به گزارش خبرنگار مهر، مجموعهداستان «قوها انعکاس فیلها» نوشته پیام ناصر بهتازگی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است. عنوان این کتاب با اشاره به نقاشی مهم سالوادور دالی نقاش سوررئالیست که با همین نام شناخته میشود، انتخاب شده است.
ناصر پیش از این دو کتاب دیگرش با نامهای «سارق چیزهای بیارزش» و «بهتزدگی» را با همکاری همین ناشر چاپ کرده است.
«قوها انعکاس فیلها» در بردارنده ۳ داستان از پیام ناصر است که عناوینشان بهترتیب عبارت است از: تعادل، خیال، سقوط.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
به بازدیدکننده گفتم اگر در منزل جای کافی داشتم میخریدمش. گفت: «من خریدمش» و لبخندی زد و ابرویش را با نوک انگشت کوچک مدتی خاراند. بابت خرید تابلو به او تبریک گفتم. درباره اثر و عقایدمان گپ زدیم و این شد خاطره اولین دیدار من و تورج آبام، و آغاز دوستیمان.
از آن به بعد، موقع بازدید از نمایشگاههای متعددی همراه آبام بودم. درباره آثار و دریافتهایمان گفتوگو میکردیم. یکبار به خانهام آمد و کارگاهم را از نزدیک دید. با کمال سخاوت به خریدار ثابتم تبدیل شد. مباحثات ما از دایره هنر فراتر میرفت. درباره زندگی مشترکش، بیماری، رقبای کاری و زنانی که دور و برش میچرخیدند ساعتها با هم حرف میزدیم.
پیشینه خانوادگی آبام به سران قاجار میرسید. جد پدریاش معلم بدرالملوک، نوه عباسمیرزا و اولین همسر احمدشاه بود و پدربزرگ مادریاش جزو نخستین افسرانی به شمار میرفت که برای آموزش دورههای عالی به اروپا اعزام شده بودند.
چند سال بود که آبام تدریجاً قدرت بیناییاش را از دست میداد. هنوز هفتاد سال نداشت. دو هفته مانده به سال نو، یک روز صبح با من تماس گرفت. ساعت حدود شش بود. خواست به دیدنش بروم. البته این دعوت عادی به میهمانی پیش از سال نو نبود. دلم گواهی میداد مسألهای بغرنج ذهن او را مشغول کرده. مدتها بود آبام را ندیده بودم. از وقتی به علت بیماری ساکن لاهیجان شده بود فقط یکبار همدیگر را ملاقات کرده بودیم. تماس که قطع شد از رختخواب بیرون آمدم. کمی بعد راه افتادم. صدای او بهقدری ناآرام به گوش میرسید که دیگر نتوانستم بخوابم.
این کتاب با ۲۰۸ صفحه، شمارگان هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۲۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.
نظر شما