خبرگزاری مهر، گروه سیاست، هادی رضایی: در روز پایانی شهریور ۱۳۵۹ رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و البته با حمایت همه جانبه قدرت های جهانی از جمله آمریکا و شوروی با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ملت ایران آغاز کرد. صدام در برابر دوربینهای تلویزیون عراق، قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و آغاز تهاجم نظامی ارتش رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد. این جنگ طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید.
جنگ نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که انقلاب اسلامی به تازگی به پیروزی رسیده و شرایط هنوز به آرامش نرسیده بود و از سوی دیگر جمهوری اسلامی از جانب استکبار جهانی بویژه ایالات متحده آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز گروه های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تصمیمات دولت موقت و شرایط بعد از انقلاب دچارآشفتگی شده بودند. این جنگ ۸ سال به طول انجامید و درنهایت ملت ایران با رشادت و ایستادگی توانستند عزت و اقتدار خود را حفظ و دشمنان را از رسیدن به اهدافشان مایوس کنند.
جنگ تحمیلی اگر چه آسیب های اجتماعی و اقتصادی بسیاری درپی داشت و تعدادی از مردم و نیروهای توانمند و انقلابی را از ما گرفت اما توانست توانمندی ایدئولوژی اسلام را به عنوان مقولهای فرهنگی و سیاسی در عصر حاضر بار دیگر به اثبات برساند و جوهر مقاومت و پایداری را در برابر خواست استکبار وارد زندگی مردم کند. والبته ما در جنگ به این نتیجه رسیده ایم که باید روی پای خودمان بایستیم.
برای آشنایی بیشتر با زوایای پنهان و آشکار دفاع مقدس به سراغ امیر سرتیپ «ابراهیم گلفام» جانشین معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح رفتیم.
امیر گلفام در گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر گفت: «دفاع مقدس زوایای بسیاری داشت که یکی از بهترین زوایای آن ایثار، حماسه و شهادت بود که جا دارد بیش از اینها به آن پرداخته شود اما دفاع مقدس زوایای دیگری مانند فرماندهی، مدیریت، خلاقیت، ابتکار، شجاعت و زوایای دیگر حتی اقتصاد هم دارد که باید به آنها هم توجه کرد. فرماندهان ما در جنگ تحمیلی ساخته شدند و وجود خودکفایی کشور از برکات دفاع مقدس است. افرادی همچون شهید حسن تهرانی مقدم بهعنوان پدر موشکی ایران از دل همین جنگ بیرون آمدند. همچنین بسیاری از خلبانان نیروی هوایی ارتش در جنگ به خودباوری رسیدند و جهاد خودکفایی را برای اولین بار با دستور رهبر معظم انقلاب که آن زمان رئیسجمهور بودند در نیروی هوایی تأسیس کردند و کار انقلابی تعمیر، نگهداری و آماده بکاری هواپیماهای جنگی و تجهیزات هوایی را در طول دفاع مقدس بهخوبی انجام دادند.»
وی افزود: «بسیاری از اتفاقات خوب و پیشرفتهای امروز کشور مدیون دفاع مقدس است البته جنگ به خودی خود سختیها، مشکلات و ویرانیهای بسیاری در پی دارد که موجب از دست دادن افراد و امکانات زیادی میشود اما حضرت امام (ره) این تهدید را تبدیل به فرصت کرد. ایشان فرمودند دفاع مقدس یک دانشگاه است و این دانشگاه در حوزه انسانسازی است همچنین دفاع مقدس موجب استحکام ریشههای انقلاب اسلامی شد و برخلاف خواست آمریکا و دشمنان انقلاب، جنگ باعث شد همافزایی در ملت ایران ایجاد و موجب شکوفایی انقلاب اسلامی گردید. دفاع مقدس دستاوردها و تجارب بسیاری در حوزه نظامی، مدیریتی و فرهنگی برای کشور ما داشت.»
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
باوجود اینکه سالها از جنگ تحمیلی میگذرد و دیگر رژیم آغاز کننده جنگ یعنی رژیم بعث عراق و شخص صدام حسین وجود ندارد افراد مختلف و کارشناسان داخلی و خارجی دلایل مختلفی را عامل تهاجم نظامی عراق به ایران میدانند، نظر شما در این باره چیست و شما مهمترین عامل آغاز جنگ تحمیلی را چه میدانید؟
در خصوص دلایل شروع جنگ، صحبتهای متعددی از همان زمان تا به امروز انجام شد و کارشناسان دلایل متعددی را موجب آغاز تهاجم رژیم بعث عراق به ایران اسلامی میدانند و اینکه اگر کارشناسان بر یک عامل تأکید بیشتری داشتهاند، دلیل بر نفی دیگر دلایل نیست.
مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که زمینه اختلافات مرزی میان ایران و عراق از گذشته و در زمان رژیم سابق در غرب کشور و اروندرود تا جزایر سهگانه در جنوب وجود داشت البته ریشه این مشکلات مرزی به انگلیس برمیگردد یعنی زمانی که دولت عثمانی را تجزیه کردند و در مرزهای ایران و عراق اختلافات بسیاری ایجاد شد که نهایتا اختلافات مرزی و بعضا درگیریهای نظامی قبل از انقلاب اسلامی منتج به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر شد و مرزهایی که امروز مورد وثوق طرفین است در آن قرارداد، لحاظ گردید.
صدام از ماهیت مردمی بودن انقلاب اسلامی میترسید، او نگران بود که این ماهیت به ملتهای منطقه انتقال پیدا کند بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رژیم بعث عراق به دنبال زیادهخواهی در حوزههای سیاسی و نظامی در منطقه علی الخصوص تغییر مرزها با جمهوری اسلامی ایران به نفع خود بود. صدام این شرایط را بهترین فرصت میدانست که قطع وابستگی ایران به آمریکا و بالعکس حمایت آمریکا از وی بتواند در یک اقدام نظامی سریع و کوتاه با یک حمایت گسترده منطقهای و فرا منطقهای به آن دست یابد؛ صدام حسین که شخصاً خود امضاکننده قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بین ایران و رژیم عراق بود اما چون فکر میکرد حمایتهای آمریکا از ایران قطعشده و ملت ایران که انقلاب کردهاند، در شرایط نابسامان دفاعی به سر میبرند. از طرفی چون کشورهای عربی حوزه خلیجفارس احساس میکردند انقلاب اسلامی حکومت پادشاهی آنها را متزلزل خواهد کرد در کمک به آن از هیچ کوششی دریغ نکردند، البته صدام از ماهیت مردمی بودن انقلاب اسلامی میترسید، او نگران بود که این ماهیت به ملتهای منطقه انتقال پیدا کند، از اینرو به دنبال ناکارآمدی انقلاب اسلامی و کسب منافع بود. حاصل این تهاجم نظامی منافع سرزمینی و تاکتیکی برای رژیم بعث بود و آمریکا با حمایت خود منافع راهبردی یعنی حفظ سلطه کامل بر خلیجفارس و حفظ کشورهای در منطقه و شکست کامل انقلاب اسلامی را می برد.
این را باید بدانیم وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، آمریکا که نتوانسته بود از وقوع آن جلوگیری کند در ابتدا به دنبال ارتباط و گفتگو با سران سیاسی برای سازش بهمنظور حضور در ایران بود؛ اما روشنگریهای امام، واقعه ۱۳ آبان و تسخیر لانه جاسوسی نشان داد که آنها به دنبال دخالت در کشور ما و شکست انقلاب اسلامی هستند. آمریکائیها بعد از آن در تقابل آشکار با ایران اسلامی قرار گرفتند پس بهترین هدف برای آنها این بود که انقلاب اسلامی را بهواسطه حکومتهای منطقهای شکست دهند. در صورت پیروزی رژیم بعث در جنگ تحمیلی آنها به منافع سرزمینی میرسیدند و از سوی دیگر با شکست انقلاب اسلامی آمریکا به اهداف راهبردی خود دست پیدا میکرد.
البته رژیم بعث به دنبال تصرف قسمتهایی از خوزستان بود تا بتواند بهره بیشتری از خلیجفارس ببرد و اگر فکر کنیم نارضایتی صدام تنها به دلیل قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر است، اشتباه فکر کردهایم. رژیم بعث میخواست بر سواحل شمالی خلیجفارس سلطه پیدا کند و حضور پررنگی در خلیجفارس داشته باشد.
رژیم بعث عراق موردحمایت همهجانبه قدرتهای جهانی بود و همه تسلیحات زمینی، هوایی و دریایی در اختیار او قرار میگرفتزمانی که صدام تهاجم نظامی را علیه ایران اسلامی شروع کرد، به توانمندی نظامی بالایی رسیده بود زیرا موردحمایت همهجانبه قدرتهای جهانی بود و همه تسلیحات زمینی، هوایی و دریایی را در اختیار او قرار داده بودند. جنگ عراق علیه ایران تنها جایی است که دو ابرقدرت جهانی که همواره رو در روی هم بودند، برای مقابله با انقلاب اسلامی همسو شدند. آمریکا و شوروی سابق در طول جنگ تحمیلی کمکهای فراوانی را به رژیم بعث عراق کردند. البته حمایت ۳۶ کشور از عراق در طول دفاع مقدس، داشتن ۵۰ میلیارد دلار ذخایر ارزی، کمک عربستان سعودی به همین میزان برای مقابله با انقلاب اسلامی و حمایتهای کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز به اشکال مختلف مانند اعطای وام، موجب شد رژیم بعث عراق به رهبری صدام و با حمایت همهجانبه این جنگ را علیه انقلاب اسلامی ایران آغاز کند.
برخی مطرح میکنند که ارتش در هنگام آغاز حمله نظامی عراق آمادگی نداشت؛ از طرفی دیگر مشاهده میکنیم که ارتش در همان روزهای ابتدای جنگ عملیات کمان ۹۹ و عملیات ۱۴۰ فروندی را علیه عراق انجام داد. واقعیت درباره آمادگی یا عدم آمادگی نیروهای سهگانه ارتش چیست؟
برای پاسخ صحیح دادن به این سؤال اول باید بدانیم ارتش در آن زمان به سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی اطلاق میشد. پس باید موضوع آمادگی را در هر سه نیرو موردبحث و تحلیل قرارداد. البته باید قبول کنیم که سخت ترین شرایط متعلق به نیروی زمینی بود که مورد هجمه های زیادی قرارگرفته بود. درواقع بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصتطلبان کومله و دموکرات غائلههایی را علیه انقلاب اسلامی در شمال غرب کشور راه انداختند و هنوز یک هفته از انقلاب باشکوه ملت ایران نگذشته بود که پادگان مهاباد غارت شد و سلاحهای بسیاری به دست ضدانقلاب افتاد. از سویی دیگر، عملکرد دولت موقت در حوزه دخالت در ارتش بهگونهای بود که موجب تضعیف ارتش میشد و این اقدامات موجب استعفای شهید سپهبد قرنی شد و نهایتاً که ایشان بالاترین مقام ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود به شکل مظلومانه بهعنوان اولین شهید ترور توسط گروهک منحله فرقان در سوم اردیبهشت سال ۵۸ به شهادت رسید.
بنیصدر احتمال وقوع جنگ را قبول نمیکرد
نقاط مرزی یکی از مناطقی است که زمینه نفوذ و ایجاد ناآرامی بیش از جاهای دیگر وجود دارد. از سوی دیگر «قاسم لو» که ۲۳ بهمن ۵۷ از پاریس به اربیل عراق و ازآنجا زمینی به کردستان ایران آمده بود شروع به عضوگیری و سازماندهی گروههای نظامی برای تجزیه کردستان کرده بود. این نشان میدهد که آنها تنها یک روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت کار نظامی و باهدف تجزیه کشور شروع به فعالیت کرده بودند؛ حزب منحله دموکرات، کومله و چند جریان دیگر در کردستان حضور داشتند و به همین دلیل در روزهای اول پیروزی انقلاب اسلامی از فرصت استفاده کرده و به پادگانهای نیروی زمینی ارتش حمله و تعدادی سلاح و مهمات به دست آورده بودند از این رو قبل از عید ۱۳۵۸ نیروی زمینی ارتش برای دفاع از انقلاب اسلامی وارد کردستان شد. اولین گروهی که از تهران به کردستان اعزام میشود در اسفند ۱۳۵۷ از لشگر ۲۱ که در منطقه لویزان مستقر بودند توسط امیر سرلشگر حسنی سعدی فعلی سازماندهی شده بودند و اصرار دولت برای استفاده از گروه «حسن نیت» که درست کرده بود فقط باعث محدودیت نیروی زمینی و فرصت بیشتر برای تجزیهطلبان بود که درنهایت ناکارآمدی این گروه مشخص شد. عملاً نیروی زمینی ارتش در اسفندماه برای دفاع از انقلاب وارد عرصه میشود و بعد از آن نیز با شکلگیری سپاه، گروههای داوطلب سپاه به کردستان میآیند و عملاً ارتش نوزده ماه قبل از آغاز جنگ تحمیلی در کردستان درگیر جنگ با ضدانقلاب شده بود و شهدای زیادی هم تقدیم انقلاب اسلامی کرده بود بنابراین نیروی زمینی با فرماندهی شهید فلاحی که جا دارد به نیکی از این دوران سخت فرماندهی وی نام برد با تمام آن شرایط خود را وقف حفظ کشور در عین مظلومیت کرد اینکه برخی میگویند ارتش غافلگیر شد، درست نیست عناصر اطلاعاتی ارتش مانند «سید تراب ذاکری» معاون اطلاعات ارتش در خوزستان تمام اطلاعات در خصوص تصمیم عراق برای تهاجم نظامی به ایران را در اختیار مسئولان قرار داده بودند. در غرب کشور نیز شرایط و قرائن کاملاً مشخص است. البته بنیصدر قبول نمیکرد که احتمال جنگ وجود دارد؛ اما فرماندهان ارتش در شهریورماه سال ۵۹ بنیصدر را به دیدگاه فرماندهی لشگر زرهی کرمانشاه میبرند و به او نشان میدهند که عراق به چه میزان وارد خاک ایران شده و این تعرضات در حال رخ دادن است. بنیصدر وقتی خودش حجم گسترده نیروهای نظامی و تجهیزات سنگین عراقی را در کنار مرز دید، متوجه شد که این تعداد نیرو کنار مرز برای رزمایش نیست و آنها تصمیم به جنگ دارند.
توانمندی نیروی زمینی ارتش بهواسطه تصمیمات دولت موقت بسیار کاهش پیداکرده بوددر حوزه نیروی زمینی باید به این واقعیت اذعان کرد که توانمندی نیروی زمینی ارتش بهواسطه تصمیمات دولت موقت بسیار کاهش پیداکرده بود. ازجمله دلایل کاهش این توانمندی میتوان به کاهش مدتزمان سربازی از دو سال به یک سال اشاره کرد. با این تصمیم نیمی از سربازان پادگانها را ترک کردند. از سوی دیگر، با پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از کارکنان ارتش جدا شده بودند، مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد تصمیم دولت موقت برای خدمت افراد در شهرهای خود بود. به همین دلیل نیروهای تخصصی یگانهای خود را ترک و به شهرهای محل تولد خود منتقل شده بودند با این دستورات غلط دولت موقت که قبلاً اشاره شد بسیاری از نیروهای کادر ارتش محل خدمت خود را ترک کرده بودند، این وضعیت نیروی انسانی نیروی زمینی بود. با این وجود، عناصر اطلاعاتی شواهد و قرائن را جمعآوری کرده بودند و از سوی دیگر تحرکات مرزی رژیم بعث عراق بسیار افزایشیافته و شهدایی از ژاندارمری نیز داشتیم. هر روز مرزها ملتهب بود و همه مردم ما هم میدانستند که در مرزها اتفاقاتی در حال رخ دادن است. فرماندهان نظامی شرایط را به مسئولان سیاسی اعلام کرده بودند اما این مسئولان سیاسی بودند که باید تصمیم میگرفتند. البته باید توجه داشته باشیم وقتی اولین تحرکات مرزی در سال ۵۸ اتفاق میافتد ستاد ارتش طرح ابوذر برای مقابله با تهاجم احتمالی ارتش بعث را آماده و به نیروها ابلاغ میکند که این طرحها در نیروی هوایی با نام البرز و در نیروی زمینی با عنوان ابوذر آمادهشده بود.
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ زمانی که تهاجم همهجانبه رژیم بعث عراق آغاز میشود، در همان روز چندین فروند جنگنده نیروی هوایی ارتش عملیات انتقام را در پاسخ به تهاجم عراق انجام میدهند و پادگانهایی را در جنوب عراق بمباران میکنند. همچنین فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش همه فرماندهان پایگاههای غرب کشور را فرامیخواند و به آنها اعلام میکند که عملیات کمان ۹۹ که برگرفته از طرح البرز نیروی هوایی بود و قبلاً به آنها ابلاغشده است را انجام دهند.
اینکه می گویند نیروهای ارتش در مقابل تهاجم ارتش عراق غافلگیر شدهاند، اشتباه است
اینکه بگوییم نیروهای ارتش غافلگیر شدهاند، اشتباه است، نیروی هوایی در ساعات ابتدایی تهاجم رژیم بعث عراق به آن پاسخ قاطع داد و نیروی زمینی ضمن فراخوانی قسمتی از یگانهای اعزامشده به کردستان تمام لشکرهای سرزمینی خود را آماده تقابل کرد ولی انتقال یگانهای دیگر نیروی زمینی نیاز به مجوز شورای عالی دفاع داشت که پس از شروع جنگ اتفاق افتاد. باید بدانیم استعداد نیروهای دشمن بسیار فراتر از توانمندیهای نیروهای خودی بود و تمام توان فرماندهان عالیرتبه نظامی برای توقف تهاجم، زمینگیر کردن و سپس بیرون راندن آن تمرکز پیداکرده بود. در خصوص نیروی دریایی باید عرض کنم آمادگی نیرو بهگونهای بود که در شصت و هفتمین روز جنگ یعنی هفتم آذرماه سال ۵۹ با شکست نیروی دریایی عراق و مغروق کردن ناوچههای جنگی و انهدام سکوهای نفتی البکر و الامیه بهافتخار بزرگی دستیافت که اینها همه نشان از آمادگی ارتش برای پاسخ به دشمن دارد. البته همگان میدانند که در حوزه زمینی کار بسیار سختتر است. اینجا جا دارد که از نیروی هوایی هم تشکر کرد که با اقدام سریع و بهموقع خود و بمباران خطوط مقدم ارتش عراق، مانع پیشروی سریع آنها شد و جدا از مأموریتهای محوله، کار پشتیبانی از نیروی زمینی را هم بهخوبی انجام داد. رژیم بعث عراق با توجه به اطلاعاتی که آمریکاییها در اختیارشان قرار داده بودند فکر میکردند نیروی هوایی ارتش ایران توان رزمی خود را ازدستداده و بیش از یکی دو ماه به دلیل خروج مستشاران آمریکایی از ایران نمیتواند از جنگندههای خودش استفاده کند؛ اما شرایط به شکل دیگری رخ داد، خلبانان شجاع شاغل و حتی بعضی از خلبانانی که از ارتش رفته بودند مانند شهید جدی اردبیلی و دیگران، به پادگانها برگشته و در عملیاتها شرکت کردند یا شهید اقبالی دو گاهه که استادخلبان اف ۵ و شاغل در ستاد نیرو بود با آغاز جنگ به پایگاه تبریز میرود و تا زمان شهادت در عملیاتها شرکت میکند. این پشتیبانی هوایی به میزانی بود که بعضاً میگفتند هواپیماها به شکار تانک میروند.
اگر این پاسخ قاطع هوایی، دریایی و حتی زمینی در مقابل تهاجم ارتش عراق به معنای آمادگی و هوشیاری نیست، پس چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد؟ شهدای زیادی که ارتش در ماههای اول جنگ و در طول هشت سال دفاع مقدس تقدیم کرد که تعداد آن به ۴۸ هزار شهید میرسد آن است که ارتش تمام وجود خود را برای دفاع از کشور اسلامی گذاشت. این پاسخ قاطع نیروهای ایران موجب شد صدام خیلی زود بفهمد اطلاعاتی که درباره عدم آمادگی ارتش ایران به او دادهاند، اشتباه بوده است.
بر اساس اسناد موجود، طرحهای مقابله با تهاجم ارتش عراق از ماهها قبل تهیه و در اختیار واحدهای عملکننده قرارگرفته شده بود اما اینکه بگوییم بنیصدر بهعنوان رئیسجمهور و فرمانده کل قوا آمادگی داشت، پاسخ این است که او باور نداشت که در آن زمان کشور موردتهاجم رژیم بعث قرار خواهد گرفت و این عدم باور مشکلاتی را برای نیروهای مسلح و علیالخصوص ارتش ایجاد کرده بود.
نقش ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و البته نیروهای مردمی در تثبیت شرایط سال اول جنگ تحمیلی و دفع تهاجم ارتش عراق چگونه بود. تقسیمکار بین ارتش سپاه به چه شکل صورت میگرفت؟
توقف یگان زرهی ارتش رژیم بعث عراق تا حد زیادی مدیون جانفشانی و رشادت تیزپروازان هوانیروز ارتش است
زمانی که جنگ آغاز شد، سپاه ساختار سازمان رزم نداشت و تنها سازمانی که دارای ساختار رزم بود، ارتش بود ولی سپاه پاسداران باتجربه خوبی که در دفاع از انقلاب اسلامی در کردستان به دست آورده بود با تمام قوا وارد دفاع مقدس شد. در ابتدای جنگ که جبهه بسیار گسترده بود و از غرب تا جنوب گستردگی داشت باید گفت گستردگی یگانهای زرهی ارتش عراق به میزانی بود که باورش برای خیلیها سخت بود. هدف اول نیروهای ایرانی متوقف کردن دشمن بعثی بود به همین دلیل تمامی یگانهای سرزمینی ارتش با تمام نیرو و استعدادی که داشتند در منطقه حضور یافتند. در جنوب کشور و خوزستان نیز نیروهای مردمی و سپاه برای کمک به توقف دشمن و دفاع از شهرها وارد عمل شدند. از سویی دیگر در شهرهای مرزی اعلام میشد افرادی که سربازی رفتهاند و میتوانند سلاح در دست بگیرند، به دفاع از استان و شهر خود بپردازند و در شهرهای مختلف کشور مردم برای اعزام و دفاع از شهرها و جلوگیری از پیشروی دشمن نقش پررنگی داشتند. البته در ابتدای جنگ خطوط منظمی در جبهه ها وجود نداشت و ارتش، سپاه و نیروهای مردمی در مناطق مختلف مشغول مقابله با ارتش مهاجم بودند؛ اما بعدها سازماندهی نیروهای مردمی به سپاه واگذار شد و وضعیت سازماندهی و بهکارگیری آنها خیلی مؤثرتر شد و از سال دوم جنگ این نیروها دارای ساختار منظم و بهتری شدند و مناطق بین نیروهای ارتش و سپاه تقسیم شد. نیروی هوایی و هوانیروز ارتش هم از تمامی این نیروهای مدافع پشتیبانی میکردند و باید گفت شهدایی مانند شهید شیرودی و کشوری و خیلی از شهدا و قهرمانان هوانیروز با رشادتشان توانستند رکورددار شکار تانک با بالگرد شوند. عزیزان هوانیروز ساعتهای بسیاری را در حال پرواز بودند و برای سرعت عمل بیشتر حتی برای سوختگیری و بارگیری مهمات به پادگانها برنمیگشتند و سوخت و مهمات با اتومبیل به نزدیکی میدان نبرد برده میشد و این قهرمانان پس از سوختگیری و مهمات گیری بهسرعت به منطقه نبرد بازمیگشتند باید اذعان کرد که توقف یگان زرهی ارتش رژیم بعث عراق تا حد زیادی مدیون جانفشانی و رشادت تیزپروازان هوانیروز ارتش است.
اینجا جا دارد به فرمایش مقام معظم رهبری اشارهکنم؛ ایشان در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۹۲ فرمودند در همین پل کرخه باید یاد کنیم از مرحوم سرتیپ ظهیرنژاد فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش؛ که با رشادت توانست عراقیها را متوقف کند. حضرت آقا فرمودند اگر عراقیها از پل کرخه عبور کرده بودند وضعیت در جنوب استان بسیار بد میشد و عملاً اندیمشک و دزفول سقوط میکرد و در ادامه به نقش مرحوم قاضی امامجمعه دزفول و همچنین مردم خوب این منطقه در دفاع اشاره میکنند.
جالب است که بدانیم نیروی دریایی هم با اعزام یگانهای تکاوران دریایی، افرادی مانند امیر سیاری نیز در شمال خوزستان حاضرشده بودند و اجازه ندادند دشمن به اهداف خودش برسد. البته نقش نیروهای مردمی در این دفاع جانانه و غرورآفرین بسیار پررنگ است که نیاز دارد بیشتر به آن پرداخته شود.
یکی از مواردی که شاید کمتر به آن پرداختهشده، نقش ستون پنجم دشمن در جنگ تحمیلی بوده است. گروههایی مانند منافقین، نهضت آزادی و بازماندگان دولت موقت و تحرکات آنها در ارتباط با جنگ چه بود؟
علت شهادت بسیاری از نیروهای ارتش، بسیج، سپاه و نیروهای مردمی و مرزنشین را باید درحرکتهای منافقین دید
ستونهای پنجم در همه جنگها وجود داشته است. در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم کسانی وجود داشتند که بخواهند به رژیم بعث کمک کنند؛ اما گروهی که بیش از دیگران در طول جنگ تحمیلی کمک بسیاری را به رژیم بعث عراق کرد، سازمان منافقین بود. منافقین چون از خودفروختگان به غرب بودند، ورودشان از داخل کشور به جبههها خیلی سخت نبود. این عناصر اطلاعاتی را به دشمنان میدادند، هرچند که نیروهای اطلاعاتی ما تلاشهای بسیاری میکردند که آن را کنترل کنند ولی قطعاً بعضی از آسیبها در جنگ بهواسطه خیانت آنهاست البته آنها در داخل شهرها هم صدماتی زده بودند مثلاً یک سال بعد از آغاز جنگ تحمیلی در هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ فاجعه حزب جمهوری را رقم زدند و یا در ۸ شهریورماه رئیسجمهور و نخستوزیر را به شهادت رساندند. اگر بخواهیم دقت کنیم ردپای شهادت بسیاری از نیروهای ارتش، بسیج، سپاه و نیروهای مردمی و مرزنشین را باید درحرکتهای منافقین دید. این گروه یک روز باید پاسخ این خیانتها را بدهد. در تمامی کشورها کسی که به ملت و میهن خود خیانت کند، جایگاه بسیار بدی دارد. ملت ما نیز هیچگاه منافقین را نمیبخشد و شما مشاهده میکنید باوجود حمایتهای همهجانبه آمریکا و غرب از آنها هیچ جایگاهی در میان مردم ما ندارند.
مسئلهای که در فضای مجازی و رسانههای خارجی در آن شک و تردید ایجاد میکنند دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر است. برخی مطرح میکنند که اگر جنگ بعد از آزادی خرمشهر ادامه پیدا نمیکرد، هزینه و تلفات کمتری برای ایران در برداشت. نظر شما دراینباره چیست؟
به نظر من این سؤال چندوجهی است و افراد بسیاری باید درباره آن صحبت کنند. مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که شرایط امروز کشور با آن زمان بسیار متفاوت است و امروز نمیتوان تحلیل درست و جامعی بدون توجه به شرایط آن زمان نسبت به موضوع داشت.
یک جنگ ناعادلانه به کشور ما تحمیل و تعداد زیادی از مردم بیگناه کشورمان را بهناحق به شهادت رسیده بودند. بسیاری از شهرهای مرزی ویرانشده بود و خسارات بسیاری نیز به کشور وارد کرده بودند. برای بررسی اینکه بعد از فتح خرمشهر جنگ را ادامه نمیدادیم باید به چند موضوع توجه کرد. اولاً در آن زمان هیچ قطعنامه رسمی شورای امنیت برای احقاق حقوق حقه ملت ایران وجود نداشت. تنها قطعنامهای که حقوق ملت ایران را به رسمیت شناخت بعدها قطعنامه ۵۹۸ بود که در اواخر سال ۶۶ صادر شد. قطعنامههای اولیه دو طرف را فقط توصیه به آتشبس میکرد.
ثانیاً در زمان فتح خرمشهر «نفت شهر» و قسمتی از غرب کشور هنوز در تصرف رژیم بعث بود. پس چه تضمینی برای خروج ارتش عراق از این مناطق وجود داشت. به نظر من سیاستمداران ایران و در رأس آنها حضرت امام خمینی (ره) اگر روزنهای برای احقاق حقوق ملت ایران میدیدند، حتماً آتشبس را قبول میکردند. به این شکل نبوده که انقلاب اسلامی به دنبال ادامه جنگ باشد، اما سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که اگر ما آتشبس را میپذیرفتیم، چه تضمینی برای خروج ارتش عراق از سرزمینهای باقیمانده در اشغال ما وجود داشت و یا اینکه چه تضمینی وجود داشت صدام بهعنوان عامل اصلی تهاجم به ایران محاکمه شود. سؤال دیگری که اینجا مطرح است آن است که اگر ما آتشبس را قبول میکردیم آیا تضمینی وجود داشت ارتش عراق خود را مجهز نکرده و دوباره به ایران حمله نکند؟
امروز هم باگذشت سالهای بسیار، کسی نمیتواند تضمین کند که در صورت پذیرش آتشبس بعد از فتح خرمشهر رژیم صدام مجدداً به ایران حمله نمیکرد
در جنگ تحمیلی ۳۶ کشور به عراق کمک میکردند و میلیاردها دلار کمک بلاعوض در اختیار صدام قرار داده بودند که حدود ۵۰ میلیارد دلار از این کمکها را عربستان سعودی در اختیار صدام قرار داده بود و همچنین دهها میلیارد دلار کشورهای حاشیه خلیجفارس به رژیم بعث کمک کرده بودند. وجود این سرمایه عظیم در دست صدام و احساس سرخوردگی و شکست از نیروهای ایرانی آیا تضمینی برای عدم تهاجم دوباره رژیم بعث به ایران وجود داشت؟ امروز هم باگذشت سالهای بسیار، کسی نمیتواند تضمین کند که در صورت پذیرش آتشبس بعد از فتح خرمشهر رژیم صدام مجدداً به ایران حمله نمیکرد. من که آن موقعِ بهعنوان یک جوان ۲۰ ساله در حال خدمت در ارتش بودم معتقد بودم جمهوری اسلامی باید با تمام توان برای احقاق حق خودش پیش رود. امروز بعد از ۳۶ سال این موضوع مطرح میشود که آیا بهتر نبود بعد از فتح خرمشهر آتشبس را میپذیرفتیم. من معتقدم برای نقد و بررسی درست موضوعات، باید شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی آن زمان را مدنظر بگیریم، بعد ببینیم تصمیم در آن شرایط درست بوده یا خیر؟ اما بعد از جنگ نتیجه آن را بهخوبی مشاهده میکنیم. اینکه پیروز قطعی جنگ تحمیلی، ایران بود و سرنوشت صدام و رژیم بعث به کجا رسید و امروز انقلاب اسلامی به کجا رسیده است برای همه مشخصشده است.
به اعتقاد برخی جعبه سیاه جنگ هنوز باز نشده، منظور از این جمله چیست؟ آیا مسئلهای از جنگ وجود دارد که تابهحال گفته نشده باشد؟
به اعتقاد من علل وقوع و ادامه جنگ تحمیلی بسیار پرداختهشده است و مطرح کردن مقوله جعبه سیاه برای به انحراف کشاندن یک حرکت بسیار بزرگ است، این حرکت ملت ایران مبتنی بر خودشناسی بود و حضرت امام (ره) جنگ را به دفاع و دفاع را به دفاع مقدس تبدیل کردند و به جوانان بسیار توصیه داشتند در جبههها حاضر شوند. ما مغز متفکر انقلاب اسلامی را حضرت امام میدانیم کسی که با یک مبارزه طولانی انقلاب را به پیروزی رساند و شخصیت ایشان به اذعان بسیاری افراد و حتی غیرمسلمانان بینظیر بوده است، همین امام حضور در دفاع مقدس را برای ما واجب کردند. باید دید نیت افرادی که مسئله جعبه سیاه جنگ را مطرح میکنند چیست؛ اگر نیت آنها به انحراف کشیدن جریان انقلاب است کار آنها درست نیست. همه فرماندهان دفاع مقدس پیرو امام راحل بودند و حضور در جبهههای حق علیه باطل یک وظیفه دینی و ملی برای ملت ایران بوده است.
اینکه برخی مدعی میشوند هنوز جعبه سیاه جنگ باز نشده حرف خام و نادرستی است
مطالب بسیاری پیرامون دفاع مقدس مطرحشده اما اینکه برخی مدعی میشوند هنوز جعبه سیاه جنگ باز نشده حرف خام و نادرستی است اما از زوایای دیگر دفاع مقدس ویژگیهای بسیاری دارد که بهخوبی به آن نپرداختهایم. حضرت آقا در دیدار با کارگردان فیلم شیار ۱۴۳ فرمودند اگر هنرمندان ۵۰ سال دیگر هم به دفاع مقدس بپردازند هنوز هم جای کار دارد، ایشان این توصیه را به نویسندگان هم داشتند، دفاع مقدس حرفهای بسیاری دارد که باید به آن بپردازیم. حوزه ایثار و شهادت قسمتی از دفاع مقدس است که بسیار ارزشمند است اما بخشهایی وجود دارد که هنوز به آن نپرداختهایم.
در حوزه نظامی هم تجارب و آوردههای بسیاری در جنگ هشتساله وجود دارد که در دانشگاههای نظامی ما تدریس میشود. دفاع مقدس گنجینه عظیمی از تجارب در حوزههای مختلف است که همه مسئولین میتوانند از آن بهره ببرند.
بحث بسیار مهمی که شاید چندان به آن پرداخته نشده و درباره آن صحبت نشده موضوع پشتیبانی دولت وقت از جبهههاست. به نظر شما بهدوراز جناحبندیهای سیاسی امروز جامعه چه نمرهای میتوان به پشتیبانی جنگ داد؟
وظیفه دولت پشتیبانی از دفاع مقدس بود و افرادی که آن زمان در دولت بودند بهتر میتوانند این سؤال را پاسخ دهند اما باید توجه داشت ایران در آن زمان در تحریمهای شدید اقتصادی قرار داشت و تنها بندری که میتوانستیم از طریق آن کالا وارد کنیم بندر امام خمینی ماهشهر بود که در بسیاری از مواقع مورد حمله هوایی دشمن قرار میگرفت. ذخایر ارزی کشور کاهش پیداکرده و هیچ کشوری به ما کمک نمیکرد. به نظر میرسد دولت باوجود این شرایط در حد توانش پایکار جنگ آمده و از جبههها حمایت کرده اما آیا اینکه میشد بیشتر از این از جبههها حمایت کرد میتواند موردبررسی قرار گیرد. جا دارد که بگوییم در کنار دولت پشتیبانی مردم از جبهه ها را هم داشتیم. ملت ایران در دفاع و پشتیبانی از جبههها سنگ تمام گذاشته است و هر چه در توان داشتند در حمایت از دفاع مقدس قراردادند.
آیا همه دفاع مقدس جنبه حماسی و موفقیتهایش است؟ آیا ما ناکامی و شکستهایی هم در دفاع مقدس داشتهایم مانند عملیات کربلای ۴؟ علت این شکستها چه بوده و امروز چگونه باید این تجارب مطرح شود که برخی از دل آن و به دلیل بیاطلاعی مردم نتوانند سوءاستفاده کنند؟
دفاع مقدس زوایای بسیاری داشت که یکی از بهترین زوایای آن ایثار، حماسه و شهادت بود که جا دارد بیش از اینها به آن پرداخته شود اما دفاع مقدس زوایای دیگری مانند فرماندهی، مدیریت، خلاقیت، ابتکار، شجاعت و زوایای دیگر حتی اقتصاد هم دارد که باید به آنها هم توجه کرد. فرماندهان ما در جنگ تحمیلی ساخته شدند و وجود خودکفایی کشور از برکات دفاع مقدس است. افرادی همچون شهید حسن تهرانی مقدم بهعنوان پدر موشکی ایران از دل همین جنگ بیرون آمدند. همچنین بسیاری از خلبانان نیروی هوایی ارتش در جنگ به خودباوری رسیدند و جهاد خودکفایی را برای اولین بار با دستور رهبر معظم انقلاب که آن زمان رئیسجمهور بودند در نیروی هوایی تأسیس کردند و کار انقلابی تعمیر، نگهداری و آماده بکاری هواپیماهای جنگی و تجهیزات هوایی را در طول دفاع مقدس بهخوبی انجام دادند.
بسیاری از اتفاقات خوب و پیشرفتهای امروز کشور مدیون دفاع مقدس است
بسیاری از اتفاقات خوب و پیشرفتهای امروز کشور مدیون دفاع مقدس است البته جنگ به خودی خود سختیها، مشکلات و ویرانیهای بسیاری در پی دارد که موجب از دست دادن افراد و امکانات زیادی میشود اما حضرت امام (ره) این تهدید را تبدیل به فرصت کرد. ایشان فرمودند دفاع مقدس یک دانشگاه است و این دانشگاه در حوزه انسانسازی است همچنین دفاع مقدس موجب استحکام ریشههای انقلاب اسلامی شد و برخلاف خواست آمریکا و دشمنان انقلاب، جنگ باعث شد همافزایی در ملت ایران ایجاد و موجب شکوفایی انقلاب اسلامی گردید. دفاع مقدس دستاوردها و تجارب بسیاری در حوزه نظامی، مدیریتی و فرهنگی برای کشور ما داشت.
در خصوص اینکه آیا همه جنگ، پیروزی بوده باید بگوییم امروز هم کسی نمیگوید همه جنگ برای ما پیروزی بوده است. جنگ همین است و همه آن پیروزی نیست. یادمان باشد یک دشمن قدرتمند مقابل ما بود که کشورهای بسیاری از آن حمایت میکردند. برای اینکه بسنجیم ملت ایران چهکار بزرگی انجام داده باید ببینیم قدرت دشمن به چه میزان بوده است. نیروی هوایی ارتش عراق در دوران جنگ تحمیلی سه بار بازسازی کامل شد؛ یعنی هر جنگندهای که از آنها ساقط میشد حامیانش هواپیماهای پیشرفتهتری به آنها میدادند از سوی دیگر پول و تجهیزات زیادی در اختیار صدام بود اما در مقابل به ما حتی سیمخاردار هم نمیفروختند.
صنعت دفاعی ما سه شیفته کار میکرد تا بتواند نیازمندیهای جبههها را تأمین کند و باید باور کنیم که تمام نیروی کفر دستبهدست هم داده بودند تا انقلاب اسلامی را شکست دهند. ماهوارهها و هواپیماهای آواکس آمریکا تمام اطلاعات مربوط به تحرکات و جابجایی نیروهای ایران را در اختیار رژیم صدام قرار میداد. همچنین در مقاطعی از جنگ، ژنرالهای کشورهای منطقه در جبهههای نبرد حاضر میشدند و ازآنجا به ارتش بعث مشاوره میدادند. به همین دلیل جنگ طولانی شد.
اگر بگوییم که تنها ارتش بعث مقابل ایران بوده است اشتباه گفتهایم. از سوی دیگر فرماندهان سپاه و ارتش با تلاشهای شبانهروزی طرحهای عملیات را آماده میکردند اما این خاصیت جنگ است که عملیات به دلایل مختلف ازجمله وجود ستون پنجم لو برود و یا ماهوارههای دشمن، اطلاعاتی را در اختیار ارتش مقابل قرار دهند و آنها آماده پاسخ به عملیات شما باشند. به همین دلیل باوجود پیروزیهای عظیم در برخی عملیاتها نتوانستیم به اهداف خود دست پیدا کنیم.
اینکه میگویند جنگ برای ما نعمت بزرگی بود و باعث پیشرفت بسیاری شد یعنی چه؟ مهمترین تجارب، دستاوردهای دفاعی، امنیتی و مدیریتی جنگ برای ایران چه بود؟
استفاده از تجارب و درسهای دفاع مقدس در شرایط امروز بسیار لازم و ضروری است. در آن زمان وحدت بسیار بالایی میان مردم و مسئولین وجود داشت و در سختترین شرایط مردم باهم متحد بودند و یک انسجام ملی و اسلامی جدای از دین و مذهب در کشور شکلگرفته بود. مردم از ادیان مختلف هم برای دفاع از کشور در جبهه حاضر میشدند و در این مسیر بعضاً جان خود را نثار میکردند و هدف همه ملت ایران دفاع از کشور و انقلاب بود. درسی که امروز میتوان از دفاع مقدس گرفت وحدت و یکپارچگی است. در دفاع مقدس افراد زیادی از جان، مال و خواستههای خود گذشتند و در جبهههای نبرد حاضر شدند و البته بودند افراد قلیلی که در آن آزمون شکست خوردند.
در زمان دفاع مقدس نیز تنگناهای اقتصادی وجود داشت اما مردم ما به همان میزان قانع بودند و در کنار آن حتی از جبههها و رزمندگان پشتیبانی میکردند. آیا نباید در این شرایط فعلی که واقعاً ازنظر اقتدار نظامی، سیاسی، اقتصادی و ... در شرایط خیلی برتری هستیم از دفاع مقدس، ایثار و ازخودگذشتگی مردم در آن زمان درس بگیریم؟
دشمن جنگ رسانهای عظیمی را علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته و به اشکال مختلف جنگ روانی را علیه ایران بکار میگیرد
دشمن امروز جنگ رسانهای عظیمی را علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته و به اشکال مختلف جنگ روانی را علیه ایران بکار میگیرد و اینیک واقعیت است که در حال جنگ نرم با دشمن هستیم. پس باید از توانایی و تجارب دفاع مقدس در این رویارویی با دشمنان بهره بگیریم.
امروز به برکت انقلاب اسلامی در حوزه نظامی بر مبنای نیازمندی کشور، سلاح تولید میکنیم درحالیکه درگذشته و در زمان طاغوت بر مبنای دکترین و تاکتیک غربیها به ما سلاح میدادند و ما از این سلاحها استفاده میکردیم. امروز در حوزههای مختلف زمینی، پدافند هوایی، هوایی و دریایی سلاح موردنیاز کشور را خودمان تولید میکنیم و این پیشرفتها و دستیابی به صنایع پیشرفته برای بسیاری غیرقابل تصور و باور است که همه اینها نتیجه بهرهمندی از تجارب غنی دفاع مقدس است. این پیشرفت تنها مختص صنایع دفاعی و نظامی نیست. امروز پیشرفت پزشکی ایران به میزانی است که در بسیاری از موارد جزء معدود کشورهایی هستیم که به این دانش دستیافتهایم و دیگر برای پیچیدهترین جراحیها نیازی به سفر به دیگر کشورها نیستیم. در حوزه اقتصادی هم میتوان از تجارب گرانبهای ۸ سال دفاع مقدس بهره مند شد و بر مشکلات غلبه کرد. به اعتقاد من بزرگترین دستاورد دفاع مقدس تثبیت انقلاب اسلامی بود و دشمنان به این نتیجه رسیدند که دیگر نمیتوانند انقلاب اسلامی را شکست دهند. آنها در آن ۸ سال هرچقدر توان داشتند برای شکست انقلاب اسلامی بکار گرفتند و حتی به هواپیمای مسافربری برخلاف تمامی قوانین و موازین بینالمللی حمله کردند تا ایران را بهجایی برسانند که دست از دفاع و مقاومت بردارند؛ اما آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که انقلاب اسلامی در جنگ سخت شکستناپذیر است. حضرت آقا هم چندی پیش تأکید کردند که جنگی نخواهد شد. دلیل این موضوع این است که توانمندی و بازدارندگی که به برکت دفاع مقدس بهدستآمده برای استکبار جهانی ثابتشده و اعتبار دارد. آنها میدانند اگر بخواهند اقدامی علیه انقلاب اسلامی و نظام اسلامی داشته باشند قطعاً خسارات بسیار سنگینی را متحمل میشوند.
در دفاع مقدس افراد بسیاری نقش داشتند اما نباید مرزنشینان را فراموش کنیم. کسانی که آواره شدند، جان و مال خود را در دفاع مقدس از دست دادند پس همواره باید قدردانی فداکاری آنها هم باشیم. همچنین باید قدردان نیروهای داوطلب مردمی باشیم که بدون هیچ چشمداشتی در جبههها حاضر میشدند و بسیاری از آنها به شهادت رسیدند. سربازان، بسیجیان و نیروهای مردمی و مرزنشینان نقش بسیار پررنگی در دفاع مقدس داشتند که در کنار کارکنان کادر ارتش، سپاه و ژاندارمری جان خود را در دفاع از کشور فدا کردند. پس نباید از رشادت و جانفشانیهای آنها نیز غفلت کرد.
نظر شما