محمود پوروهاب نویسنده ادبیات مذهبی کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این سوال که چرا حجم آثاری چون رمان یا داستان بلند درباره امام علی (ع) در ادبیات معاصر کشور کم است، گفت: درباره رمان و داستان بلند حق با شماست اما در زمینه داستانهای کوتاه و حکایتگونه کارهایی انجام شده است. من هم در این زمینه قلم زدهام. نمونهاش مجموعه «مژده گل» است که همراه با مجید ملامحمدی آن را کار کردیم و کتاب مربوط به امام علی (ع) را من نوشتم.
وی افزود: پیش از «مژده گل» مجموعه دیگری هم بود که سالها پیش با کانون پرورش فکری آن را کار کردم که با عنوان «این صدای علی است» در یک شکل و قالب شکیل چاپ شد. اما متأسفانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کتابها را یکبار بیشتر چاپ نمیکند. چون مدیریت این نهاد فرهنگی تغییر میکند، کار چاپ کتابها به مشکل برمیخورد و کمتر کتابی را میبینید که کانون تجدیدچاپ کند. بههرحال پیش از این کتاب هم، مجموعه دیگری را با کانون کار کردهام که درباره پیامبر (ص) و امام علی (ع) بود. بههرحال «این صدای علی است» کتاب خوبی است چون دربرگیرنده مناظرهای است که امام باقر (ع) با چندتن از خوارج دارد و در آن از فضائل امیرالمومنین (ع) گفته میشود؛ البته در قالب داستان. چارچوب کار هم این بود که چندنفر از خوارج میآیند و به امام باقر میگوید اگر بتواند در بحث محکومشان کند، از عقاید خود دست میکشند. به اینترتیب داستان رشادتهای امام علی (ع) در جنگهایی مثل بدر و خیبر و همینطور دلیریهایش در عرصههای دیگر روایت میشود.
این داستاننویس در ادامه گفت: درباره بحث شما در زمینه کمکاری درباره امام علی (ع) و دیگر معصومین باید بگویم که ما اصولاً نویسندگان مذهبینویس کمی داریم. غیر از نویسندگان اصلی و جریانساز، تعدادی کار جستهگریخته در این زمینه انجام شده است. یعنی غیر از نویسندگان اصلی انگشتشمار، تعداد دیگری هم هستند که در این حوزه فعالیت کنند اما تخصص چندانی ندارند. در مجموع، تعداد نویسندگان این ژانر نسبت به مخاطبان بسیار کمتر است.
پوروهاب ادامه داد: نویسنده داستانهای مذهبی اول از همه باید با منابع آشنایی داشته باشد. افرادی هستند که داستان مذهبی مینویسند اما دیدهام که از کتاب نویسندگانی چون من و دیگر دوستانم استفاده میکنند. یکبار فرد جوانی را دیدم که یکی از کتابهایم به دستش بود. از او پرسیدم میخواهد چه کار کند که گفت میخواهم براساس این کتاب یک داستان بنویسم. خب، من وقتی قرار است داستانی درباره یکی از معصومین بنویسم، دربارهاش خیلی تحقیق و پژوهش میکنم و کلّی یادداشت برمیدارم. مطالب و منابع را هم با یکدیگر مقایسه میکنم که مرتکب اشتباه نشوم. اما متأسفانه چنین حوصلهای در این نویسندگان جوان وجود ندارد و با منابع اصلی سر و کار ندارند. بههمین دلیل است که مذهبینویسی در کتابهای داستانی، خود را به یک شکل تکراری نشان میدهد. باید به این مساله توجه کرد که زبان جامعه، سال به سال تغییر میکند، دید و نگرشها عوض میشود و باید به فراخور این شرایط، کارهای تازهتری انجام بگیرد. اما شاید شرایط برعکس هستیم. یعنی در حالی که باید کارهای بیشتری انجام شود، کارهای کمتری انجام میشود.
نویسنده کتاب «همسفر ناشناس» درباره کمکار بودن نویسندگان مذهبی برای نوشتن رمان و داستانهای بلند گفت: بله، در اینزمینه کم کار شده است. ما نویسندگانی هم که کار کردهایم، بیشتر برای نوجوانان، داستانهای کوتاه نوشتهایم. اگر شما بخواهید برای نوجوانان، رمان یا داستان بلند بنویسید، یک امر دوطرفه است یعنی هم باید نویسنده آن را بخواهد هم ناشر. زمانی بود که کانون پرورش فکری پروژهای را درباره مفاهیم قرآنی کار کرد که من هم چند کار در آن پروژه داشتم. اگر برنامهای برای این مساله باشد و پروژهای تعریف شود، خوب است. اشکالی هم ندارد که سفارش بدهند و کار سفارشی انجام شود. یعنی ناشران دولتی که پشتوانه دارند، میتوانند از نویسندگان شناختهشده و آزمونپسداده دعوت کنند تا درباره زندگی معصومان بنویسند. من سال گذشته ۲ داستان بلند درباره معصومین برای انتشارات کتاب جمکران نوشتم؛ یکی «فواره گنجشکها» درباره زندگی امام صادق (ع) و دیگری «باید دریایی باشد» درباره زندگی امام باقر (ع). نکته این است که میشود کار رمان یا داستان بلند انجام داد، اما به شرطی که ناشر اثر هم بخواهد.
وی افزود: باید تعارف را کنار گذاشت. نویسندگان هم مانند دیگران دغدغه معیشت دارند. ممکن است یک نویسنده بخواد درباره سوژهای بنویسد اما ناشری قبول نکند. اگر نویسنده وقت بگذارد و بنویسد اما ناشر چاپش نکند، زمان و هزینه آن نویسنده هدر رفته است. رمان یا داستان بلند، داستانِ با حجم کوتاه نیست که برای نشریه یا مجله بنویسی! چند ماه یا سال زمان میبرد. در این زمینه، ناشر باید پیشقراردادی ارائه کند که نویسنده دلگرم شود و بتواند با خیال راحت کار کند. اما معمولاً این کار انجام نمیشود وگرنه نویسندگان مشکلی برای نوشتن ندارند.
پوروهاب در پاسخ به این سوال که زیادنوشتناش درباره شخصیت امام باقر (ع) علت ویژهای دارد، با لبخند گفت: راستش من همهجا میگویم دیگر متخصص امام باقر (ع) هستم چون خیلی درباره ایشان نوشتهام. این اواخر هم به دوستانم گفتهام درباره این شخصیت بهقدری داستان نوشتهام که دچار این دغدغه شدهام که دیگر چیز تازهای برای نوشتن ندارم. اما علت اصلیاش را نمیدانم. شاید میزان اطلاعاتم درباره ایشان باعث شده که تا این میزان دربارهشان کار کنم. البته برای کتابی که برای انتشارات جمکران نوشتم، یک اتفاق پیش آمد. یعنی چون کتاب مربوط به امام صادق (ع) را نوشته بودم، گفتند کتاب امام باقر (ع) را هم من بنویسم. بههرحال بخشی از این مساله به سفارشهایی که برای نوشتن کتاب به من داده شده، برمیگردد و بخش دیگرش اطلاعاتم که باعث میشد خودم به سمت نوشتن درباره امام پنجم بروم.
نویسنده کتاب «از اَحد تا اُحد» گفت: اصولاً نوشتن رمان و داستان مذهبی، یک کار تخصصی است که شاید ما در کشورمان بیش از ۱۰ نفر برایش نداشته باشیم. همانطور که گفتم ممکن است شما بهصورت جستهگریخته افرادی را در این زمینه دیده باشید که فعالیت میکنند اما متخصص و متمرکز نیستند. اگر هم بنویسند، داستان کوتاه مینویسند و کارهایشان هم خیلی تکرار شده است. حالا در برخی مواقع سعی میکنیم زاویه دید یا عناصر داستان را تغییر دهیم اما مفهوم همان مفهوم پیشین است و کار تازهای صورت نمیگیرد. نوشتن رمان و داستان بلند در این زمینه بسیار سخت و زمانبر است. ابتدا باید تحقیق و پژوهش شود که این مرحله هم وقت نویسنده را خواهد گرفت. در حال حاضر هم شرایط طوری شده که چون ناشر از اینگونه آثار استقبال نمیکند، نویسندهها چندان به سمتش نمیروند.
نظر شما