خبرگزاری مهر-گروه هنر-عطیه موذن: ماه محرم تمام شد و تلویزیون در محرم ۹۷ با دست خالی این ایام را سپری کرد و تنها چند ویژهبرنامه مناسبتی در چند شبکه روی آنتن رفت که یکی از آنها «عتبات کلمات» بود که در ایام محرم از شبکه چهار سیما پخش شد و با شاعران اشعار مهمی که درباره عاشورا و یا امام حسین (ع) سروده شده بودند به گفتگو پرداخت.
ویژه برنامه «عتبات کلمات» به تهیه کنندگی سجاد نوروزی، کارگردانی مهدی زنگنه، نویسندگی محمود حبیبی کسبی در ایام محرم روی آنتن شبکه چهار سیما رفت. این مجموعه مستند گفتگویی با ۱۰ شاعر داشت که هر یک شعرهای ویژه ای درباره عاشورا و امام حسین(ع) در کارنامه خود دارند. در این مجموعه مستندها که از گفتگو با شاعر و بخشی موسیقایی تشکیل شده بود محمد معتمدی خوانندگی قطعاتی عاشورایی را بر عهده داشت و همچنین تیتراژ این مجموعه را خواند. این مجموعه مستند در دهه اول محرم هر شب به جز جمعه ها روی آنتن رفت و در دهه دوم محرم نیز به پخش رسید.
در نشست برنامه تلویزیونی «عتبات کلمات» که با حضور سجاد نوروزی تهیه کننده و محمود حبیبی کسبی نویسنده در خبرگزاری مهر برگزار شد به ویژگی های این ویژه برنامه محرمی و همچنین مشکلات ساخت برنامه های مناسبتی در تلویزیون پرداخته شد.
نوروزی در این نشست درباره نبود برنامه های خلاق در حوزه آثار مناسبتی صحبت کرد و گفت تلویزیون در حوزه مناسبتها، حصاری به دور خود کشیده است که خیلی راحت میتوان پیش بینی کرد که این رسانه در ایام مذهبی مثل شهادتها و میلادها چه برنامه هایی تولید میکند. محمود حبیبی کسبی نیز با اشاره به اینکه تلویزیون درگیر رویکردی سلبریتی محور است، عنوان کرد که این رویکرد در دنیا تاریخ مصرفش گذشته است اما در تلویزیون ما دستمزدی به اندازه تمام بودجه یک شبکه به یک سلبریتی داده می شود تا یک مسابقه میلیونی برگزار کند.
مشروح قسمت اول این نشست را در زیر می خوانید:
*محرم امسال تنها چند برنامه در تلویزیون داشتیم که عوامل آنها تلاش کردند آثاری مخاطب پسند که از لحاظ محتوایی قابل اعتنا بودند در فضای مناسبتی بسازند. چرا برنامه سازی مناسبتی در تلویزیون ما که باید در مناسبت های ملی و مذهبی آگاهی رسانی و فرهنگسازی کند با خلأ و غفلتی جدی مواجه است؟
سجاد نوروزی: از چند وجه میتوان به این پرسش شما پاسخ داد که وجه اصلی آن با یک نگاه عینی و مصداقی، وجه بروکراتیک تلویزیون است. من به عنوان کسی که هم سالها با تلویزیون کار کرده ام و هم می توانم از بیرون به این سازمان نگاه کنم باید بگویم که صدا و سیما دچار یک فرمگرایی متصلب و برخوردار از سنتهای کاذب در برنامهسازی مناسبتی است.
تلویزیون به مجموعهای از قالبهای خاص منحصر شده و خود را به آن چارچوبها محدود کرده است به گونهای که انگار خارج از این چارچوبها نمیتواند عمل کند. تلویزیون در حوزه مناسبتها، حصاری به دور خود کشیده است که بر همین اساس خیلی راحت میتوان پیش بینی کرد که در ایام مذهبی مثل شهادتها و میلادها چه نوعی از برنامه تولید میکند. به طور مثال در مناسبتهای مذهبی شاد، تلویزیون چند مهمان چهره را دعوت میکند و چند خواننده نیز به اجرای پلیبک میپردازند، در ایام سوگواری نیز یک مجری با یک روحانی به گفتگو میپردازد و برنامه نیز از شهرهای قم و مشهد و یا کربلا و نجف روی آنتن میرود؛ البته برنامههایی مثل «مخاطب خاص» یا چند برنامه دیگر در این میان تفاوتهایی را ایجاد کردهاند که در نوع خود قابل تحسین است. با این حال سنت برنامهسازی مذهبی در تلویزیون با همین فرم روتین پیش میرود و این به دلیل غلبه وجه بروکراتیک در صدا و سیما بر وجه تولید محتوا و ایده است. ساختار صدا و سیما و نوع کنش رسانهای این سازمان در سیاستگذاریهای بروکراتیک محصور شده است و اجازه تحرک و نوآوری را به برنامهساز نمیدهد. منظور این نیست که بگوییم خط قرمزی در این میان وجود دارد بلکه خود ساختارها اجازه نمی دهد کسی نوآوری داشته باشد.
* فکر میکنم در چنین ساختاری به قول شما نه اینکه خط قرمزی برای افراد وجود داشته باشد بلکه حتی خود سازندگان و حرفه ای ها وارد این پروسه نمیشوند و شاید به همین دلیل است که حتی کارشناسان مذهبی و برنامه سازان مناسبتی نیز از یک محدوده کلیشه ای فراتر نمی روند.
نوروزی: دقیقاً همینطور است و به همین دلیل ورود به پروسه ساخت برنامههای مناسبتی در صدا و سیما خیلی سخت است چون اگر شما بخواهید محتوایی نو را تعریف کنید باید هزینه مادی و معنوی بسیاری صرف کنید. برنامه «عتبات کلمات» نیز این شانس را داشت که به غیر از من، همه افراد حرفهای و متخصص در تیم تولید حضور داشتند؛ از نویسنده و کارگردان گرفته تا شاعرانی که به عنوان مهمان در برنامه حضور یافتند و ما میدانستیم که چه مهمانانی به برنامه بیایند، چه شعرهایی انتخاب و چه مباحثی مطرح شود.
ما این مجموعه مستند را به یک دلیل یعنی شعرِ ویژهای که یک شاعر برای عاشورا خوانده است، ساختیم. این طرح کلی من بود و انتخاب این اشعار با بررسی و مداقه نویسنده صورت گرفت و در جزییات قوام پیدا کرد. ما ۱۰ مستندپرتره ساختیم و در هر یک به بهانه یک شعرِ ویژه سراغ شاعر آن رفتیم. مهدی زنگنه کارگردان این مستندها خودش شاعر و اهل مداحی است، همچنین من و محمود حبیبی کسبی نویسنده مجموعه نیز پیش از این در حوزه ادبیات آیینی همکاری داشته ایم و خیلی جدی به این موضوع ورود کرده بودیم.
ادبیات آیینی شالوده مرثیهسرایی و مدح اهلبیت(ع) است و شاید خیلی سخت باشد که بدون شعر درکی از مدح اهلبیت وجود داشته باشد بنابراین اگر بخواهیم در این حوزه به ریشهها رجوع کنیم، لاجرم باید به سمت شعر و به ویژه مرثیهسرایی رفت. در مجالس عزاداری نیز بخش اعظم محبت و ارادت به اهلبیت (ع) از طریق شعر صورت میگیرد بنابراین فکر میکنم ما ورود درستی داشتیم و اینگونه نبود که برویم و طرحی را سفارش بگیریم و اثری تولید کنیم، بلکه دغدغه خود ما بود.
*آقای حبیبی اکثر برنامه های تلویزیون در این ایام به مداحی و شعرهای آیینی نزدیک می شود البته برنامه شما رویکردش کمی متفاوت بود، اما چرا در برنامه نخواستید بیشتر روی وجه استدلالی و بیدارگری عاشورا و فرهنگ آن تمرکز کنید تا بخش احساسی و عاطفی که معمولا شور در برابر شعور نامیده می شود؟
محمود حبیبی کسبی: اتفاقاً نظر من این است که شور و شعور از هم قابل تفکیک نیستند. مجالس عزاداری یا یک برنامه مذهبی نمیتواند شورانگیز باشد اما شعوری در آن نباشد اما عکس این مساله صادق است و پیش آمده است که در برنامهها بخواهند روی شعور، منطق و استدلال وقت بگذارند اما برنامه تأثیرگذار نباشد. از طرف دیگر، تلاش ما این بود که در «عتبات کلمات» و حتی در کارهایی که پیش از این داشتیم از زوایای مختلف به یک مساله بپردازیم به طور مثال اگر در برنامهای به حضرت سیدالشهدا (ع) پرداخته میشود حتماً در کنار شاعر مرثیهسرا از شاعرانی که وجه عرفانی و حماسی نیز در آثارشان وجود دارد، بهره بگیریم. در این مجموعه نیز شاعرانی حضور داشتند که در شعرشان وجه هیاتی، حماسی و عرفانی وجود داشت، افرادی هم مثل موسوی گرمارودی بودند که آثارشان در گونه شعر آیینیِ مکتبی و معرفتی قرار میگرفت بنابراین هر یک از این شاعران زوایای مختلفی در آثار خود داشتند و ما سعی کردیم از این زوایای مختلف، سراغ هدف مورد نظر برویم اما در نهایت سعی کردیم شور و شعور را با هم داشته باشیم که خود شاعران نیز در صحبتهایشان به این شعور و آگاهی نیز اشاره میکردند. در سخنان این شاعران از یک محبت منطقی یا عشق تعریف شده صحبت می شد و تلاش شد ثابت کنیم اگر میگوییم شیفته سیدالشهدا (ع) هستیم، دلیل هم داریم و دست ما خالی نیست.
بروکراسی در صداوسیما به گونهای است که افراد حرفهای و درجه یک را از صدا و سیما فراری میدهد و نیروهایی را که صبر و تحمل دارند، مستهلک و فرسوده میکند*خود شما به عنوان یک شاعر و کسی که در مورد مسایل مناسبتی و آیینی دغدغه دارید، فکر میکنید برنامههای مناسبتی این روزهای تلویزیون چقدر تاثیرگذار است و آیا این برنامه ها قدرت درگیر کردن مخاطب را دارند؟
حبیبی کسبی: دلیل این مساله همان بروکراسی وحشتناک در صدا و سیماست و این را تنها کسی میفهمد که به طور مستقیم با صدا و سیما کار میکند وگرنه نمیتوانید این بروکراسی را به طور دقیق و از نزدیک لمس کنید.
بروکراسی در صداوسیما به گونهای است که افراد حرفهای و درجه یک را از صدا و سیما فراری میدهد تا وارد شرکتها و مدیومهای خصوصی شوند و همچنین نیروهایی را که صبر و تحمل دارند، مستهلک و فرسوده میکند.
* در سیستم بروکراتیک، هیچکس نمیتواند رشد کند و مشغول به فعالیت تولید و محتوا شود ولی گاهی ما میبینیم افرادی از خارج سازمان طرحی را تصویب میکنند و باز در زمانی کمتر، آن را به تولید رسانده و از حمایت هم برخوردار میشوند.
حبیبی کسبی: مسلماً حرفهایها در چنین سیستمی دوام نمیروند و میروند. آنهایی که صبورتر هستند در لابلای چرخدندههای این سیستم بروکراتیک فرسوده و به افراد کاملاً معمولی تبدیل میشوند و اگر هم معمولی نباشند، اعتقادشان بر این است که لیاقت صدا و سیما، کار معمولی و روتین است. مسلماً وقتی درجه یکها نتوانند کاری کنند، عدهای از نیروهای درجه چندم وارد سازمان شده و شروع به کار میکنند. متاسفانه امروز یکی از راهکارهای صدا و سیما این است که میخواهد شکست خود در برابر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان را با زرق و برق و استفاده سلبریتیها در برنامهها حل کند؛ سلبریتیهایی که بعضا در تلویزیون به عنوان نماد انسان موفق ایرانی مطرح میشوند و بعد جوانان در صفحات مجازی، سبک زندگی، ادبیات سخیف، پوشش و حتی بیانیههای سیاسی اجتماعی آنها را میبینند. به طور مثال یک خانم بازیگر را دعوت میکنند تا مخاطبان خود را بالا ببرند و بعد آن خانم هر حرفی که بزند، جوان تاثیر میگیرد چون معتقد است تلویزیون با دعوت از او، این بازیگر را تایید کرده است. در این رویکرد سلبریتی محور است که دستمزدی به اندازه تمام بودجه یک شبکه به یک سلبریتی داده می شود تا یک مسابقه میلیونی برگزار کند؛ مسابقهای که اصلاً موفق نیست و تاثیری هم ندارد.
نوروزی: اساسا در همه جای دنیا استفاده از سلبریتیها، رویکردی تاریخ گذشته است و چند برنامه معدود وجود دارد که همچنان با این شیوه و به دلیل قدمتی که دارند، به کار خود ادامه میدهند.
حبیبی کسبی: دلیل این امر هم این است که امروز شبکههای مجازی و اینترنتی فعال هستند و مخاطب اگر بخواهد هر یک از سلبریتیهایی را که علاقه دارد، دنبال کند به سمت تصویر آنکادرشدهای که ما از سلبریتیها در تلویزیون ارایه میکنیم، سوق پیدا نمیکند بلکه همان تاثیر واقعی خود طرف را از شبکههای اجتماعی پیدا میکند.
* تلویزیون برای این برنامههای سلبریتیمحور، آمارهای بالایی هم اعلام می کند و به طور مثال گفته میشود که ۸۰ یا ۹۰ درصد مردم، این برنامهها را که این روزها بیشتر شکل مسابقات تلویزیونی گرفته اند، میبینند.
حبیبی کسبی: من اطلاعی از این آمارها ندارم ولی همه میدانیم در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ممکن است فقط چند برنامه آمار بالایی داشته باشد که نام آنها مشخص است. همچنین برنامههای فصلی مثل «هفت» که در ایام جشنواره فیلم فجر پخش میشود نیز از جمله این برنامهها هستند.
*مساله این است که حتی همین برنامه های سلبریتی محور نیز به گفتگوهای کلیشه ای با چهره ها محصور شده است و خلاقیت جدیدی در برنامه ها ارایه نمی شود.
حبیبی کسبی: یک دلیل مهم ضعف برنامهها، سلیقه غلط مدیران، تصمیمگیران و مسئولان سازمان صدا و سیما است، اینکه هنوز مدیری فکر میکند با یک برنامه گفتگومحور میتواند مخاطب جذب کند. چنین تصوری اگر برای برنامه گفتگومحور مذهبی وجود داشته باشند، نشانگر این است که آن مدیر تفکر به روزی ندارد. دوره برنامههای گفتگومحور به شکلی که اکنون در تلویزیون نمایش داده میشود که یک روحانی در یک طرف میز و یک مجری ریشدار مثل من در طرف دیگر مینشینند و با یکدیگر گفتگو میکنند، منقضی شده است و دیگر جذابیتی ندارد. فکر میکنم علاوه بر فرآیند بروکراتیک تلویزیون و فراری شدن چهرههای شاخص این رسانه، مشکل دیگر نگاه سطحی به فرآیند تولید است.
نوروزی: ببینید خود ما میتوانستیم مهمانان برنامه را دعوت کنیم و در یک فرآیند ساده، با آنها گفتگو کرده و برنامه بسازیم اما با فهم و درایت آقای مسعود معینیپور مدیر شبکه چهار و تاکیدی که وی بر خاص بودن برنامه داشت، ما ترغیب شدیم به سراغ یک نوآوری برویم. ما میتوانستیم با یک پرده کروماکی، همین گفتگوها را در فرآیندی سریعتر و سادهتر به تولید برسانیم اما دوربین ما به متن زندگی این افراد رفت و ۲ روز در لوکیشنهای متعدد با هر شاعری همراه شد تا برنامه بتواند یک ارتباط ذهنی و حسی با بیننده ایجاد کند.
* با توجه به اینکه شبکه چهار مخاطب خاص دارد از اینکه برنامه مورد توجه واقع نشود، نگران نبودید؟
نوروزی: اعتقاد من این است که اگر اثری خوب باشد، دیده میشود و مخاطب خود را پیدا میکند. دغدغه من در وهله اول بیننده نبود چون تولید و پخش کارهایی از این دست، باید تکرارهای زیادی داشته باشد تا دیده شود. خوشبختانه مدیر شبکه این درایت را داشت و با پایان پخش ۱۰ قسمت برنامه، دستور بازپخش بدون فاصله را داد. در صورتی که شاید در نُرم برنامهها با یک فاصله بازپخش انجام میشود و دلیلش هم این است که چنین کارهایی با بازپخشهای متعدد مخاطب خود را پیدا میکند. ما تجربهای هم در این زمینه با آقای کسبی داشتیم و همانطور که گفتم جلسات شعری برگزار میکردیم که ابتدا در یک سالن ۴۰۰ نفری حدود ۲۰ نفر شرکت میکردند و بعد از چهار سال برنامه به گونهای برگزار میشد که ما مجبور بودیم در یک سالن ۴۰۰ نفره، ۱۵۰ صندلی نیز اضافه کنیم چراکه طی یک مدت زمانی مخاطب خاموش به این برنامهها میپیوندد. کار فرهنگی، کار مکانیکی و فنی نیست که بتوان به طور مشخص و عینی بیان کرد چه ملزومات و ویژگیهایی دارد، کار فرهنگی ممارست و حوصله نیاز دارد و من خوشحالم در نهایت با تیمی که داشتیم، توانستیم قالب جدیدی در برنامهسازی برای محرم عرضه کنیم.
کار فرهنگی، کار مکانیکی و فنی نیست که بتوان به طور مشخص و عینی بیان کرد چه ملزومات و ویژگیهایی دارد، کار فرهنگی ممارست و حوصله نیاز دارد و من خوشحالم در نهایت با تیمی که داشتیم، توانستیم قالب جدیدی در برنامهسازی برای محرم عرضه کنیم* فکر میکنم این حوصله و ممارستی که میگویید دیگر میان برنامهسازان وجود ندارد.
نوروزی: برنامهساز اگر بخواهد در تلویزیون با حوصله و مداقه اثری تولید کند، به همان روند بروکراتیک میرسد. در تلویزیون چاه بزرگی به نام آنتن وجود دارد و مدیر باید این آنتن را پر کند و زمانی که شما میخواهید چیزی را پر کنید، ابتدا به بدیهیترین و سادهترین روش ممکن متوسل میشوید.
* و همین باعث شده در محرم به ویژه دهه اول آن در تلویزیون با چرخهای از سخنرانی، پخش مداحی و آیینهای سینهزنی و عزاداری بعضا تکراری مواجه شویم.
نوروزی: مسلماً اینکه همه شبکهها به صورت موازی شروع به پخش سخنرانی و مداحی کنند، یک اشتباه است و حتی هدف سیاستگذاران با چنین رویکرد کلیشهای از بین میرود. این اقدام تلویزیون در پخش سخنرانی و مداحی مثل این است که شما بروید جلوی یک حسینیه که ۵۰ سال است سابقه دارد، هیات بزنید که نوعی دوبارهکاری است. با این حال باز هم تاکید میکنم که ما سعی کردیم در برنامه «عتبات کلمات»، ترکیبی از گفتگو، آیتم، موسیقی و ... را داشته باشیم. ورود محمد معتمدی به عنوان خواننده در این برنامه اتفاقی ویژه بود. او هشت قطعه اختصاصی برای این برنامه خواند و من فکر نمیکنم پیش از این در تلویزیون به جز چند مورد خاص، چنین اتفاقی رخ داده باشد که یک خواننده در جایگاه معتمدی، چندین قطعه برای یک برنامه بخواند. در حقیقت ما با تولید «عتبات کلمات»، یک آلبوم عاشورایی تولید کردیم که از ۸ قطعه آوازی و یک قطعه ارکسترال برخوردار است.
* انتخاب معتمدی ویژه بود چون اگرچه سراغ سلبریتیها نرفتید اما از چهرهای بهره گرفتید که هم طرفدار دارد و از جایگاه مشخصی برخوردار است و هم در حوزه مسایل مذهبی کار کرده است.
نوروزی: من از ابتدای تولید برنامه به هیچ کسی جز آقای معتمدی فکر نکردم. معتمدی به عنوان کسی که در حوزه موسیقی به صورت جدی فعالیت کرده است، طرفداران زیادی دارد؛ نمیخواهم او را با خوانندگان موسیقی مصرفی مقایسه کنم. او از جایگاه خاصی برخوردار است و وقتی این پیشنهاد مطرح شد، جدای از رفاقتی که با ما داشت، به دلیل شعرهایی که انتخابهایی حرفهای و تخصصی بودند ترغیب شد در این پروژه با ما همکاری کند. معتمدی با تسلطی حیرتانگیز این شعرها را اجرا کرد و بسیار دقیق و حرفهای دستگاه متناسب با این شعرها را انتخاب کرد و آنها را خواند.
ادامه دارد...
نظر شما