۶ بهمن ۱۳۹۷، ۹:۳۴

تلاش های مردی از جنس مهربانی

مدیر گلستانی کمر همت به برچیدن کانکس از مدرسه‌اش بست

مدیر گلستانی کمر همت به برچیدن کانکس از مدرسه‌اش بست

آق قلا- «عبدالکریم میرزاعلی»، فرهنگی ساکن آق قلا است که چون تحمل دیدن تحصیل دانش آموزانش در کانکس را ندارد، کمپینی راه انداخته تا دو کلاس درس بسازد.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها- اعظم محبی: یکی از چالش های آموزش و پرورش گلستان وجود مدارس کانکسی است به طوری که مدیران این حوزه از خیران برای مشارکت در ساخت مدارس و حذف کانکس ها از سیستم آموزشی دعوت کردند؛ مدتی است یکی از فرهنگیان این استان آستین همت را بالا زده تا برای رفع محرومیت دانش آموزان گلستان قدم بردارد.

در این دنیایی که هر کس در تلاش است تا بر مشکلات زندگی خود فائق آید، هستند افرادی که در نهایت قناعت همان اندک بضاعتی که دارند را با دیگران قسمت می کنند.

در گوشه و کنار این سرزمین زیبا بسیاری از معلمان هستند که با تمام توان و در نهایت عشق و علاقه وارد کلاسهای درس می‌شوند و فرزندان این مرز و بوم را مانند فرزندان خودشان دوست دارند و در راه اعتلای این آینده سازان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند.

«عبدالکریم میرزاعلی» فرهنگی ساکن شهرستان آق قلا و مدیر مدرسه زینب کبری (س) در روستای «کرد» است که ۲۵ سال سابقه کار دارد.

به دلیل کمبود فضای فیزیکی مدرسه و تحصیل دانش آموزان در کانکس، وی تصمیم گرفته دو کلاس درس برای دانش آموزان آن منطقه بنا کند.

میرزاعلی به همین منظور کمپینی در فضای مجازی ایجاد کرده تا کانکسی که دانش آموزانش در آن تحصیل می کنند را جمع کند.

گفتگوی خبرگزاری مهر با میرزاعلی در ادامه خواهد آمد:

* چه شد که تصمیم به ساخت مدرسه گرفتید؟

تعداد دانش آموزان مدرسه ما زیاد و فضای آموزشی ما محدود است و مجبور هستیم که یک کلاس را در کانکس برگزار کنیم.

مدرسه زینب کبری (س) ۹ کلاس درس دارد ولی ما به ۱۰ کلاس احتیاج داشته و در سال آینده هم یک کلاس کم می آوریم بنابراین تصمیم گرفتیم که دو کلاس بسازیم.

در مجموع ۲۸۰ دانش آموز در مدرسه تحصیل می کنند که ۲۶۰ نفر آن دختر هستند و دیدن این که تعدادی از آن ها در کانکس تحصیل کنند برای من سخت است.

* کمپین مدرسه سازی راه انداختید.

درست است، برای استفاده از ظرفیت خیران در فضای مجازی یک کمپین مدرسه سازی راه انداخته و امیدواریم که این امر محقق شود. البته مهم ترین رویکرد من استفاده از خیران بومی منطقه است.

انتظار دارم که دانش آموزانم بیاموزند که در جامعه زندگی می کنند و باید به یکدیگر کمک کرده و دست هم را بگیرندبه اهالی منطقه که قادر به کمک هستند پیشنهاد داده و آن ها هم قول همکاری دادند و اکنون کارهای مقدماتی آن انجام شده و وسایلی هم تهیه شده است.

زمینه برای شروع کار فراهم است ولی مبلغ ما به اندازه کافی نیست به همین علت تصمیم گرفتم که با ایجاد کمپین در فضای مجازی از ظرفیت خیران استفاده کنم.

تاکنون اهالی بومی این منطقه کمک کردند و می خواستم با راه اندازی این کمپین ببینم آیا فرد دلسوزی پیدا می شود یا خیر؟

* وضعیت کانکس مدرسه شما چگونه است؟

کانکس مدرسه ما مشکلی ندارد و استاندارد است اما منِ مدیر زمانی که می بینم دانش آموزم در کانکس تحصیل می کند هرچند که کانکس استاندارد است اما احساس خجالت می کنم، امیدوارم حداقل در مکانی که زندگی می کنم دانش آموزی در کانکس تحصیل نکند.

اگر من توان مالی بالایی داشتم این کمپین را هم راه اندازی نمی کردم. کانکس وسایل گرمایشی و سرمایشی خوبی دارد اما طبیعتاً اگر کلاس فیزیکی به صورت معمولی باشد زاویه دید آدمی هم فرق می کند. وقتی می شنوید «کانکس است» طبیعتاً یک طرز تفکر منفی در شخص ایجاد می شود و بار روانی دارد وگرنه کانکس مدرسه ما مشکلی ندارد.

امیدواریم در شروع سال تحصیلی پیش رو این دو کلاس ساخته شود و دانش آموزان در یک فضا و شرایط بهتر تحصیل کنند.

* کار ساخت کلاس ها در چه مرحله ای است؟

پی ساختمان کنده شده و آماده بتون ریزی است و میله گرد آن هم آماده شده و باید پیمانکار کار خود را شروع کند.

* توصیه شما به دیگران چیست؟

زاویه دید ما باید نسبت به زندگی تغییر کند. باید بدانیم که به تنهایی نمی توانیم زندگی کنیم و نیازمند کمک و یاری یکدیگر هستیم، امری که همواره آن را به دانش آموزانم گوشزد می کنم.

زندگی را خود ما می سازیم و چه بهتر که این زندگی خوب ساخته شود و برای این کار باید به چیزهای خوب فکر کنیم و به دنبال کارهای خوب باشیم. باید به دنبال انجام کارهایی بود که لذت و شادی درونی در ما ایجاد می کند.

کمک مالی و تهیه لوازم التحریر برای دانش آموزانی که وضعیت مالی خوبی ندارند، باعث ایجاد حس خوب می شود. «کمک کردن» لذت و شادی ای به آدمی می دهد که قابل مقایسه با چیز دیگری نیست.

من دوست دارم تمام آدم ها به چیزهای خوب فکر کنند و تنها به فکر خودشان نباشند، دوست دارم امکانات حداقلی را  که داریم با دیگران قسمت کنیم.

* یک معلم علاوه بر تدریس، زندگی را هم به دانش آموزان می آموزد و شما با این کار خود این درس را به دانش آموزان دادید.

معلمی یک هنر است و یک معلم باید سعه صدر داشته باشد.

من ساکن آق قلا هستم و هر روز صبح که به سمت مدرسه حرکت می کنم با خود می گویم که امروز بهترین روزم را خواهم ساخت و زمانی که می بینم با ۲۸۰ دانش آموزان و خانواده های آن ها و با چندین طرز تفکر مختلف سروکار دارم، بنابراین نتیجه می گیریم که باید سعه صدر داشته و به چیزهای خوب فکر کنم تا گفتار و بیان من هم خوب شود و زمانی که بیان من خوب شد دانش آموزان به سمت من جذب می شوند.

انتظار دارم که دانش آموزانم بیاموزند که در جامعه زندگی می کنند و باید به یکدیگر کمک کرده و دست هم را بگیرند.

من در این کار انتظار هیچ نوع کمکی حتی از خیران ندارم اما می خواهم ببینم که هنوز «خوبی» در جامعه است و البته که وجود دارد، آدم های خوب در جامعه ما زیاد هستند، آدم هایی که می خواهند دست یکدیگر را بگیرند زیاد هستند و من با این حداقل کاری که انجام داده ام به این نتیجه رسیده ام.

اگر هم کمکی از سوی کسی اتفاق نیفتد من به خاطر خودم و شادی و راحتی بچه ها، و قولی که به دانش آموزان و اولیاء آن ها دادم این کار را به سرانجام می رسانم حتی اگر دو سال طول بکشد.

اگر کسی کمکی کند ما خوشحال خواهیم شد، حتماً کمک مالی لازم نیست حتی اگر کسی زبانی کمک کرده و «خسته نباشید» بگوید برای من دلگرم کننده است.

کد خبر 4521177

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha