چند صد سال است که در ایران و شاید در بقیه نقاط پیرو مذهب اهل بیت در عالم ، سنت تبلیغ در ماه مهم محرم جاری است . تبلیغ در دورانی که حاکمیت اسلام نیست ، یک تفاوت اساسی با تبلیغ در دوران حاکمیت اسلام دارد .
در دوران حاکمیت اسلام ، تبلیغ هر بخشی از دین ، می تواند درست در جای خود واقع بشود ؛ یعنی بیان یک بخش از مجموعه ای که برای اداره زندگی مردم لازم است ، در حالی که وقتی حاکمیت اسلام وجود ندارد، این طور نیست ؛ بخشها از هم جداست ، به هم بی ارتباط است و همه مجموعه کامل نیست .
فرضا اگر کسی درباره احکام فقهی در دوره حاکمیت اسلام کار می کند ، آن احکام را دو گونه می تواند مورد مطالعه و ملاحظه قرار دهد : یک طور احکام فقهی مربوط به اداره یک فرد ، منهای این که این فرد در کجای عالم زندگی می کند . یک وقت انسان همین حکم فقهی را به عنوان بخشی کوچک یا بزرگ از چگونگی اداره یک جامعه بررسی می کند . اینها با هم متفاوت است . مسئله اخلاق هم همین طور است .
مثلا راجع به گذشت و صبر حرف می زنیم . یک وقت یک مسئله شخصی محض است و به عنوان اخلاق اسلامی و یک دستور اخلاقی و روحی صرفا فردی ، یک ارزش مطرح می شود : در مقابل مصایب صبر کنیم . این یک طور است .
یک وقت صبر در سطح جامعه ای که با انواع مشکلات و فشارها و موانع در کار و راه خود مواجه است ، مطرح می شود : باید افرد در قبال این موانع و این شداید، صبر بورزند . در این جا ، صبر یک طور دیگر مطرح می شود . حقیقت صبر یک چیز است ؛ چگونگی طرح قضیه مهم است .
اساس فرق بین دو گونه تبلیغ که عرض کردیم ، این است که در دوران حاکمیت اسلام ، دین عبارت از مجموعه مسائل زندگی است ؛ سیاست هم جزو آن است ، اداره حکومت هم جزو آن است ، مسائل ارتباطات خارجی و موضعگیریهای مسلمانان در مقابل جناحهای مختلف دنیا هم جزو آن است ، مسائل اقتصادی هم جزو همین مجموعه است ، ارتباط اشخاص با یکدیگر و رعایت اخلاق در امور مختلف زندگی هم جزو آن است . دین ، یک مجموعه است که شامل مسائل شخصی و فردی ، مسائل اجتماعی ، مسائلی که دسته جمعی باید انجام بگیرد ، مسائلی که ولو اجتماعی است ، ولی یک یک افراد می توانند آن را انجام بدهند ، مسائلی که مربوط به سرنوشت دنیا یا سرنوشت آن کشور است ، می شود . وقتی که می خواهیم تبلیغ کنیم ، یعنی تبلیغ همه اینها .
ببینید این تبلیغ ، با نوع تبلیغی که ما در گذشته قبل از اقامه حکومت حق و حکومت الهی می کردیم ، چه قدر متفاوت است ، آن روز کافی بود ما همین موضوعی را که می خواهیم تبلیغ کنیم ، درست بلد باشیم ؛ آن گاه یک مبلغ خوب می شدیم .
امروز اگر جهان ، یا لااقل جامعه خود را درست نشناسیم ، هر چه هم که آن موضوع را خوب بلد باشیم ، نمی توانیم یک مبلغ خوب باشیم . باید بفهمیم این حرفی که ما می زنیم به کجا ارتباط پیدا می کند ؛ چه جناحی را در سطح جهان - نه در سطح یک کشور - تقویت می کند ، چه جناحی را تضعیف می کند ؛ مثل یک جبهه نبرد . یک وقت یک نفر انسان ، با دشمنی مواجه می شود و می خواهد از خودش دفاع کند . این ، یک طور دفاع است . یک وقت هم انسان در مجموع یک جبهه چند کیلومتری در سنگری قرار گرفته است و می خواهد دفاع کند این دفاع ، طور دیگر است . یک وقت باید به مصلحت جلو رفت ، یک وقت هم باید به مصلحت عقب آمد . یک وقت انسان خیال می کند که دارد به دشمن حمله می کند ؛ اما ناگهان می بیند که به خودی تیراندازی می کند !
----------------------------------
فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با روحانیان و مبلغان در آستانه محرم - 13 اردیبهشت 1376
نظر شما