مجله مهر: سریالهای تلویزیونی میتوانند چیزی فراتر از یک سرگرمی شبانه برای اهالی یک خانواده بعد از یک روز سخت کاری باشند. آثار نمایشی که اگر در قاب سیما بتوانند جای خودشان را میان خانههای ایرانی پیدا کنند میتوان به ظرفیت ۸۰ میلیونی بینندههای تلویزیونی برای فرهنگسازیهای بلندمدت دست پیدا کرد. اکثر سریال هایی که آدم ها رفته رفته اسم شخصیت هایشان را به حافظه دست جمعیشان میسپرند و با اتفاقات داستانش همذات پنداری میکنند، فارغ از ارزشگذاری- روی تغییر فرهنگ جامعه تاثیر میگذارند. مجموعه هایی پرطرفداری که گاه شدت پیگیری مخاطب برای دنبال کردن آن به قدری زیاد میشود که در اصطلاح کوچه و بازار این دست از کارها را سریالهای«خیابان خلوتکن» صدا میزدند. اتفاقی که شاید این روزها بشود جای خالی آن را در موضوعات مختلف و حوزههای فرهنگی گوناگون بیش از پیش احساس کرد. آثاری که اگر در زمان و قالب سر و شکل داری درست بشود تاثیرات آن به صورت بلندمدت روی نسلهای مختلف در زمینههای گوناگون آنقدر زیاد خواهد بود که بتوان آن را مصداق بارز یک فرهنگسازی روی مخاطب دانست.
واکنشهای فضای مجازی به دیدار رهبری با سریالسازان
این گزاره به یک احساس همگانی تبدیل شده که تلویزیون این روزها بخش قابل توجهی از مخاطبانشان را علی الخصوص بین جوانان نسل جدید از دست داده است. این موضوعی است که میلاد نجفی خبرنگار فرهنگی نیز در توییتر خود به آن اشاره کرده است: «مهمترین نکته صحبتهای رهبری در دیدار با بازیگران و کارگردانان تلویزیون؛ اشاره به فضای غمبار و قصه تلخ سریالهاست. امیدوارم مدیران سیما توجه کنند.»
اما نکته قابل توجه این جاست که حالا چند سالی است؛ علی رغم جدی شدن شبکه های اجتماعی و پر زورتر شدن رقبایی مثل شبکههای ماهواره ای، آثار تلویزیون برای ساخت سریال در حوزه ها و پدیده های جدی فرهنگی نه تنها بیشتر و بهتر از گذشته که حتی کمتر از قبل شده است. این اتفاق باعث شده تا به دلیل ضعف تولیدات داخلی در حوزه سوژهپردازی، مخاطبان نسلسومی رو به سریالها و فیلمهای غربی بیاورند. سلمان امیری دبیر جشنواره بینالمللی فیلم وحدت یکی از کسانی است که پس از دیدار رهبری با جمعی از فیلمسازان تلویزیونی این مسئله را از زاویه دیگری قابل بحث دانسته است. او در حساب شخصی خود مسئله ولنگاری فرهنگی را نقطه برجستهای در بیانات رهبری دانسته و این جمله رهبرانقلاب را بسیار مهم میداند: «جنگ نرم همهجانبهی دشمن، امروز قابل انکار نیست. برخی بیتفاوت از برابر این حادثهی ملّی میگذرند، برخی هم با دشمن همراهی و به او کمک میکنند؛ آنها مسئولیّتناپذیر و اینها دشمنشیفتهاند.»
عاشورا، اربعین و سریالسازی پرمخاطب
در این میان پرداخت مفاهیم عاشورایی را شاید بشود یکی از نمونه های دارای کشش و جاذبه در تولید مجموعههای تلویزیونی و سینمایی دانست. کافی است کمی به عقب برگردید و به سریال های خوبی که در دهه ۸۰ با همین مضمون ساخته شد نگاهی بیندازید از سریال «شب دهم» و سریال«وفا» گرفته تا مجموعه بزرگ «مختارنامه» که سرآمد همه مجموعههایی است که در فرمهای مختلف به موضوعاتی از این دست پرداختهاند. در کنار اینها دهها مجموعه سریال و فیلم تلویزیونی دیگر نیز ساخته شده که هر کدامشان به اندازه خودشان موثر هستند.
هیهات یک فیلم اپیزودیک با محوریت عاشوراست
از سوی دیگر، طی این هفت هشت سال گذشته از آغاز دهه ۹۰ تا به امروز تلویزیون به اتفاق فرهنگی بزرگی مثل راهپیمایی «اربعین» که به یک پدیده چشمگیر و گسترده در سطح جهانی تبدیل شده، هیچ واکنشی در حوزه سریالسازی نشان نداده و حتی اثر تلهفیلم خاصی نیز در این حوزه ساخته نشده است.
البته اربعین در سایر حوزهها نیز چندان مورد توجه قرار نگرفته و به طور مثال درحوزه نشر و کتاب هم اثار چندانی منتشر نشده است و حالا این کم توجهی را در مقیاسی گسترده تر می توان در تولیدات تلویزیونی پیدا کرد.
نظر شما