۲۴ آذر ۱۳۸۲، ۱۴:۵۶

حمايت آشكار سياسي و تسليحاتي

مروري بر سالها همپيماني آمريكا و غرب با صدام

مروري بر سالها همپيماني آمريكا و غرب با صدام

بعد از انتشار خبر بازداشت حاكم سابق عراق ؛ آمريكا با شتاب فراوان ؛ يك سخنراني‎ ‎ فوري براي "جرج بوش " ترتيب داد تا كاخ سفيد بتواند محو شدن سايه هولناك‎ او بر مردم عراق و سربازان بيگانه در اين كشور را اعلام كند‎.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، ‎تلويزيون واكنشهاي عاجزانه صدام به درخواستهاي پزشك نظامي آمريكا را نشان داد و اكنون با توجه به روحيه درهم شكسته رييس جمهوري سابق عراق بعد از حدود هشت ماه زندگي مخفيانه ؛ واشنگتن در صدد برخواهد آمد با انتشار اطلاعات منسوب به وي و تامين نظر كاخ سفيد؛ بوش را براي مختومه كردن‎ ‎ پرونده صدام كمك كند‎ ‎ ‎.
‎مروري بر سالها نقش آفريني صدام در منطقه و رشد قارچ گونه قدرت نظامي‏‎ ‎ و استبدادي او با سكوت غرب و سپس تحميل جنگ بر ايران همراه حمايت آشكار سياسي آمريكا و تسليحاتي غربيها؛ از روابط تنگاتنگي حكايت مي كند كه بايد مورد پژوهش قرار گيرد‎ ‎ ‎.
‎هرچند اطلاعات موجود در اين بخش ؛ در زمره نهانترين اسرار غرب و آمريكاست ولي آنچه كه از سوي نهادهاي پژوهشي و رسانه ها انتشار يافته‎ مي تواند بيانگر گوشه هايي از اين روابط باشد:‎
گروهي از پژوهشگران موسسه بين المللي "آرشيو محرمانه " در واشنگتن بعد از بررسي مداركي كاملا محرمانه كه بدنبال تلاشهاي پيگير و مستمر يك نماينده‎ ‎ ايالت تگزاس در اختيار همگان قرار گرفت روابط پنهاني آمريكا و عراق در سالهاي ياد شده را بازسازي كردند كه گزارش آن به تازگي در ايتاليا منتشر شد.
اين تحقيق بيانگر رويدادهايي واقعي و چكيده ارتباطهاي دولت ريگان و صدام حسين بعد از سال 1982 است كه واشنگتن به علت واقعه گروگانگيري‏‎ ‎ در ساختمان سفارت آمريكا در تهران ؛ با مبارزه جويي انقلاب اسلامي روبرو شد‎ ‎ ‎.
‎در سپتامبر سال 1980؛ صدام به صورت ناگهاني به ايران حمله ور شد اما در ارزيابي مقاومت ايرانيان اشتباه كرده بود و به همين علت در نيمه دوم‎ ‎ سال 1982 در موضع دفاعي قرار گرفت ‎.
"رونالد ريگان " رييس جمهوري وقت آمريكا كه از گسترش انقلاب اسلامي به‎ ‎ تمامي منطقه خليج فارس و تسلط ايران بر قلب انرژي جهان هراس داشت ، بر روي‎ ‎ صدام حسين شرط بندي كرد ‎. ريگان براي رفع نگرانيهاي خود به برقراري و گسترش روابط واشنگتن و بغداد پرداخت كه از سال 1967 بعد از جنگ شش روزه خاورميانه قطع شده بود‏‎ ‎ ‎.
‎سازمان يابي همكاريها بين واشنگتن و بغداد در ادامه ديدارهاي پياپي‎ ‎ ‎"‎صدام حسين " و "طارق عزيز" با "دونالد رامسفلد" فرد مورد اعتماد كاخ سفيد ‎( وزير فعلي دفاع آمريكا) و رييس وقت شركت داروسازي "سي دي سيرال " آغاز شد.‎ ‎براساس اين اطلاعات ؛ "رونالد ريگان " رييس جمهوري وقت آمريكا؛ با دلايل‎ ‎ راهبردي و اقتصادي درصدد گسترش روابط بين واشنگتن و بغداد برآمد‎ ‎. نخستين گام ريگان براي حمايت از عراق ؛ خارج كردن نام اين كشور از‏ فهرست حاميان تروريسم در سال 1982 بود‏‎ ‎.
‎در تاريخ 12 ژوئيه سال 1983 شوراي امنيت ملي آمريكا در مصوبه شماره‏‎ ‎ ‏99‏‎ ‎خود توصيه مي كند "براي تقويت ثبات در خليج فارس ؛ حمايت اطلاعاتي و نظامي از عراق ضروري است‎ "‎. گام بعدي آمريكا؛ انجام ملاقاتهاي مختلف و مجبور كردن كشورهاي عربي‎ ‎ منطقه خليج فارس براي پرداخت وامهاي سنگين به عراق ؛ به منظور خريد كالاهاي‎ ‎ آمريكايي بود‎ ‎ ‎.
‎دولت آمريكا ضمن ارائه كمكهاي سياسي ؛ نظامي و اطلاعاتي به صدام حسين‎ ‎ كه در حال جنگ با ايران بود از محكوميت عراق در شوراي امنيت سازمان ملل‎ ‎ به اتهام استفاده از تسليحات شيميايي عليه ايرانيان نيز جلوگيري كرد‎. همزمان با مصوبه شماره 99 شوراي امنيت ملي آمريكا؛ ايران از عراق‏‎ ‎ به علت استفاده اين كشور از تسليحات شيميايي در جبهه هاي جنگ؛ به سازمان‎ ‎ ملل شكايت مي كند و خواستار تحقيقات در اين مورد مي شود‎ ‎ ‎ .
‎شواهد و مدارك نشان مي دهد ريگان با وجود اينكه از استفاده بغداد از گازهاي شيميايي عليه ايران و كردهاي عراقي آگاهي داشته به حمايتهاي خود از صدام حسين ادامه داد .اطلاعات كامل مربوط به استفاده از گازهاي شيميايي توسط عراق در اختيار واشنگتن بود و در همين رابطه "جاناتان هوو" از اداره سياسي‎ -‎ نظامي وزارت خارجه آمريكا در تاريخ يكم نوامبر 1983 خطاب به "جورج شولتز‎"‎ وزير خارجه وقت آمريكا نامه اي نوشت‎ ‎؛ در نامه هوو به شولتز آمده است ؛ "براساس اطلاعات ما؛ عراق به صورت‎ ‎ روزانه از تسليحات شيميايي استفاده مي كند كه اين مهمات را از شركتهاي‎ ‎ غربي و حتي آمريكايي خريداري كرده است‎ " ‎جاناتان هوو پيشنهاد كرد؛ "براي حفظ اعتبار سياست آمريكا در مورد تسليحات شيميايي ؛ ما بايد به اين موضوع اشاره كنيم‎ " ‎ ‎ ‎‏.
20‏‎ ‎روز بعد هوو در يادداشتي خطاب به "لورنس ايگلبرگر" مشاور وزارت‎ ‎ امور خارجه آمريكا در خاور نزديك نوشت ؛ "صدام حسين از گازهاي شيميايي‎ ‎ خود عليه كردها نيز استفاده مي كند". ‎ ‎ ‎
اما بر خلاف انتظار هوو؛ در ادامه حمايتهاي آمريكا از صدام در مقابل‎ ‎ ايران ؛ ريگان در فرمان شماره 14 خود در تاريخ 26 نوامبر 1983؛ هيچ اشاره اي به اين موضوع نكرد‎ ‎.
در ادامه سياستهاي حمايت آميز واشنگتن از بغداد؛ در تاريخ 20 دسامبر‏ ‏1983‏‎ ‎رامسفلد به علت روابط نزديك خود با ريگان ؛ به عنوان نماينده غيررسمي‎ ‎ دولت آمريكا براي ملاقات با صدام عازم بغداد شد‎ ‎. يك روز بعد از اين تاريخ ؛ وزارت امورخارجه آمريكا در يك تلگراف خود نوشت ؛ "صدام طي يك ديدار 90 دقيقه اي از نامه ارسالي ريگان ؛ ملاقات با‏ رامسفلد و اظهارات وي مبني بر از سرگيري روابط دوجانبه ابراز خرسندي‎ ‎ كرد‎" ‎ ‎ ‎دستورهاي كاري رامسفلد در عراق بر توسعه روابط دوجانبه ؛ تقويت‎ ‎مواضع خصمانه با ايران و سوريه و يافتن راه هاي جديد براي انتقال نفت‎ ‎ استوار بود و در هيچ يك از مدارك اين ديدار؛ اشاره اي به تسليحات شيميايي‎ ‎ نشده است‎ ؛اما رامسفلد در جريان ملاقات خود با طارق عزيز مقام عاليرتبه عراقي‏‎ ‎ ضمن طرح اين مساله ؛ به وي گفت ؛ "هرچند دولت آمريكا قصد دارد در مورد جنگ‎ با ايران ؛ فعاليت بيشتري داشته باشد ولي استفاده از تسليحات شيميايي ؛ خطر سرايت جنگ به ديگر مناطق خليج فارس و همچنين مساله حقوق بشر؛ انجام اين‎ ‎ طرح را پيچيده مي كند‎ ‎ ‎ .
‎با خواندن يكي از تلگرافهاي "ماكسول راب " سفير وقت آمريكا در رم ؛ اين مساله كمي روشن مي شود‎ . در تلگراف ماكسول راب مي خوانيم ؛ "طارق عزيز گفت در بخشي از نامه‎ ‎ ريگان خطاب به صدام آمده است جنگ ايران و عراق مشكلات جدي براي امنيت ملي‎ ‎ آمريكا؛ دوستان اين كشور و جهان آزاد ايجاد مي كند‎"‎ ‎.
چند هفته بعد از اين ملاقاتها؛ خبر استفاده از گازهاي شيميايي در سراسر جهان منتشر شد و دولت آمريكا در پنجم مارس 1984 در ظاهر عليه اين‎ ‎ مساله موضع گيري كرد‎ ‎ ‎.
‎در يكي از يادداشتهاي دولت آمريكا كه مسووليت اين ماجرا به بغداد نسبت داده ؛ آمده است : به عراقيها گفته بوديم دير يا زود همه چيز آشكار مي شود ‎ ‎براساس اطلاعات موجود در پژوهش آرشيو محرمانه ؛ رامسفلد در مارس 1984؛ مجددا به عراق بازگشت و هرچند با صدام ملاقات نكرد اما به عراقيها اطمينان‎ ‎ داد حمايت ريگان ادامه مي يابد‎ ‎ ‎ .
‎سياست وقت واشنگتن در قبال بغداد در يادداشت شوراي امنيت ملي آمريكا به امضاي "هاوارد تيچر" اينگونه خلاصه شده بود‎ ‎ ‎ ‎حمايت براي دريافت اعتبارات جديد از بانك واردات صادرات ؛ فرضيه‎ ‎ احدات يك خط لوله جديد نفت از بندر عقبه به سوي درياي سرخ ؛ تلاش آمريكا براي ممانعت از رسيدن تسليحات به ايران و كمك اسراييل به بغداد؛ هر چند عراق بند آخر را نپذيرفت ‎.
در آن هنگام ؛ سياست دولت آمريكا مخالف فروش اسلحه به عراق بود اما در هر صورت ؛ اين كار انجام مي گرفت و به همين علت بود كه بغداد در سال 1984‏ از شركت "تكستون " خواست براي خريد چند فروند بالگرد كه نظامي توصيف نشده‎ ‎ بود وارد مذاكره شود‎. ‎هرچند از سرگيري فروش تسليحات به عراق ؛ سبب آغاز مباحثاتي در دولت‎ ‎ آمريكا شد اما در يادداشت وزارت امورخارجه آمريكا مورخ 9 مه 1984 آمده‏‎ ‎ است ؛ "واشنگتن با نظر مساعد در حال بررسي فروش قطعاتي با استفاده مضاعف‎ ‎ به بغداد است‎ "‎.
از سوي ديگر؛ واشنگتن براي فراگير كردن حمايت خود از عراق حتي‎ ‎ سازمان ملل را نيز تحت فشار قرار مي دهد تا مانع موفقيت ايران براي تصويب‎ ‎ قطعنامه محكوميت عراق به علت استفاده از تسليحات شيميايي در شوراي امنيت‎ ‎ شود‎.‎نماينده صدام در سازمان ملل هنگام ملاقات با "كرك پاتريك " نماينده‎ ‎ آمريكا از وي مي خواهد مانند فرانسه و انگليس واكنش نشان دهد‎ "‎نزار حمدون " سفير آمريكا در عراق نيز در تاريخ 29 مارس 1984 به‏‎ ‎ آمريكا توصيه مي كند كه صدور يك بيانيه از جانب رياست سازمان ملل بدون‎ ‎ اشاره به استفاده از تسليحات شيميايي و همچنين ابراز اميدواري نسبت به‎ ‎ پايان جنگ ؛ از تصويب قطعنامه بهتر است‎ .
‎ ‎يك روز بعد از اين توصيه ؛ يعني 30 مارس دقيقا اين اتفاق در سازمان‎ ‎ ملل رخ داد و در يادداشت وزارت خارجه آمريكا نيز آمده است ؛ "توصيه هاي‎ ‎ حمدون به مرحله اجرا گذاشته شد‎" ‎ ‎ ‎اما روند جنگ با ايران ؛ بسود عراق ؛ غرب و آمريكا ادامه نيافت و ريگان با هراس از اين وضعيت در فرمان شماره 139 در تاريخ 5 آوريل 1984 از‏ دولت خود خواست "راهي براي اجتناب از فروپاشي رژيم بغداد پيدا كند‎"‎.
در اين فرمان تصريح شده است : "محكوميت صريح و ضروري استفاده از سلاح شيميايي ؛ هيچ تغييري در حمايت آمريكا از عراق ايجاد نمي كند‎"‎؛ تلاشهاي پشت پرده ريگان براي متقاعد كردن صدام به ممانعت از كاربرد تسليحات شيميايي بي نتيجه ماند و بغداد كه استفاده از گازهاي سمي را در نوامبر 1983 قطع كرده بود دوباره در فوريه 1984 از اينگونه تسليحات بهره‏‎ ‎ گرفت.‎ ‎ ‎ ‎بكارگيري مجدد سلاح شيميايي از سوي عراق ؛ هيچ گونه تاثيري منفي بر روند آغاز دوباره روابط ديپلماتيك واشنگتن و بغداد نداشت و بر ادامه اين‎ ‎ همكاريها در ديدار 26 نوامبر 1984 طارق عزيز و جرج شولتز تاكيد شد‏‎ ‎ ‎.
‎در جريان اين ديدار؛ معاون صدام ؛ ادامه حكومت رژيم عراق را مديون‎ ‎ ريگان دانسته و به شولتز مي گويد "ضامن بقاي ما برتري تسليحاتي است كه‎ ‎ بنوبه خود ناشي از تحريم فروش اسلحه به ايران است‎ "‎‏ در حاليكه ايران از آغاز جنگ مورد تحريم تسليحاتي و اقتصادي‎ ‎ همه جانبه قرار داشت صدام با برخورداري از حمايت بي دريغ ريگان ؛ انبوه‎ ‎ تسليحات غربي را در يافت مي كرد كه وجه آن از سوي برخي دولتهاي عربي منطقه‎ ‎ پرداخت مي شد‎ ‎ ‎.
‎بعد از آنكه بغداد در ادامه جنگ با مشكل مواجه شد آمريكا با آشكار كردن حمايتهاي سياسي و نظامي خود و روانه كردن سيل تسليحات از كشورهايي‎ ‎غربي ؛ هدف قرار دادن هواپيماي مسافري ايران بر فراز خليج فارس و مانع‎ ‎ سقوط حكومت بعثي شد‎ ‎ ‎.
‎اين حمايتهاي خونبار از صدام ؛ در غرب واكنشهايي را بر انگيخت كه‎ ‎ ‎"‎فرانچسكو روتلي " سياستمدار برجسته ايتاليايي در پايان سال گذشته همكاري‎ ‎ نظامي كشور خود با عراق را در جريان جنگ تحميلي با ايران ؛ شرم آور خواند‎.‎ روتلي رهبر حزب "اوليوو" گفته بود: مينهايي كه ايتاليا در اختيار عراق قرار داد به مجروح شدن بسياري از جوانان ايراني منجر شد و اكنون‎ ‎ بسياري از ايرانياني كه در جنگ با عراق شركت داشتند با از دست دادن دست و پاي خود؛ دچار معلوليت شده اند‎.
‎وي افزوده بود: اكنون ما بايد بپذيريم با اقدام شرم آور خود مبني بر فروش مينها به عراق ؛ مسوول بروز اين وضعيت هستيم‎ ‎ ‎ ‎جنگ تحميلي عراق عليه ايران پايان يافت ولي اشتهاي سيري ناپذير صدام‎ ‎ و سكوت حمايت آميز آمريكا به اشغال كويت منجر شد‎.‎ ‎با اين اقدام ؛ منطقه خليج فارس درگير جنگي بزرگ شد كه فقط قرباني‎ ‎ شدن عراقيها و كويتيها را در پي داشت و بعد از اينكه نشانه هاي قيام مردم‎ ‎ عراق و احتمال سقوط صدام آشكار شد نيروهاي آمريكايي مردم عراق را با حكومت بعثي تنها گذاشتند كه به قرباني شدن ده ها هزار نفر توسط فداييان‎ ‎ صدام منجر شد‎ ‎ ‎.
‎بعد از جنگ منطقه خليج فارس ؛ مردم عراق با تحمل شديدترين تحريمهاي‏‎ ‎ اقتصادي ؛ صدها هزار قرباني ديگر نيز دادند ولي هيچ خللي در اركان قدرت‎ ‎ صدام ايجاد نشد بلكه جهانيان شاهد افزايش روزافزون سلطه استبدادي و حتي‎ ‎ نظامي وي بودند‎ ‎ .
‎ ‎در ادامه اين وضعيت ؛ آمريكا و انگليس با ناديده گرفتن مخالفتهاي‎ ‎ سازمان ملل و جامعه جهاني ؛ بر استفاده از جنگ به منظور پايان عمر حكومت‎ ‎ بعثي عراق تاكيد كردند‎ ‎ ‎ ‎نتيجه اقدامهاي بوش و "توني بلر" نخست وزير انگليس قبل و بعد از آغاز اين جنگ ؛ هدايت آن ؛ اشغال عراق و همچنين رفتارهاي فاقد هرگونه دورانديشي‎ ‎ صدام ؛ مي تواند نشانه اي از روند همپيماني واشنگتن و بغداد باشد اما رييس‎ ‎ جمهوري بعثي مخلوع عراق هيچگاه تصور نمي كرد در چنين وضعيتي مقابل‎ ‎ دوربينهاي تلويزيوني قرار گيرد و دوستان قديمي خود در غرب و جهان عرب را‏ شادمان ببيند‎ ‎ ‎.
‎اكنون آمريكا صدام همپيمان سابق خود و جهان غرب در منطقه خاورميانه‎ ‎ را بازداشت كرده و تا مدتي نيز رسانه هاي خبري جهان ؛ توجه خود به عراق و ادامه اشغال اين كشور را كاهش داده و اخبار و گزارشهاي مربوط به‎ ‎ رييس جمهوري بازداشت شده را پيگيري خواهند كرد‏‎.‎ اين دستاورد براي آمريكا كه با مرگ روزانه سربازان خود در عراق‎ ‎ روبروست و همچنين مخالفتهاي جهاني با ادامه اشغال كشور عراق را تحمل‎ ‎ مي كند مي تواند نتيجه مورد انتظار كاخ سفيد باشد‎؛ ‎اما بي گمان ؛ هيچ خبر و گزارشي در مورد سالها همپيماني آمريكا و غرب‎ ‎ با صدام ؛ كمكهاي ده ها ميليارد دلاري برخي حكومتهاي عربي به وي براي تداوم‎ ‎ جنگ با ايران و ارسال ميليونها قطعه جنگ افزار پيشرفته مانند هواپيماهاي‎ ‎ جنگي ؛ گازهاي شيميايي و مينها براي بغداد؛ انتشار نخواهد يافت‎‎ ‎بنا بر اين ؛ آمريكا در ادامه سودجوييهاي خود از "صدام محكوم " نيز بهره خواهد گرفت تا چهره اشغالگري كشور عراق را از كاخ سفيد بزدايد.

منبع : خبرگزاري جمهوري اسلامي - رم
کد خبر 44646

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha