به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بادبادکها برفراز درختان انبه»، به افشای این مسئله میپردازد که چگونه خشونتهای جناح راست هندوها علیه مسلمانان و مسیحیان (که از جانب سران دولتی نادیده گرفته میشوند)، توسط مهاجران گجراتی ساکن در آمریکا پشتیبانی و حمایت مالی میشوند و اینکه چگونه بیست سازمان سکولار (غیر مذهبی) در جهت بازگرداندن توازن در همزیستی مذاهب در گجرات مشغول فعالیت هستند.
بر اساس این گزارش که وابسته فرهنگی ایران در مومبای هند آن را تهیه کرده و برای انتشار در اختیار مهر قرار داده است، ملیگرایان هندو درگجرات (واقع در غرب کشور هندوستان) این مسئله را که گاندی و نهرو همزیستی مذاهب را امکان پذیر کردند و البته موافق آن بودند، رد میکنند و به تحریک خشونت (که از جانب سران ایالتی حمایت میشوند) و پاکسازیهای قومی و نژادی علیه مسلمانان و مسیحیان، میپردازند.
در سال ۲۰۰۲، سوختن ۵۹ نفر از فعالان وابسته به جناح راست هندوها در آتش سوزی در یک قطار در گجرات، موجی از شورشهای قومی و نژادی را که از طرف سران دولتی پشتیبانی میشد، رقم زد که در پی این شورشها ۲۰۰۰ نفر که عمدتاً مسلمانان گجراتی بودند، به قتل رسیدند و دویست هزار نفر بیخانمان شدند. بعد از این جنایات، سازمانهای طرفدار صلح سکولار، به تلاش مضاعف در جهت کاهش و التیام شکاف ایجاد شده در میان هندوها و مسلمانان پرداختند.
«جانت ام. پاورز» به عنوان یکی از نمایندگان مورد تایید در برقراری صلح، کتاب خود را بر مبنای مصاحبههای انجام شده با کارکنان بیست سازمان غیردولتی که در زمینه برقراری صلح فعالیت دارند و نیز سازمانهای صلح مردمی، نوشته است. سازمانهای مذهبی هندوها که به سیاست نیز کشیده شدهاند، مشکلات زیادی را برای سازمانهای صلح مردمی ایجاد میکنند و منابع مالی خود را از طریق پولهایی که از ایالت متحده برایشان فرستاده میشود، تامین میکنند.
«بادبادکها بر فراز درختان انبه» اولین کتابی است که به بررسی روابط هندوها و مسلمانان در گجرات در چهارچوب صلح مداوم و تلاش برای ریشه کن کردن اختلافات بین آنها، میپردازد. گجرات سرزمین مادری اکثر بازرگانان هندی مقیم آمریکا و انگلستان ااست. این افراد در این کشورها دارای هتلها، فروشگاههای زنجیرهای و پمپ بنزینها هستند.
اکثر منابع مالی حزبهای وابسته به جناح راست هندوها که به تحریک شدیدترین خشونتها و پاکسازیهای قومی - نژادی و کمپینهای گرایش مجدد (بازگشت از گمراهی) علیه اقلیتهای مسلمان و مسیحی در گجرات میپردازند، توسط همین مهاجران گجراتی که ساکن این دو کشور هستند، تامین میشود.
ماهاتما گاندی، در سال ۱۹۴۸ توسط فردی به نمایندگی از حزب تندرو «آر اس اس» که یک حزب ناسیونالیستی هندی و شدیداً مخالف مسلمانان است، ترور شد. امروزه این حزب در گجرات ارتباطی تنگاتنگ با حزبهای حاکم «بی جی پی» و سازمانِ تندرو «هندو پریشاد» دارد. همچنین سازمانها و تشکلهای وهابی تندرو به همان اندازه، در به خطر انداختن صلح و آرامش در گجرات نقش دارند پایه و اساس این سازمانها در پاکستان است، اما در هند به فعالیت میپردازند.
«جانت پاورز» احتمالات برقراری صلح طولانی مدت و پایدار در گجرات را بر مبنای نمونههای تاریخی ارزیابی میکند. وی همچنین تجارب بهدست آمده از سازمانهای مردم نهاد صلح طلب در گجرات را به درگیریهای مذهبی که توسط سران دولتی که در دیگر نقاط جهان اتفاق میافتند، تعمیم میدهد.
به طور حتم کشتار دسته جمعی در ایالت گجرات که در سال ۲۰۰۲ رخ داد، یکی از اسفناکترین درگیریهای سراسری در هند پس از استقلال بوده است که در آن حدود ۲۰۰۰ نفر کشته شدند. افزون بر آن، زنان نیز مورد تجاوز قرار گرفتند و خانهها و مراکز بازرگانی چپاول و به آتش کشیده شدند.
این فاجعه بدون شک هر فرد حامی و طرفدار ایدهآلهای دموکراتیک از آزادی و برابری و اتحاد را آزرده خاطر خواهد کرد. آنچه که اتفاق افتاد، بسیاری را در این کشور متأسف کرد اما در این میان افرادی نیز بودند که به دلیل مداخلههای دولت ایالتی گجرات و دیگر افراد قدرتمند و نیز برای کسب منفعت از شرایط ایجاد شده، تظاهر به همدردی کردند.
امروز شش سال بعد از آن واقعه اسفناک که لکه ننگی بر پیشانی تمدن و مدنیت هند بوده است، عاملان آن جنایت همچنان آزاد و رها بدون اینکه مجازات شده باشند، در جامعه حضور دارند، حتی برای پستهای عالی انتخاب میشوند و از معافیتهای زیادی برخوردارند.
اگرچه سازمانهایی همانند کمیسیون ملی حقوق بشر نیز وجود دارند که در مقام قضایی و دولتی با عدالت و کرامت به ایفای نقش میپردازند، اما واقیعت تلخ این است که تاکنون از اجرای عدالت در مورد بیشتر قربانیان این فاجعه امتناع شده است.
امروزه مسلمانان در گجرات محدود و محصور شده و به حومه شهرها، یعنی جایی که از لحاظ توسعه یافتگی به شدت فقیر هستند، رانده شدهاند و تمام اینها در قالب دروغی که از آن به «گجرات سرزنده» تعبیر میشود، صورت میگیرد.
کشتار دسته جمعی گجرات در سال ۲۰۰۲، اتفاقی و بدون برنامه نبوده است (برخلاف آنچه که عنوان میشود)، همچنین واقعهای نیست که به آسانی به دست فراموشی سپرده شود، بلکه پایه و اساس آن در بطن تاریخ شبه قاره هند ریشه دوانده است که نقطه آغازین آن به دوره مستعمراتی و ظهور جناح راست ملی گرایان برمیگردد.
نویسنده این کتاب 224 صفحهای، در تجزیه و تحلیل خود از تاریخ هند بالاخص دوره پر اهمیت از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۲ را که تفکیک تدریجی و پایانی مسلمانان و هندوها در برخی از بخشهای ایالت گجرات اتفاق افتاد، اطلاعات بسیاری را در اختیار خواننده قرار میدهد.
«جانت ام. پاورز» استاد بازنشسته دانشکده گتیرزبورگ در زمینه علوم مختلف و مطالعات در مورد زنان و متخصص در مذهب هندی و ادبیات است. او به عنوان یکی از نمایندگان تایید شده در امر حل اختلاف، با سازمانهای صلح زنان در هند، فلسطین، سرزمینهای اشغالی، هائیتی، آفریقای جنوبی و استونی همکاری داشته است. وی همچنین نویسنده کتاب «شکوفههای روی درخت زیتون؛ زنان اسرائیلی و فلسطینی که برای دستیابی به صلح درتلاشند» (ناشر: پلائیگر، ۲۰۰۶) است. البته وی نوشتن مطالب انگلیسی برای رمان نویسهایی از جنوب آسیا را نیز در کارنامه کاری خود دارد.
نظر شما