به گزارش خبرنگار مهر، در سومین گفتوگو از تحریفهای تاریخنگارانه در جریان عاشورا پای صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری، دانشیار دانشگاه ادیان و مذاهب قم نشستیم. او در این گفتوگو به عدم توانایی تحریف در اصل واقعه عاشورا اشاره کرد و تحریفات را صرفا در جزئیات و توسط تاریخنگاران وابسته به جریان حاکم اموی یزیدی دانست که متاسفانه بعدها نیز رواج پیدا کرد. شریعتمداری همچنین بر لزوم تفسیرهای گوناگون و با رویکردهای جدید از واقعه عظیم کربلا تاکید کرد.
این عضو هیات علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم به خبرنگار مهر گفت: عموم صاحب نظران بهترین منبع در روایت حادثه عظیم کربلا را «مقتل ابی مخنف ازدی» میدانند. در سالهای اخیر نسخهای از این مقتل با تصحیح و تحقیق آیتالله محمدهادی یوسفی غروی با عنوان کامل «وقعة الطف لابی مخنف» منتشر و به فارسی هم ترجمه شده است. این مقتل مورد توجه طبری برای روایت واقعه عاشورا در کتاب تاریخ خود قرار گرفته است.
وی افزود: با این اوصاف اما همچنان ابهاماتی در جزئیات حادثه وجود دارد. بنابراین نیاز ما را به نقلهای دقیقتر و معتبرتر همچنان محفوظ است. مخاطبی که وسواس در مطالعه دارد چندان نمیتواند به مقتلهای موجود و داستان سراییهایی که صورت گرفته اعتماد کند، اما به هر حال اگر متن یا مقتلی را به عنوان محور بخواهیم در نظر بگیریم، همین مقتل ابیمخنف است.
علت تحریفهای راه یافته تاریخنگاری اموی است
حجتالاسلام شریعتمداری مهمترین علت تحریف در واقعه عاشورا را سنت تاریخنگاری اموی دانست و ادامه داد: در واقعه کربلا جریان یزیدی اموی در ظاهر امر جریانی غالب است که قدرت و حاکمیت را در اختیار دارد و خط کلی این جریان تا دههها بعد هم حاکم بر جان و مال مسلمین بود. جریان حق هم که امام حسین پرچمدارش بود، در ظاهر امر قدرت سیاسی در اختیار نداشت و پس از آن نیز دوران اسارت اهل بیت علیهم السلام آغاز شد. بنابراین در دوران اموی تاریخ توسط گروه ظالم نوشته شد و طبیعتا به نفع جریان اموی بود.
رئیس دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: حتی در زمان عباسیان هم که اوج دوران تاریخنگاری است و این قوم نیز سوار بر موج احساسات شیعی و علوی به قدرت رسیدند، برخورد سلبی تندی با حادثه کربلا صورت میگیرد. به طور کل تاریخ توسط حاکمان نوشته میشود و جریان اموی یزیدی نیز تاریخنگار و وقایعنگار خود را داشتند و هر طور خواستند در واقعیات تاریخی دست بردند و برخی از این تحریفها امروزه نیز دامن پژوهشها را گرفته است.
شریعتمداری در بخش دیگری از سخنان با اشاره به این نکته که ابعاد حماسی و عاطفی عاشورا به گونهای بود که معاندان نتوانستند در اصل و حقایق کانونی قیام حضرت سیدالشهدا(ع) دست ببرند، گفت: کتابسازان و جاعلان تاریخ در همان سالهای ابتدایی پس از عاشورا، تمام تلاششان به تحریف جزئیات قد داد. به عنوان مثال سعی کردند، بگویند که یزید در جریان شهادت هیچکاره بوده و همه تقصیرات به گردن ابنزیاد است.
مترجم کتاب «آیین دانشوری» اضافه کرد: سبط دوم پیامبر در مظلومیت کامل و در حالیکه هیچ گزینه دیگری بجز بیعت و یا شهادت راه دیگری نداشت، به شهادت رسید و این دستور یزید بود. عاملان تحریف اما این نکته را پنهان کردند که در آن دوران اشخاص میتوانستند بیعت نکنند و به سرزمین دیگری بروند و یا حتی اگر نمیخواستند بیعت کنند، کسی حق قتال با آنها را نداشت و مرسوم نبود. در پژوهشها باید به این نکات تاریخی دقت کرد.
مقتلهای قرون بعدی ویژگیهای ادبی دارند نه تاریخی
حمیدرضا شریعتمداری در بخش دیگری از این گفتوگو به داستانسراییهای صورت گرفته در مقتلها اشاره کرد و ادامه داد: تحریفهای قرون بعد بیشتر توسط نابخردان صورت گرفته که نمیتوان گفت نیت بدی داشتهاند. نیت آنها خوب بوده اما نمیدانستند که باید برای گسترش شور حسینی چه کار کنند؟ آنها درک نمیکردند که اصل ماجرا کشش زیادی دارد و نیازی به افسانهسرایی نیست.
وی افزود: امروزه هم با گسترش رسانههای هنری، هنرمندان با نگاه هنری و اغراق به وقایع تاریخی نگاه میکنند. در قوالب هنری اصل بر تخیل و اغراق است. مقتلنویسان قرون بعد نیز کارشان در اصل یک کار هنری است و مقتل نیز بدل به یک قالب هنری شده بود. مثلا ملاحسین واعظ کاشفی «روضةالشهدا» را نوشت تا مجالس عزاداری را گرم کند، هرچند نیت او خیر بود اما کارش غیرعلمی است و تاحدودی جاهلانه.
مترجم کتاب «دین در جهان امروز» در ادامه با اشاره به این نکته که نباید در رابطه با امام معصوم هیچ نکته ناحقی را بیان کرد، گفت: ما حق نداریم ولو برای امری ثواب اتفاقات و رخدادهای پیرامون زندگی ائمه معصومین(ع) را تحریف کنیم. ببینید همانطور که گفتم در اصل جریان عاشورا و حرکت انقلابی حضرت سیدالشهدا(ع) هیچ شکی وجود ندارد. برخی جزئیات آن مورد بحث و اختلاف است، مانند حضور یا عدم حضور ام البنین در کربلا، اما قسمتهایی از روایتها نیز مسلما دروغ و خلاف واقع است که متاسفانه به برخی کتابها نیز راه پیدا کرده است که از این دست میتوان به ماجرای عروسی حضرت قاسم اشاره کرد.
میتوان از واقعه کربلا یک تفسیر تقریبی داشت
شریعتمداری در بخش دیگری از این گفتوگو بر لزوم خوانشها و تفسیرهای گوناگون و با رویکردهای مختلف از واقعه عاشورا تاکید کرد و ادامه داد: تفسیر و خوانش همهجانبه و با رویکردهای نوین نیاز جامعه امروز ماست. یک خوانش از واقعه عاشورا خوانش تقریبی است. ببینید واقعیت این است که واقعه عاشورا جنگ میان شیعیان و اهل سنت نبوده است. بلکه جنگ میان امویان با اهل بیت پیامبر(ع) و یاران امام حسین(ع) بود. به نظر من ما نباید از عاشورا به عنوان محل اختلاف میان شیعه و سنی استفاده کنیم.
نویسنده کتاب «ابوحیان توحیدی و تفکر عقلانی و انسانی در قرن چهارم هجری» گفت: باید از واقعه عاشورا برای ترویج اهداف عالی اسلامی و وحدت بهره برد. همه مسلمانها و پیروان فرق مختلف بر حقانیت امام حسین(ع) و باطل بودن یزید، اتفاق نظر دارند. آن دسته از افراد شاذی که سعی کردند این حادثه را طبیعی جلوه دهند، مورد حمله شدید بزرگان اهل سنت قرار گرفتند. بنابراین واقعه عاشورا یک سرمایه معنوی و مادی است برای جوامع اسلامی و نباید در راه تفرقه از آن سواستفاده کرد.
شریعتمداری در پایان گفت: بیایید در عزاداریها و تحلیلهایمان، کاری نکنیم که جامعه اسلامی دو تکه شود. امیدوارم بتوانیم از واقعه عاشورا برای ترویج اهداف عالیه اسلامی مانند مقاومت، صلح، مقابله با ظالم، قیام عدالت طلبانه و شهادت در راه آرمانها و ... بهره ببریم.
نظر شما