این مطلب که مصدر به آیه شریفه «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفکروا...» بود و تحت عناوین «زمانی برای تفکر» و «قیام به تفکر» درج شد، چاره جویی نسبت به مشکلات روز مملکت، بدون لحاظ وضع جهانی تفکر و سیر کلی آن، ناموفق و مصداق «گز نکرده پاره کردن» دانسته شد. البته معمولاً در مسائل سیاسی روز، هر جناحی، رقیب را متهم به ندانم کاری می کند و خود را مبرا می داند؛ اما اگر دقیق تر به موضوع بنگریم، همه کم و بیش گرفتار امور هرروزینه هستیم و مجال تفکر نداریم.
اصولاً رفتن به کل و تفکر حکمی در این زمان، مستلزم شرایطی است که بنده با استفاده از مباحث متفکر فقید مرحوم فردید، در این یادداشت ها و در مطالب دیگر، سعی کرده ام، به آن تذکر دهم. از آن جمله مطلبی بود که اخیراً در یکی از جراید تحت عنوان «امکان تفکر» درج شد. در آنجا اشاره کردم که آیه شریفه فوق، مستند باب (یقظه) یا بیداری، نخستین باب از نخستین منزل، در کتاب مستطاب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری است و منظور خواجه آن است که قیام به تفکر به معنای حقیقی، نخست مستلزم توجه و تذکر به غفلتی است که آدمی به واسطه فلک زدگی و حجاب روزگار یا مکر لیل و نهار، گرفتار آن است.
سحرگاهان که مخمور شبانه
گرفتم باده با چنگ و چغانه
نگار می فروشم عشوه ای داد
که ایمن گشتم از مکر زمانه
تفاسیر حکمی دیگر نیز، ازجمله تفسیر کشف الاسرار میبدی، قیام به تفکر در آیه مذکور را به مثابه قیام اصحاب کهف، مستلزم خروج از مغاره پندار و غفلت و در آمدن به پناهگاه یا بارگاه لطف یار و تذکر به دیدار جلوه دلدار، دانسته اند. چنانکه حافظ لسان الغیب میفرماید:
دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی برخسروی گزیدن
حال بحث این است که حجاب ایام و غفلت فلک زدگی در هر زمان و عهدی ممکن است صورتی داشته باشد وتذکر به آن در عهد آخرالزمانی کنونی نیز قدر مسلم مقتضیاتی دارد. اینجاست که احتیاج به تذکرات حکمی مرحوم فردید نسبت به ادوار تفکر و حجاب تفکر خودبنیاد جدید، پیدا می شود.
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تایید نظر حل معما می کرد
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندران باده به صد گونه تماشا می کرد
پایان تاریخ و مسئله نیست انگاری عالم کنونی که به نحوی در افکار فلاسفه حیوی و اگزیستانس از جمله کیرکگور، نیچه، کلاکس، اشپنگلر و بیش از همه هیدگر مورد پرسش بود، با سابقه و تأملات ذوقی و عرفانی مرحوم فردید صورتی دیگر پیدا کرد و به طرح مسئله غرب و غرب زدگی منجر شد. نظر مرحوم فردید دقیقاً تذکر به احوال خودبنیاد بشر در عالم کنونی و در عهد مدرن بود که صرفاً به معنای نهی تقلید از غرب، فهمیده شد. حجاب بشرانگاری و موضوعیت نفسانی به معنای فلک زدگی و بحران آن در روزگار پایانی تاریخ، مسئله مهمی بود که وی پیوسته به آن تذکر می داد و هیچگاه چنان که او می خواست فهمیده نشد.
حال ممکن است این سوال پیش آید که خوب اگر به این معنا، طبق نظر فردید، توجه کامل کنیم، چه مشکلی از مسائل سیاسی و اقتصادی پیش روی مملکت، حل می شود؟
خوب اولاً باید بدانیم که حاکمیت امپریالیستی آمریکا و صهیونیسم بر جهان و منطقه، وجه بارز تفرعن خودبنیاد بشر در عالم کنونی است که فعلاً در بحران است و اصل مشکل و بحران آن نیز وجهی جهانی دارد. پس تنها ما نیستیم که در این عالم مشکل داریم. بلکه مشکل و بحران جهانی است.
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
اگر حاکمیت استکبار در بحران و تزلزل نبود، اصلاً انقلاب اسلامی در سال ۵۷ امکان پیروزی پیدا نمی کرد و مانند انقلاب مشروطه یا نهضت ملی شدن نفت به راه دیگری می رفت یا شکست می خورد.
اهتمام و مجاهدت برای بازجست حقیقت تعالیم اسلامی و نفی استکبار و طاغوت، همچنین گذشت از ایدئولوژی های خود بنیاد لیبرال و سوسیال، همه حکایت از بحران و تزلزل مدرنیته دارد. اما این هرگز به معنای نفی یا کوچک شمردن مشکلات پیش روی نیست.
پس همانطور که در مطالب قبلی هم عرض کردم اگرچه ظهور انقلاب اسلامی به اقتضای تاریخ و نتیجه سیر تفکر بوده است، اما توفیق و تداوم آن در این عالم الحاد و تفرعن، امری عظیم است که تا زمان ظهور به جهاد اصغر و اکبر و اهتمام کامل احتیاج دارد.
حال اگر کسی بگوید که ایثار، اهتمام و مجاهدتی که در زمان انقلاب یا دفاع مقدس مقدس بود، امروز به جهت بروز مشکلات، مصائب، اختلافات و فساد، کمتر امکان ظهور و بروز دارد، چه می توان پاسخ داد؟ بله غفلت از ابتلائات و حجب زمانه می تواند هر روز مشکلی به مشکلات ما اضافه کند و آنچه می تواند دستگیر ما در این اوضاع و احوال باشد مسلم جز ذکر و فکر، چیزی نیست.
آیا ذکر و فکر به معنای حکمی لفظ و آنچه گفتیم می تواند به طور مشخص، راهی در مشکلات اقتصادی کنونی کشور بگشاید؟
تصور حقیر آن است که اگر مشکلات عظیم پیش روی، در وجه جهانی روشن و تزلزل باطل هم مد نظر باشد، درست مثل زمان انقلاب، توجه و اهتمام عمومی نسبت به عمق مشکلات جلب می شود و به لطف حضرت حق، جویای راهی برای برون رفت از مسائل می شویم.
در اخص مسائل اقتصادی هم اگر از زمان پیروزی انقلاب، سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی در قانون اساسی پیش بینی شده است، دقیقاً به جهت نگرانی از رفتن به سمت انحصارات خصوصی در نظام های سرمایه داری و انحصار دولتی در نطام های سوسیالیستی بوده است. تعادل در این سه بخش لازمه مواجهه با مسائل اقتصاد جهانی است که بر حرص و طمع استوار است. همچنین ملاحظاتی که در باره محدودیت تجارت خارجی بوده دقیقاً به جهت نگرانی از سلطه اقتصادی قدرت های استکباری و بیش از همه آمریکا بر اقتصاد کشور بوده است.
با این تفاصیل روشن است که ما در تمامی دولت های بعد از جنگ، احتیاط لازم را برای مواجهه با اقتصاد جهانی، کنار گذاشته ایم و وضع حساس و متفاوت اقتصاد کشور را در نظر نگرفته ایم. برای جبران این مشکل راهی جز آن نداریم که با کمک قدرت های مستقل از آمریکا، به خصوص چین و روسیه و تا حدودی هند، ترکیه، قطر، آسیای میانه، برزیل، ژاپن و در نهایت اروپا، به سمت یک مصاف اقتصادی تمام عیار و بازار پولی مستقل از قدرت دلار حرکت کنیم. در این بازار مستقل جای دارد که با ملاحظات اقتصادی لازم حتی برای یک پول جهانی با نسبت ثابت به ارزش فلزات گران بها، فکر شود.
به هر حال درک کلی از عالمی که در آن به سر می بریم و اشراف به وضع تفکر و سیر آن، لازمه هر تصمیم خودآگاهی است که امید به گذشت از مشکلات را با خود دارد. ان شاء الله.
نظر شما