به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله فیاضی مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم در مدرسه زمستانی فلسفه اسلامی گفت: ذهن، علم حصولی است اما نه هر علم حصولی، بلکه مراد از «ذهن» معنای قضیه ذهنی است. علم حصولی به معنای حکایت وجود عالِم (اعم از نفس و خداوند و عقول) از معلوم است و مراد از «عین» واقع و نفس الامر میباشد که یا حقیقی است و یا اعتباری؛ واقعِ حقیقی بر موجودات حقیقی و معدومات مشتمل است اما مراد از «مطابقت» صدق مطابقتِ معنای قضیه با واقع است و نتیجه اینکه مراد از مطابقت ذهن با عین عبارت از مطابقتِ معنای قضیه ذهنی با واقع است.
مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم تصریح کرد: برخی از قضایای ذهنی بدیهی و یقینی هستند که از نظر ما منحصرًا عبارت از وجدانیات، اولیات، فطریات و حدسیات است؛ برخی از قضایای یقینی، قضایای نظریای هستند که از بدیهیات مزبور به دست می آیند که این دو گونه قضیه، یقیناً مطابق با واقع هستند و مطابقت ذهن با عین را تأمین میکنند و در آنها وجودِ عالم از معلوم حکایت میکند.
همچنین، حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی «مدیر عامل بنیاد امامت» و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به تبیین موضوع «وجود ذهنی و چالشهای معرفت شناسی در فلسفه اسلامی» پرداخت و گفت: جایگاه وجود ذهنی در فلسفه، در موضوع شناخت و معرفت مطرح میشود، به گونهای که اثبات صحیح آن مقدمهای است بر بنانهادن معرفت براساس یقین معرفت شناختی و همچنین مباحث مرتبط با آن، به منظور دفع شبهاتی است که سوفسطائیان مطرح میکنند. بالتبع اگر وجودِ ذهنی نتواند خود را از اشکالات برهاند، مسأله معرفت را دچار چالش میکند.
وی گفت: دو اصطلاح در طولِ هم برای وجود ذهنی مطرح شده است: یکی، وجود ذهنی در مقابل وجود خارجی که این اصطلاح وقتی است که فیلسوفان آن را در مقابلِ نظریه فخر رازی یعنی «قول به اضافه» مطرح میکنند؛ دیگری، وجود ذهنی به معنای تناظرِ یک به یکِ آن با خارج است؛ این، معنای حداکثری از وجود ذهنی میباشد که آن را در مقابلِ قولِ به شبح مطرح میکنند. در ما نحن فیه مهم اثباتِ معنای دوم است تا بتوانند مسأله معرفت را مطرح کنند و ادله فیلسوفان ناظر به اثباتِ معنای اول یعنی وجود واسطه در علم به خارج است و این برای تبیین مسأله معرفت کافی نیست.
مدیر عامل بنیاد امامت اذعان داشت: اگر وجود ذهنی به معنای دوم حل نشود، اساساً پروژه علم را با مشکل مواجهه میکند؛ چه اینکه بحث از مطابقت با واقع حل نمیشود و مسأله تطابق حل نمیشود.
وی بیان داشت: خصوصاً اینکه اگر بر اساس اصالت وجود گفتیم که هویت ماهیت در خارج بالعرض است، تمامِ پروژه وجود ذهنی فرو میریزد؛ چه اینکه مسأله تطابق با مشکل مواجه میشود و هیچ کدام از راه حل های سه گانه یعنی توسّل به «حمل اولی ذاتی و شایع صناعی»، و تمسّک به نظریه «وجود ظلّی»، و نیز دیدگاه مبتنی بر «وجودِ برترِ ماهیت» مشکل را حل نمیکند.
سپس، حجت الاسلام والمسلمین علی رضایی تهرانی «مدیر مجمع عالی حکمت اسامی خراسان رضوی و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی» به تبیین موضوع «نظر آیت الله جوادی آملی در باب کلیدِ حل شبهات وجود ذهنی» پرداخت و گفت: در فلسفه مطرح میشود که وجود ذهنی اتحاد ماهوی با وجود خارجی دارد و اشکالاتی به این نظر وارد شده است، از جمله اینکه لازمه آن اندراج یک وجود تحتِ دو مقوله است و در پاسخ به این اشکالات از کلیدِ «حملِ ذاتیِ اوٌلی و شایع صناعی» استفاده شده است.
وی افزود: نظر آیت الله جوادی آملی این است که این جواب قانع کننده نیست و نیازمندِ توضیح است. ایشان معتقدند که علم غیر از وجودِ ذهنی است؛ بنابر نظر ایشان در مقام ادراک سه چیز وجود دارد: وجودُ العلم، ماهیهُ العلم، معلوم بالعرضِ اول که همان معلومِ بالذات در نظر مشهور است. معلومِ بالعرض اول همان وجودِ ذهنی است و موجود خارجی معلومِ بالعرض دوم است و وجود ذهنی با علم فرق میکند.
عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی تصریح کرد: آنچه به آن وجود ذهنی میگویند، بر اساس نظر ایشان وجودِ ظلّی م ی باشد که وجودُ العلم در ذهن است. شبهاتِ وجود ذهنی در نظر ایشان سایه و ظلّ حاصلِ خلط بین آن سه چیزی است که در ادراک محقق میشود.
وی افزود: نتیجه اینکه آنچه علم میباشد، غیر از وجود ذهنی و ظلٌیِ علم است و وجود ذهنی چون مجازی میباشد و با وجودِ خاصِ خود موجود نیست و سایه وجود علم است، آثار مورد انتظار را ندارد، با این توضیح حمل اولی معنا پیدا میکند.
سپس، عبدالرسول عبودیت استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم با ارائه موضوع «وجود ذهنی در حکمت متعالیه» گفت: موجود ذهنی اگرچه دارای آثاری از جمله رفعِ جهل است اما چون وجود خارجی ندارد، آثار مورد انتظارِ خارجی را هم ندارد، به عبارت دیگر، وقتی ماهیتی با وجود ذهنی موجود میشود، آثار مورد انتظار خارجی را ندارد؛ از اینجا این سوال پیش میآید که پس اگر وجودِ ذهنیِ جسم مثلاً آثارِ خارجیِ جسم را ندارد، ملاکِ صدقِ جسمیت بر وجود ذهنی چیست؟
وی بیان داشت: بحثِ حمل شایع و اوّلی را که ملاصدرا در مقامِ جواب مطرح میکند، بر مبنای حکمت مشاء است اما با توجه به مبانی خاص او از جمله تشکیک وجود، او به نظریه انحاء وجود در ماهیت واحده میپردازد.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم اظهار داشت: توضیح اینکه او معتقد است که نفسِ انسان بر اساسِ حرکتی که از جسمانیت دارد، کمالاتِ جسم را هم داراست، پس نفسِ انسان جسم است اما به نحوِ «بشرطِ لا» که برگشتش به همان «حملِ حقیقه و رقیقه» است.
وی گفت: هر چه در مراتب تشکیک بالاتر میرویم، ماهیات بیشتری در وجود مطرح است، چنانکه ماهیت جسم هم بر نفسِ انسان حمل م ی شود؛ لذا جسم هم بر نفسِ انسان صدق میکند؛ در دیدگاه ملاصدرا، علم عبارت از تحقق وجودِ برترِ یک ماهیت مثل جسم در نفس است.
عبودیت اظهار داشت: با این توضیح، جسمِ ذهنی همان آثارِ جسمِ خارجی را دارد اما به نحوِ برتر و نه عینِ آن آثاری را که در جسمِ بشرط لا وجود دارد؛ چه اینکه نفس همان جسم است به نحوِ برتر و لابشرط. با توضیح انحاء وجود برای ماهیتِ واحده و مساله «فردِ برترِ ماهیت» مشکلات وجود ذهنی در دستگاهِ صدرایی حل میشود؛ تا نظریه «وجودِ برتر» حل و توضیح داده نشود، وجودِ ذهنیِ در دستگاه ملاصدرا حل نمیشود.
همچنین داوود حسینی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس به سخنرانی با موضوع «وجود ذهنی» به بحث درباره مسئله «اصالت وجود طبق بیان علامه طباطبایی و شهید مطهری» پرداخت و گفت: بزرگی بین اصالت وجود در سنت فلسفی ما و در نظرات میرداماد و ملاصدرا با آنچه علامه طباطبایی و شهید مطهری آن را مسئله اصالت وجود میخواندند، وجود دارد.
وی گفت: شهید مطهری پروژهای را ناظر به مباحثی که از فلسفه غرب ترجمه شده بود، پیش روی خود داشتند که بر اساس آن، تنها در صورتی میتوان فلسفه داشت که اولاً ذهن و جهانِ خارج از ذهن تحقق داشته باشند و ثانیاً بین این دو، مطابقت برقرار باشد، هر چند که نیازی نیست این مطابقت در همه ادارکات ذهنی باشد، بلکه آنها به وجود در ادراکات نیز قائل بود ه اند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: سوال اصلی پیش روی این پروژه این بود که کدام یک از مفاهیم موجود در ذهن مطابق با جهان است و کدام یک نیست؟
وی اضافه کرد: بر اساس این دغدغه، علامه مطهری، مسئله اصالت وجود را طوری بازسازی کردند که بر اساس آن بتوان به را ه حلی برای تطابق میان ذهن و عین رسید؛ بر این اساس، مسئله اصالت وجود این گونه خواهد بود که کدام یک از مفاهیم وجود و ماهیت در خارج مصداق دارد؟ مثلاً وقتی با یک شاخه گل مواجه می شویم، دو مفهوم در ذهن حاضر میشود: یکی مفهوم گل و دیگری مفهوم وجود. حال سوال این است که کدام یک در جهان مصداق دارد؟ حسینی خاطرنشان کرد: بر اساس دلایل ارائه شده، فقط یکی از این مفاهیم یعنی مفهوم وجود است که مصداق دارد و ماهیت در ذهن تحقق دارد و از آن جا که ماهیت ذهنی، ماهیتِ همین وجود خاص است، میتوان به مطابقت ذهن با عین حکم کرد.
نظر شما