۲۰ بهمن ۱۳۸۵، ۱۱:۵۲

مدیرگروه فلسفه برای کودکان پژوهشگاه علوم انسانی:

آموزش منطق به کودکان مقدمه برقراری گفتگوی مناسب است

آموزش منطق به کودکان مقدمه برقراری گفتگوی مناسب است

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دیروز پنجشنبه 19 بهمن ماه کارگاه آموزش منطق با محوریت مغالطه هایی را برگزار کرد که در بحثهای روزمره به کار می روند و کودک ممکن است در استدلالهای خود طی فرآیند فکرپروری به کار گیرد، آشنایی با این مغالطه ها راهی برای آموزش استدلال های صحیح و مقدمه شکل گیری گفتگوی مناسب کودک است.

به گزارش خبرنگار مهر، سعید ناجی رئیس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کارگاه منطق برای آموزگاران فلسفه برای کودکان گفت: منطق چارچوب و اسکلت اصلی فلسفه برای کودکان را تشکیل می دهد.

وی افزود: وقتی یک گزاره مطرح می شود باید استلزامات و مقدمات آن شناسایی شوند، تناقض آن جمله با خود یا جملات دیگر مشخص شده، دلایل آن گزاره مورد توجه قرار گیرد و این امر که مطرح شدن این گزاره در چه بافتی می تواند صادق و صحیح باشد و پیش فرضهای این ادعا کدام است از جمله مواردی است که کودک باید طی کارگاه های کندوکاو فلسفی بیاموزد.

ناجی ضمن تأکید بر تلویحی بودن فرآیند آموزش منطق و به ویژه مغالطه به کودک گفت: آموزش این امر می تواند استدلالهای آنها را بر حس قواعد منطقی اصلاح کرده، مقدمه یک گفتگوی خوب محسوب شده و قدرت شناسیایی بچه ها را ارتقاء بخشد .

کودکان با یادگیری منطق می توانند استدلال صحیح را از استدلال نادرست تشخیص دهند و نحوه ابطال گزاره هایی که خود و دوستان وی ممکن است در حلقه کندوکاو از آن سود برند را می آموزد.

کودک بسیاری از مغالطه هایی که ما در زندگی روزمره خود به کار می بریم را یاد گرفته و نه تنها از آن استفاده نمی کند بلکه در بسیاری از موارد استدال نادرست بزرگسال را به وی تذکر می دهد به طوری که "متیولیپمن" در کتاب " کشف هری" در مدرسه می آموزد که هر گردی گردو نیست و مصداق آن را در گفتگوی مادر و زن همسایه مورد اشاره قرار می دهد.

در این کارگاه ابتدا به پیشینه ای از مغلطه اشاره شد و پس از آن تعدادی از مغالطه های مصطلح با ذکر مثال ارائه شد.

مغالطه تکذیب طرف مقابل با اشاره به انگیزه ها و بدون استدلال (Ad hominem) ؛ مغالطه نکته انحرافی
(Red herring) با مورد اشاره قرار دادن نکته ای در انتها، بحث به انحراف کشانده می شود، مغالطه توسل به ترس (Appeal to fear) که به جای استدلال کردن از جایگاه خود استفاده می کنند؛ مغالطه ارجاع به مرجع غیر متخصص(faulty appeal to authority) و مغالطه توسل به اکثریت که به جای آن که برهان ارائه دهیم آن را به نظر همه تعمیم می دهیم .

پس از ارائه چند مورد مثال برای شناسایی مغالطه های مربوطه و رفع ابهامهای شرکت کنندگان توسط تسهیل کننده، متنی که از گفتگوی جالینوس و غزالی انتخاب شده بود برای یافتن مغالطه های بکار رفته در آنها مطالعه شد و شرکت کنندگان کارگاه مغالطه های آن چون مغالطه جز به کل ، تصمیم شتابزده و چند مورد دیگر را مورد اشاره قرار دادند.

سعید ناجی در این مورد گفت: هر بحث فلسفی دارای مغالطه است و کودک باید آنها را با مثال آموخته و به کشف موضوع برسد، بنابراین معلم فلسفه برای کودکان باید از منطق آگاهی داشتند باشد و بتواند مغلطه ها را شناسایی کند تا کودک به آن دچار نشود و بتواند استدلالهای منطقی خود را از مغلطه و سفسطه دور کند و گفتگوی مناسب را بیاموزد. همانطور که آموزگار فلسفه برای کودکان باید دارای مطالعات اجتماعی و روانشناسی باشد منطق نیز ضروری تلقی می شود اگر این فرد خود دچار مغالطه باشد نمی تواند به درستی استدلال کند.

کد خبر 445832

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha