به گزارش خبرنگار مهر در زنجان حجت السلام علی دشتکی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی استان زنجان در مقاله ای تحت عنوان "عاشورا و نیازهای امروز" یادآور شد: عمر در مورد تأثیر تعصبات قومی در کنار گـذاردن امیــرالمؤمنین علی (ع) به ابن عباس گفت قریش خوش نداشتند تا رسالت و خلافت هر دو در میان بنی هاشم باشد و در نتیجه شما به قوم خودتان فخر کنید و مغرور شوید .
وقتی دست جامعه اسلامی از دامن ولایت کوتاه شد دچار مشکلات متعددی گردید مشکلاتی چون تبعیض در تقسیم بیت المال، بی مبالاتی نسبت به مسائل فرهنگی و حفظ دستاوردهای دوران بعثت و بی توجهی به حفظ ارزشها ، همچنین روی کار آمدن افراد فرومایه و مسئله دار ، حذف چهره های شایسته، گسترس روحیه نفاق، شیوع بی اعتمادی ، پیدایش بدعتهای ناروا و از همه مهمتر رواج تجمل گرائی و دنیا طلبی که سر منشاء بسیاری از مشکلات و مصائب شد .
وقتی خواص اصحاب پیامبر به دنیا چسبیدند و ارزشهای دینی را فراموش کردندَ، رفته رفته سنت پیامبری جای خود را به سنتهای جاهلی داد و بسیاری از اصحاب در زبان از پیامبر یاد می کردند ولی با کمال تأسف در عمل برخلاف سیره آن حضرت عمل کرده و از روشهای دوران جاهلیت پیروی می کردند.
در چنین شرایط به وجود آمده ای زمینه رشد مجدد معاویه و امثال او فراهم شد چرا که آنها بیش از دیگران در اشرافیت سابقه داشته و زندگی شاهانه ای برای خود در شام رقم زده بودند . وقتی ارزشها تغییر کرد و سوابق دینی و افتخارات جهادی رزمندگان و ایثارگران صدر اسلام ارزش خود را از دست داد و روحیه امر به معروف و نهی از منکر از بین رفت، عزت و عظمت خواص اهل حق از هم پاشید چرا که امتیاز آنها به اموری بود که به جهت دنیا طلبی رنگ باخته بود .
از سوی دیگر انحراف خواص موجب انحراف عوام گردید آنها نیز بر اساس معیارهای جاهلیت نو به صورت ناخود آگاه در قبال صاحبان زر و زور کرنش می کردند و در مقابل اشراف احساس کمبود نموده و سلطه اشراف ضعیف الایمان را می پذیرفتند .
حاصل این فرایند، تسلط آسان بنی امیه بر مردم بود به طوریکه اگر آنها در زمان پیامبر به عنوان یک حزب شکست خورده سیاسی در حاشیه قرار گرفته بودند پس از پیامبر رفته رفته صدر نشین مجالس شدند و حتی افراد با سابقه مهاجر و انصار را تحقیر و تهدید می کردند .
این ذلت و خواری در برابر بنی امیه و احساس وحشت و خودباختگی در برابر امویان محصول سیاست تساهل خلیفه اول و دوم در برابر بنی امیه و سیاستهای غلط آنها در زمینههای مختلف از جمله امور فرهنگی جامعه بود که با ضعفهای شخصیتی و تعصبات قومی و بی مبالاتی مضاعف عثمان افزایش یافت و پس از عدم موفقیت مسلمانان در جنگ صفین و تحمیل صلح بر امام حسن (ع) و سلطه معاویه بر تمامی جهان اسلام به اوج خود رسید، به طوریکه معاویه می توانست به آسانی قیام متنفذترین شخصیتهای شیعه را در نطفه خفه و این افراد را شکنجه و زندان کند و این وضع ترس را در دل مسلمانان نشانده و آنان را از پیروزی نومید کرده بود و رفته رفته آنها به عملکردشان بی تفاوت شده و یا مجذوب قدرت و اموالشان گردیده و به بنی امیه پیوستند .
از این رو وقتی سید الشهداء (ع) قیام خویش را آغاز کرد برخی تلاش می کردند حضرت را از تصمیم خویش منصرف نمایند و حتی برخی از همراهی و یاری آن حضرت سرباز زدند بنابراین در جمع بندی از اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امامت حضرت سید الشهداء باید گفت در جامعه آن روز حکومت دینی از بین رفته و خلافت مبدل به سلطنت گردیده و ارزشهای دینی مسخ و جامعه از فرهنگ دینی تهی شده و مردم در اثرمرعوب شدن در برابر امویان با حقارت تسلیم وضع موجود گردیده و از اصلاح امور ناامید شده بودند .
خلاصه اینکه عزت و اقتدار مسلمین به واسطه تبدیل حاکمیت دینی به سلطنت و پادشاهی و با مسخ اصول و فروع و فروپاشی ستونها و شالوده های اساسی اسلام چون وحی و نبوت و نماز و روزه و حج آخرین ضربه را بر پیکر جامعه اسلامی بزند و به مسلمانان اعلان کند که اسلام هیچ خبری برای آنان نداشته و دین آنان نه قدرت اداره جامعه را دارد و نه مایه عزت افراد است .
نظر شما