به گزارش خبرنگار مهر، سیزدهمین جلسه از سلسله نشستهای حل بحران جنسی حضور کارشناسان و فعالان این عرصه به همت کارگروه خانواده سفیر فیلم برگزار شد.
حسین سوزن چی عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم مهمان سیزدهمین و آخرین نشست از سلسله جلسات بحران جنسی بود.
وی صحبت خود را با انتقاد به نوع نگاه رایج به زن و خانواده در داخل و خارج از کشور شروع کرد و گفت: نوع نگاه مانند زمین بازی است. اگر یک تیم فوتبال در مقابل یک تیم والیبال در بازی والیبال قرار بگیرد قطعاً بازنده است. امروز در جهان، مدرنیته حاکم است و مدرنیته زمین بازی غرب است.
این استاد دانشگاه افزود: بخشی از صحبت من راجعبه جریان فمینیسم است. منظور موج اول و دوم و سوم به جز خانوادهگراست. جریان فمینیسم سعی در مدیریت وضعیت زنان دارد. سوالات اصلی فمینیسم چیست؟ دربارهی زنان چه تصوری داریم؟ چرا وضعیت اینگونه است؟ چگونه جهان اجتماعی را تغییر دهیم که عادلانه شود؟ این سوالها کاملاً مردانه طراحی شده و جواب به آنها کاملاً به تصور مردانه از جامعه زنان منتهی میشود. جواب سوال از زن چه تصوری داریم درواقع فهم مردانه زن است.
سوزن چی با بیان اینکه جریان مدرنیته و فمینیسم همیشه سعی در بیرون بردن زن از خانه و خانواده داشتهاست، اظهار داشت: ولی هدف اسلام برگرداندن مرد به خانه و خانواده است. خانواده و جامعه بسیار متفاوتاند، جامعه عرصه تنازع بقاست در صورتی که خانواده عرصه همیاری و شکوفایی است. افق غرب بر اجرای قانون عدالت و گذاشتن حد و مرز بوده در صورتی که قانون اصلی اسلام برای بیشتر شدن مودت و رحمت (عشق) و برداشتن حد و مرز است.
وی با اشاره بر اینکه غرب دم از برابری زنان و مردان میزند و الگوی مساوات را پیش گرفتهاست، عنوان کرد: در صورتی که الگوی غرب الگو کارگر و کارفرماست. طبق تصور آنها زنان کارگرانی بودند که در طول تاریخ کارفرمایانشان به آنها ظلم کردهاند و ما باید حقوق این کارگران را با کارفرمایان برابر کنیم. در اسلام اصل بر همیاری و محبت است. حتی بین مردها همیشه اصل بر برادری بودهاست.
سوزن چی با اشاره به تعریف اشتباه خانواده در علوم اجتماعی، عنوان کوچکترین واحد اجتماع را تعریفی غلط از خانواده دانست و اضافه کرد: در سنت ما فهم از خانواده با فهم از اجتماع کاملاً متفاوت است. نکتهی دیگر، تفاوت جنس و جنسیت است که عنوان کردن این تفاوت از سال ۱۹۷۳ آمده و به خاطر از بین رفتن مفهوم خانواده است. عنوان شریک زندگیهم کاملاً اشتباه بوده و ناشی از درست فهم نکردن خانواده است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: تصور غربیها از انسان تصوری کاملاً متفاوت با اسلام است. آنها انسان را در ساحت غریزه و منفعت طلبی تحلیل میکنند در صورتی که اسلام انسان را در ساحت فطرت و کمالطلبی تحلیل میکند. همچنین در تصور غربیها داشتن ارزش است. داشتن شامل دارایی، مالکیت، شهرت و لذت است. در صورتی که طبق نظر اسلام بودن ارزش است. بودن شامل کمالات، معنویت و شکوفایی است. در نگاه غربی چون سرمایه هویت میآورد، کار به مثابه کسب درآمد باعث هویت میشود ولی در نگاه اسلامی کار به مثابه خودشکوفایی و هویت در گرو هنرمندی است.
وی تصریح کرد: انقلاب صنعتی با شکل گرفتن خطوط تولید به وجود آمد و از آن زمان به بعد هنر از شغل فاصله گرفت. در نگاه غربی عرصه، عرصه رقابت و تنازع بقاست ولی در نگاه اسلامی عرصه اخوت و سبقت در خیرات مطرح است.
سوزن چی با بیان اینکه در جامعه امروز با شکل دادن تصویری مردانه از زن موجودی به نام نامرد به وجود آمدهاست، خاطرنشان کرد: غرب الگو انسان را الگو مردانه و شرق الگو انسان را الگو زنانه میداند. در الگو مردانه اهمیت انسان در گرو عقل و اراده و علم و قدرت است در صورتی که در الگو زن اهمیت انسان در گرو عشق و رحمت است. در الگو مردانه عقلانیت ابزاری، حسابگری و نظریه استخدام وجود دارد در صورتی که در الگو زنانه، معرفت شهودی و شعری، ایثار و جذابیت وجود دارد. مدیریت در الگو مردانه از طریق کنترل و اعمال زور است در صورتی که در الگو زنانه مدیریت از طریق ولایت و بصیرت صورت میگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: در الگو مردانه علم باعث تخصص و در نهایت پیدا کردن شغل و کسب درآمد میشود ولی در الگو زنانه عارف صاحب علم است. یکی دیگر از تفاوتهای الگو مردانه و زنانه در تعریف قدرت است. در الگو مردانه قدرت برابر با ریاست و فسادآور است در صورتی که در الگوی زنانه قدرت برابر با ولایت است. در نگاه شرقی و اسلامی امام از مادر مهربانتر است. برای همین در الگوی شرقی میتوان مقتدر مظلوم داشت ولی در الگوی غربی این عبارت قابل تحقق نیست. دوست داشتن مادر بخاطر مهربانی اوست و با دوست داشتن سلبریتی بسیار متفاوت است.
سوزن چی همچنین نزدیک بودن به فطرت را تفاوت دیگر زن و مرد دانست و گفت: فطرت زنها در زندگی عادی بیدار میشود و آنها بدون انجام کاری در این زمینه به این مهم میرسند. مثلاً در لحظه مادر شدن، فطرت زن خود به خود بیدار میشود. همچنین در رابطه جنسی، زن به غریزه و عاطفه گرایش دارد ولی مرد تنها به غریزه گرایش دارد. آیات قرآن هم به نزدیک بودن زنان به فطرت اشاره دارد در قرآن صفت قالب خداوند رحمان و رحیم است نه علیم و قدیر زنان ذاتاً به صفات رحمان و رحیم نزدیکتر است.
وی در پایان صحبتها به توضیح کلیدواژه زن مطلوب در نگاه فمینیسم و اسلام پرداخت و گفت: در فمینیسم آزادی زن و برابری او با مرد، زن را استعارهای از مرد یا به عبارت بهتر نامرد کردهاست. در اسلام چون اصالت با خانواده است زن استعاره از مادر است. منظور از مادر صاحب فرزند نیست بلکه اخلاق مادر گونه است. با توجه به فرمایش پیامبر در خطاب قرار دادن دخترشان با عنوان امابیها، زن میتواند نسبت به پدرش هم عنوان مادری داشته باشد. البته مادر بودن دلیل بر کودک شمردن طرف مقابل نیست.
سوزن چی افزود: طرف مقابل در تقسیمبندی والد، بالغ، کودک میتواند بالغ باشد. مثل مادرانی که فرزندان بزرگ دارند ولی همچنان نسبت مادری دارند. مفاهیم شهود، شعر و ایثار مفاهیم مادر هستند. در مقابل مادر الگو، نامرد را داریم که این عنوان یعنی زن جایگزین مرد است. الگو دوم الگو معشوقه است. یعنی تو به عنوان زن از طرف مقابل لذت ببری و او هم از تو لذت ببرد. اگر این الگو ترویج شود مفهوم شریک جنسی به شدت پررنگ میشود که این مفهوم خانواده را نابود میکند. در این الگو معشوقه همیشه طلبکار است و طلب عشق میکند در صورتی که مادر هیچگاه طلبکار نیست.
نظر شما